۱۰۶٬۹۰۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''،' به ''''،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'آشتیانی، جلالالدین' به 'آشتیانی، سید جلالالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[نراقی، مهدی بن ابیذر]] (نویسنده) | [[نراقی، مهدی بن ابیذر]] (نویسنده) | ||
[[آشتیانی، | [[آشتیانی، سید جلالالدین]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BBR 1261 /ق4 | | کد کنگره =BBR 1261 /ق4 | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''قرة العيون'''، از آثار حكيم بزرگ اخلاقى [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]] (نراق 1128 - 1209ق، كاشان) است كه با پيشگفتارى از آقاى حسن نراقى و همچنين مقدمه، تصحيح و تعليقات مفصل و ارزشمند حكيم گرانقدر استاد [[آشتیانی، | '''قرة العيون'''، از آثار حكيم بزرگ اخلاقى [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]] (نراق 1128 - 1209ق، كاشان) است كه با پيشگفتارى از آقاى حسن نراقى و همچنين مقدمه، تصحيح و تعليقات مفصل و ارزشمند حكيم گرانقدر استاد [[آشتیانی، سید جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] (آشتيان 1304ش - 1384ش، مشهد) انتشار يافته است. موضوع اصلى كتاب، بحث «اصالت ماهيت يا وجود» و مباحث مرتبط با آن و همچنين بحث جنجالى و سرنوشتساز «وحدت وجود» است. مخاطبان اين اثر، متخصصان و آشنايان با كلام، فلسفه و عرفان اسلامى هستند و مىتوان گفت كه از نظر روش بيان و چگونگى عبارات عربى و فارسى، متعلق به نسلهاى قبل از ماست و براى نسل حاضر چندان آسان و مفهوم نيست. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
درباره روش و محتواى اين اثر ارزنده چند نكته گفتنى است: | درباره روش و محتواى اين اثر ارزنده چند نكته گفتنى است: | ||
#[[آشتیانی، | #[[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] در مقدمهاش يادآور شده است كه يكى از آثار نفيس نراقى در حكمت الهى، كتاب مختصر او به نام «قرة العيون» است كه آن را براى تدريس در دانشكده انتخاب كردهام و با تحرير و تقرير مسائل كتاب به زبان فارسى و تشريح بعضى از مشكلات و تذكر برخى از نكات لازم، كار را قدرى بر دانشجوى دوره ليسانس و مراحل بعد از ليسانس آسان كرده و كليه مآخذ رساله را نشان داده و نيز در نحوه سير افكار فلسفى و عرفانى مطالبى نوشتهام، تا سهم متأخران و روش و ارزش افكار علمى و زحماتى كه در تحرير و ترويج مبانى علمى متحمل شدهاند معلوم و مشهور گردد. علامه نراقى از مجتهدين بزرگ عصر خود و از مراجع و زعماى دين و داراى محضر ترافع و قضا بود. مؤلفين كتب فقهى به آثار او توجه نمودهاند. با اين وصف در حكمت و فلسفه الهى نيز داراى مقام شامخى است و اين رساله را بايد با ترجمه و شرح مختصر به فارسى در دسترس دانشجو قرار داد و آن را وسيله و مدخل قرار داد جهت رجوع به كتب مفصله<ref>قرة العيون، ص 54 - 55</ref> | ||
#[[آشتیانی، | #[[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] در انتقاد بر مطلب مؤلف درباره فناء نوشته است: مصنف علامه از فناء، علمى از كلمات محققان فهميدهاند؛ در حالتى كه اصل وجود به حق راجع و قائم است و مراتب وجودى، امرى جز تشأن حق نيست و جان كلام در اينجاست كه وجود واحد شخصى است و مراتب مطلقا ندارد و از تفنن در تجليات حق توهم شده است كه مظاهر وجودى داراى حقيقت و واقعيتند جدا از جلوه حق و گمان شده است كه وجود امكانى اگرچه از ناحيه علت كل باشد، داراى مرتبه از وجودست و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] نيز در اين مقام گاهى جانب مراتب را تقويت كرده است و گاهى به تشكيك مظاهر متمايل شده است و آن جناب در مقام شهود، كثرت را اعتبارى ديده است، ولى در مقام اثبات آن با برهان در تنگنا افتاده است..<ref>همان، ص 123 - 124، پاورقى 1</ref> | ||
#[[آشتیانی، | #[[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] با انتقاد از برخى از متكلمان كه در تفسير آيه كريمه ''' «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ»'''، دچار تكلف شده و بهواسطه غفلت از سرّ حقيقت احاطه قيومى حق، گفتهاند: «مراد از معيت واجب با ممكنات، معيت علمى است نه معيت عينى و خارجى»، افزوده است كه: «آنان خيال كردهاند، احاطه حق و معيت وجود مطلق با ممكنات، مستلزم حلول و اتحاد اوست با ممكنات، درحالىكه حق اول به حسب وجود مقوم اشياست و بهواسطه غفلت از سر اين امر و عدم تعقل توحيد وجودى و عدم درك آن از راه ذوق سليم و نرسيدن به حقيقت آن از طريق كشف تام و صحيح به ارشاد مرشد معصوم منصوص از ولى كامل و يا نبى خاتم، جمع كثيرى از اهل نظر و بهرى از مدعیان كشف، به هلاك ابدى و شقاء دائمى گرفتار شده و بعضى در ورطه اباحه افتادهاند؛ چون به زعم خود، وجود را واحد ديده و از سرّ وحدت اطلاقى جامع ظاهر و مظهر غافل ماندهاند... موحد حقيقى بايد جامع بين جمع و فرق باشد...»<ref>همان، 153 - 155، پاورقى 2</ref> | ||
#[[آشتیانی، | #[[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] يادآور شده است كه مقصود عارفان از عدم تغاير بالذات، نفى تباين عزلى است از مراتب وجود، نه نفى تحقق خلق بالمره، چون كثرت در ذات وجود و تباين در اصل هستى محال است و از طرفى بالضروره تعدد نيز ثابت است، ناچار بين اصل وجود و مظاهر آن، تباين وصفى است و... مراد آن است كه اعتبار جهت خلقى ناشى از تجلى اصل است در كسوت فرع و اصل و فرع به يك وجود و بلكه به وجودى واحد متحققند كه اين وجود در مقام غيب حق و به اعتبار تنزل و ظهور حق است و چون وحدت وجود اطلاقى است منافات با كثرت ندارد و نفى كثرت على الاطلاق عين نفى حق واجب است... و مراد آن است كه، ظاهر حق باطن است و مظهر نيز از خارج به آن منضم نشده است تا غير حق مؤثر در وجود باشد، بلكه مظهر از نفس اظهار و ايجاد حق به لحاظ حصول اضافه اشراقى از نور الأنوار حاصل شده است..<ref>ص 182، پاورقى 2</ref> | ||
#همچنين به نظر [[آشتیانی، | #همچنين به نظر [[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]]، نقدهایی بر نویسنده ([[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]]) وارد است، از آن جمله بر طبق بيان ايشان، علامه نراقى در بحث «وحدت وجود» اشتباه كرده و دو مقام از وجود را با يكديگر درآميخته است؛ «چون مورد كلام و بحث آن است كه آيا مىشود شيء واحد، هم ظاهر و هم مظهر باشد؟... حق به ذات و نفس خود متعين است، ولى اين معنا مانع از آن نيست كه با ديگر تعينات جمع شود، ولى مؤلف علامه آن را منافى قواعد توحيد دانسته است و گمان كرده است كه با اين سخن، كثرت خلقى نفى مىشود و وجود ممكن، عين وجود واجب شمرده مىشود. بايد توجه داشت اين سخن اشاره به توحيد وجودى است و به حسب لب، اين همان قاعده بسيط الحقيقة است..<ref>همان، پاورقى ص 219 - 221</ref>[[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] به آيات ناظر به تشبيه و تمثيل مانند ''' «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» '''<ref>فتح: 10</ref>و ''' «وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمَى...» '''<ref>انفال: 17</ref>و... استناد كرده است. | ||
#شايسته است كه به اين نكته مهم توجه شود كه استاد [[آشتیانی، | #شايسته است كه به اين نكته مهم توجه شود كه استاد [[آشتیانی، سید جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] يكى از مهمترين صاحبنظران در حوزه فلسفه و عرفان اسلامى است و بنابراین مقدمه و تعليقات ايشان نيز همانند متن مطالب حكيم بزرگ اخلاقى [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]]، دقيق و عميق و خواندنى است و نبايد مورد غفلت قرار گيرد. در مقدمه و تعليقات [[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]] اطلاعات ارزندهاى وجود دارد كه افزون بر ارزش كلامى، فلسفى و عرفانى از نظر تاريخ كلام، فلسفه و عرفان نيز قابل توجه و بس خواندنى است. | ||
#مخاطبان كتاب حاضر، از متخصصان و استادان كلام، فلسفه و عرفان اسلامى هستند و نمىتوان آن را متن آموزشى شمرد و در نتيجه زبان و بيان استاد نيز بههيچوجه متناسب عموم نيست و همانند ديگر آثار [[آشتیانی، | #مخاطبان كتاب حاضر، از متخصصان و استادان كلام، فلسفه و عرفان اسلامى هستند و نمىتوان آن را متن آموزشى شمرد و در نتيجه زبان و بيان استاد نيز بههيچوجه متناسب عموم نيست و همانند ديگر آثار [[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]]، متنى پژوهشى و فنى و اصطلاحى است. زبان مقدمه و تعليقات [[آشتیانی، سید جلالالدین|استاد آشتيانى]]، دوگانه و تركيبى از عربى و فارسى است كه در حوزههاى علوم اسلامى رايج است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
قرة العيون، [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]]، با تعليق و تصحيح و مقدمه استاد [[آشتیانی، | قرة العيون، [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملا محمدمهدى نراقى]]، با تعليق و تصحيح و مقدمه استاد [[آشتیانی، سید جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] و پيشگفتار حسن نراقى، انتشارات دانشگاه فردوسى مشهد و انجمن حكمت و فلسفه ايران، چاپ اول، تهران 1357ش. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |