۱۱۹٬۰۵۵
ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ رسالة إلي ولدي را به رسالة إلی ولدي، رسالة في الحث علی طلب العلم منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رسالة إلی ولدي، رسالة في الحث علی طلب العلم'''، نوشته ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. این رساله، یک وصیتنامه علمی از ابن جوزی به فرزندش ابوالقاسم است. عمرو عبدالمنعم طنطاوی پژوهش این کتاب را انجام داده است. | '''رسالة إلی ولدي، رسالة في الحث علی طلب العلم'''، نوشته [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى]] (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. این رساله، یک وصیتنامه علمی از [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] به فرزندش ابوالقاسم است. [[عبدالمنعم، عمرو|عمرو عبدالمنعم طنطاوی]] پژوهش این کتاب را انجام داده است. | ||
ابن جوزی در مقدمهاش میگوید: من از خداوند ده فرزند خواستم که از میان پسرانم فقط یکی، «ابوالقاسم» بهجای ماند. باز از خدا خواستم که از پسرم نسلی نیکوکار برجای نهد و آرزوهایم را در او تحقق بخشد. پس آنگاه که در ابوالقاسم، فرهیختگی را دیدم، این رساله را برایش نوشتم و او را به تلاش علمی و بهکار بستن روشی که خودم در دوران دانشآموزی داشتهام و نیز به پناه جستن به خداوند کارگشا ترغیب کردم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص19-20</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در مقدمهاش میگوید: من از خداوند ده فرزند خواستم که از میان پسرانم فقط یکی، «ابوالقاسم» بهجای ماند. باز از خدا خواستم که از پسرم نسلی نیکوکار برجای نهد و آرزوهایم را در او تحقق بخشد. پس آنگاه که در ابوالقاسم، فرهیختگی را دیدم، این رساله را برایش نوشتم و او را به تلاش علمی و بهکار بستن روشی که خودم در دوران دانشآموزی داشتهام و نیز به پناه جستن به خداوند کارگشا ترغیب کردم<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص19-20</ref>. | ||
ابن جوزی در آغاز از عقل آدمی، پرهیز از هوای نفس و فضیلتطلبی سخن میگوید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>، سپس فرزندش را به شناخت خداوند و آنچه در فقه از عبادتها آمده است، فرامیخواند و به حفظ قرآن و تفسیر آن و به حفظ حدیث نبوی(ص) و شناخت سیره او و اصحابش ترغیب مینماید. همچنین، به اهمیت فراگیری زبان عربی اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در آغاز از عقل آدمی، پرهیز از هوای نفس و فضیلتطلبی سخن میگوید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>، سپس فرزندش را به شناخت خداوند و آنچه در فقه از عبادتها آمده است، فرامیخواند و به حفظ قرآن و تفسیر آن و به حفظ حدیث نبوی(ص) و شناخت سیره او و اصحابش ترغیب مینماید. همچنین، به اهمیت فراگیری زبان عربی اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | ||
ابن جوزی از دوران کودکی و نوجوانی خود برای سرمشق گرفتن فرزندش حکایت میآورد و او را از بیهودهکاری پرهیز میدهد و به تنظیم ساعات روزانهاش سفارش میکند<ref>ر.ک: همان، ص28-25</ref>. او از کوشش در تصحیح قرآن و فراگیری فقه سخن میگوید و ساعتهای روزانهای را برای دانشآموزی ترسیم میکند و مراحل کسب دانش را به فرزندش گوشزد مینماید<ref>ر.ک: همان، ص34-33</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] از دوران کودکی و نوجوانی خود برای سرمشق گرفتن فرزندش حکایت میآورد و او را از بیهودهکاری پرهیز میدهد و به تنظیم ساعات روزانهاش سفارش میکند<ref>ر.ک: همان، ص28-25</ref>. او از کوشش در تصحیح قرآن و فراگیری فقه سخن میگوید و ساعتهای روزانهای را برای دانشآموزی ترسیم میکند و مراحل کسب دانش را به فرزندش گوشزد مینماید<ref>ر.ک: همان، ص34-33</ref>. | ||
ابن جوزی راه کسب علم را در قناعتورزی از بهرههای دنیا میبیند و در اینباره، زندگی خود را سرمشق فرزندش میکند. تقوای الهی، که راهگشای بنبستهای زندگی است، سفارش دیگر او است و در اینباره، داستانی از پرهیزگاری نقل میکند. او فراگیری کمالات را به فرزندش یادآور میشود و از چهار نفر «سعید بن مسیب»، | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] راه کسب علم را در قناعتورزی از بهرههای دنیا میبیند و در اینباره، زندگی خود را سرمشق فرزندش میکند. تقوای الهی، که راهگشای بنبستهای زندگی است، سفارش دیگر او است و در اینباره، داستانی از پرهیزگاری نقل میکند. او فراگیری کمالات را به فرزندش یادآور میشود و از چهار نفر «سعید بن مسیب»، «[[سفیان ثوری]]»، «[[بصری، حسن|حسن بصری]]» و «[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]» برای سرمشق گرفتن از آنان نام میبرد<ref>ر.ک: همان، ص37-35</ref>. | ||
او خواندن کتابهای خود را به ابوالقاسم سفارش میکند و از علم بیعمل و عبادت کورکورانه پرهیزش میدهد و میانهروی را در میان دنیاپرستان و زاهدان به وی گوشزد میکند و در این راه، خواندن کتابهای «منهاج المريدين» در سلوک نفس، | او خواندن کتابهای خود را به ابوالقاسم سفارش میکند و از علم بیعمل و عبادت کورکورانه پرهیزش میدهد و میانهروی را در میان دنیاپرستان و زاهدان به وی گوشزد میکند و در این راه، خواندن کتابهای «منهاج المريدين» در سلوک نفس، «[[صيد الخاطر (دار القلم)|صيد الخاطر]]» در اصلاح دین و دنیا، «جنة النظر» در فهم فقه، «الحدائق» در حدیث و «الكشف» در حدیثهای کمیاب را سفارش میکند و از خواندن برخی کتابها پرهیزش میدهد. خوشبرخوردی با مردم در کنار دوری جستن از آنان، رعایت کردن حقوق خانواده، دوراندیشی، شکیبایی بر مشتهیات نفسانی و زیارت اهل قبور، پایانبخش توصیههای او است<ref>ر.ک: همان، ص40-38</ref>. | ||
ابن جوزی در پایان، به فرزندش یادآوری میکند که او از نسل «ابوبکر» است و اینکه در میان خاندانش کسی غیر از خودش به راه علم نرفته است و اکنون، او است که باید کولهبار علم را برگیرد و پدر را در امیدی که به وی بسته است، ناامید نگرداند. ابن جوزی در پایان، از خداوند برای ابوالقاسم پیروزی درخواست میکند و میگوید که این نوشته، نهایت تلاش من در وصیت به تو بود<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در پایان، به فرزندش یادآوری میکند که او از نسل «ابوبکر» است و اینکه در میان خاندانش کسی غیر از خودش به راه علم نرفته است و اکنون، او است که باید کولهبار علم را برگیرد و پدر را در امیدی که به وی بسته است، ناامید نگرداند. ابن جوزی در پایان، از خداوند برای ابوالقاسم پیروزی درخواست میکند و میگوید که این نوشته، نهایت تلاش من در وصیت به تو بود<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | ||
عمرو (محقق) مقدمهای را در شرح حال ابن جوزی نوشته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-5</ref>. او برای تهیه این کتاب، فقط از یک نسخه خطی «دارالکتب المصریه» بهره گرفته است که بر روی آن عنوان «رسالة في الحث علی طلب العلم و الحركة علی سلوك طريقة في كسب العلم و أدلته» درج شده است. او در درستی استناد این کتاب به ابن جوزی، گفته ذهبی را در | عمرو (محقق) مقدمهای را در شرح حال [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] نوشته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-5</ref>. او برای تهیه این کتاب، فقط از یک نسخه خطی «دارالکتب المصریه» بهره گرفته است که بر روی آن عنوان «رسالة في الحث علی طلب العلم و الحركة علی سلوك طريقة في كسب العلم و أدلته» درج شده است. او در درستی استناد این کتاب به [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، گفته ذهبی را در «[[سير أعلام النبلاء]]» که از این رساله یاد کرده است، گواه میگیرد. همچنین به اسلوب نگارش اندرزگونه آن اشاره میکند و واژهها و عبارتهای نیکو و متینش را نشانهای از سبک نگارش [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] میداند. | ||
محقق، متن را ویرایش کرده، عبارتهای مبهم آن را معنا نموده و فهرستهایی را درباره حدیثها، جرح و تعدیل، موضوعها و فوائد آن به کتاب افزوده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | محقق، متن را ویرایش کرده، عبارتهای مبهم آن را معنا نموده و فهرستهایی را درباره حدیثها، جرح و تعدیل، موضوعها و فوائد آن به کتاب افزوده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. |