۱۰۵٬۲۰۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''،' به ''''،') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
''' پسر خدا در عهدین و قرآن '''، نوشته [[سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم|عبدالرحیم سلیمانی اردستانی]]، در هفده فصل به بررسی مقایسهای اصطلاح پسر خدا در سه سنت یهودی، مسیحی و اسلامی پرداخته و در این فرایند به سراغ عهد قدیم و عهد جدید و قرآن مجید رفته است. | ''' پسر خدا در عهدین و قرآن'''، نوشته [[سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم|عبدالرحیم سلیمانی اردستانی]]، در هفده فصل به بررسی مقایسهای اصطلاح پسر خدا در سه سنت یهودی، مسیحی و اسلامی پرداخته و در این فرایند به سراغ عهد قدیم و عهد جدید و قرآن مجید رفته است. | ||
مؤلف ابتدا به رابطه پدر و فرزندی خدا و انسان در عهد قدیم پرداخته و با پرسیدن این پرسش که خداوند پدر کیست؟ دیدگاههای عهد عتیق را دراینباره بررسی کرده است. سپس به سراغ متن عهد جدید رفته و پدر بودن خدا و پسر بودن حضرت عیسی(ع) را بررسی کرده است. مؤلف بخشهای بعدی کتاب را به رابطه اصطلاح پسر خدا و تثلیث، تجسد و نیز منشأ معنای خاص پسر خدا در افکار پولس قدیم، یوحنا و نیز مفهوم پسر خدا در قدیمترین انجیل اختصاص داده است. در حقیقت در دو کتاب عهد قدیم و عهد جدید، خدا پدر و انسانها پسر خوانده شدهاند و این پدر و پسر گاهی عمومی و گاهی برای افراد خاص است و گاهی نیز این کاربرد تشریفاتی است و مفهوم خاصی در پشت آن نهفته نیست و گاهی هم تشریفاتی نیست و معنایی خاص دارد که یا واقعی است؛ مانند پسربودن حضرت عیسی(ع) در بخش عیسی - خدایی عهد جدید و یا واقعی نیست؛ مانند پسربودن مسیحیان برای خدا که پولس آن را به معنای ترقی از عبد بودن و بیرون رفتن از زیر بار شریعت میداند. | مؤلف ابتدا به رابطه پدر و فرزندی خدا و انسان در عهد قدیم پرداخته و با پرسیدن این پرسش که خداوند پدر کیست؟ دیدگاههای عهد عتیق را دراینباره بررسی کرده است. سپس به سراغ متن عهد جدید رفته و پدر بودن خدا و پسر بودن حضرت عیسی(ع) را بررسی کرده است. مؤلف بخشهای بعدی کتاب را به رابطه اصطلاح پسر خدا و تثلیث، تجسد و نیز منشأ معنای خاص پسر خدا در افکار پولس قدیم، یوحنا و نیز مفهوم پسر خدا در قدیمترین انجیل اختصاص داده است. در حقیقت در دو کتاب عهد قدیم و عهد جدید، خدا پدر و انسانها پسر خوانده شدهاند و این پدر و پسر گاهی عمومی و گاهی برای افراد خاص است و گاهی نیز این کاربرد تشریفاتی است و مفهوم خاصی در پشت آن نهفته نیست و گاهی هم تشریفاتی نیست و معنایی خاص دارد که یا واقعی است؛ مانند پسربودن حضرت عیسی(ع) در بخش عیسی - خدایی عهد جدید و یا واقعی نیست؛ مانند پسربودن مسیحیان برای خدا که پولس آن را به معنای ترقی از عبد بودن و بیرون رفتن از زیر بار شریعت میداند. |