۱٬۵۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
پدر او ابومحمد عبدالله نیز از عالمان و مشاهیر زمان خود بود. | پدر او ابومحمد عبدالله نیز از عالمان و مشاهیر زمان خود بود. | ||
هنگامى که خلیفه المستنصر بالله اموی عازم نبرد با مسیحیان بود، از ابومحمد خواست تا پسر را به میدان جنگ فرستد. ابومحمد بهانه آورد و خلیفه گفت هرگاه یونس کتابى در اشعار خلفای بنى امیه در شرق و اندلس، نظیر کتاب صولى در اشعار خلفای بنى عباس بنویسد، از شرکت در جنگ معاف خواهد بود. ابن صفار در اواخر دوره فرمانروایى امویان اندلس مىزیست. | هنگامى که خلیفه المستنصر بالله اموی عازم نبرد با مسیحیان بود، از ابومحمد خواست تا پسر را به میدان جنگ فرستد. ابومحمد بهانه آورد و خلیفه گفت هرگاه یونس کتابى در اشعار خلفای بنى امیه در شرق و اندلس، نظیر کتاب صولى در اشعار خلفای بنى عباس بنویسد، از شرکت در جنگ معاف خواهد بود. | ||
ابن صفار در اواخر دوره فرمانروایى امویان اندلس مىزیست. | |||
خط ۷۵: | خط ۷۷: | ||
پس از آن در روزگار عامریان به جای ابن ذکوان به سرپرستى خطه الرد و نیز خطابت جامع الزهراء گمارده شد. آنگاه مجدداً منصب قضا را برعهده گرفت و به امامت مسجد جامع قرطبه و نیز مقام وزارت گمارده شد. | پس از آن در روزگار عامریان به جای ابن ذکوان به سرپرستى خطه الرد و نیز خطابت جامع الزهراء گمارده شد. آنگاه مجدداً منصب قضا را برعهده گرفت و به امامت مسجد جامع قرطبه و نیز مقام وزارت گمارده شد. | ||
پس از مدتى از تمام مناصب دست کشید و خانه نشین شد، اما در 419ق/1208م المعتمد بالله هشام بن محمد مروانى او را مجدداً به قضای قرطبه و امامت جمعه منصوب کرد و او تا هنگام مرگ در این مقام ماند. | پس از مدتى از تمام مناصب دست کشید و خانه نشین شد، اما در 419ق/1208م المعتمد بالله هشام بن محمد مروانى او را مجدداً به قضای قرطبه و امامت جمعه منصوب کرد و او تا هنگام مرگ در این مقام ماند. | ||