پرش به محتوا

بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'زه ای' به 'زه‌ای')
جز (جایگزینی متن - '↵↵ ' به ' ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از این کتاب در ذیل «بهاء ولد و توحید» می‌نویسد: بهاء ولد اندیشه و نگرشی توحیدی به جهان و هرچه بود داشت. با خدا سخن می‌گفت و از او می‌شنید، اوقات او به خواندن سخن خدا ـ قرآن ـ، گوش کردن به سخن خدا و یا ذکر اسماء و صفات آن یگانه‌ی هستی می‌گذشت. همه چیز را با «او» و از «او» و به خاطر «او» می‌دید. هر چیزی و هر حادثه‌ای را با «او» دنبال می‌کرد و در هر چیزی رد پای خدا را به تمامی مشاهده می‌نمود. و گویا به جان باور کرده بود که بی اذن او حتّی برگی هم از درختی فرو نمی‌افتد و بی‌حکم و اراده‌ی او هیچ حرکتی صورت نمی‌پذیرد. آنچه که در طول کتاب [[معارف]] او مشاهده می‌شود چیزی جز آنچه که بیان داشتیم نیست. به خدا گفتن و از خدا شنیدن همین و بس. و این اندیشه است که تمام زندگی بهاء ولد را رقم می‌زده و دیگران نیز بی تردید این مطلب را در سلوک او به عیان می‌دیدند. تار و پود وجود خود و هستیِ اهل و عیال، و مریدان و همه‌ی ذرّات هستی را با این عینک می‌دید. «آغاز» خدا، «انجام» خدا، و در «میانه» نیز تنها خدا. و این دید از یک عارف چندان دور و بعید نیست، و اساساً عرفان چیزی جز این نیست. همانگونه که از [[امام علی علیه‌السلام|امیر مؤمنان علی علیه‌السّلام]]، قطب و رئیس عارفان رسیده است: «ما رأیت شیئاً و الاّ رأیت الله قبله، بعده، و معه». چیزی را ندیدم مگر آن که خداوند را پیش از آن، پس از آن و همراه آن به عیان مشاهده نمودم <ref>مقدّمه، صص 344-343</ref>.
[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در بخشی از این کتاب در ذیل «بهاء ولد و توحید» می‌نویسد: بهاء ولد اندیشه و نگرشی توحیدی به جهان و هرچه بود داشت. با خدا سخن می‌گفت و از او می‌شنید، اوقات او به خواندن سخن خدا ـ قرآن ـ، گوش کردن به سخن خدا و یا ذکر اسماء و صفات آن یگانه‌ی هستی می‌گذشت. همه چیز را با «او» و از «او» و به خاطر «او» می‌دید. هر چیزی و هر حادثه‌ای را با «او» دنبال می‌کرد و در هر چیزی رد پای خدا را به تمامی مشاهده می‌نمود. و گویا به جان باور کرده بود که بی اذن او حتّی برگی هم از درختی فرو نمی‌افتد و بی‌حکم و اراده‌ی او هیچ حرکتی صورت نمی‌پذیرد. آنچه که در طول کتاب [[معارف]] او مشاهده می‌شود چیزی جز آنچه که بیان داشتیم نیست. به خدا گفتن و از خدا شنیدن همین و بس. و این اندیشه است که تمام زندگی بهاء ولد را رقم می‌زده و دیگران نیز بی تردید این مطلب را در سلوک او به عیان می‌دیدند. تار و پود وجود خود و هستیِ اهل و عیال، و مریدان و همه‌ی ذرّات هستی را با این عینک می‌دید. «آغاز» خدا، «انجام» خدا، و در «میانه» نیز تنها خدا. و این دید از یک عارف چندان دور و بعید نیست، و اساساً عرفان چیزی جز این نیست. همانگونه که از [[امام علی علیه‌السلام|امیر مؤمنان علی علیه‌السّلام]]، قطب و رئیس عارفان رسیده است: «ما رأیت شیئاً و الاّ رأیت الله قبله، بعده، و معه». چیزی را ندیدم مگر آن که خداوند را پیش از آن، پس از آن و همراه آن به عیان مشاهده نمودم <ref>مقدّمه، صص 344-343</ref>.


==ویژگیها==
==ویژگیها==
کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) به مانند دیگر آثاری که از [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و اندیشه برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی وجود دارد که به آن اشاره می‌شود:
کتاب بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه) به مانند دیگر آثاری که از [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و اندیشه برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی وجود دارد که به آن اشاره می‌شود: