۱٬۵۹۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابن صباغ، ابونصر عبدالسيد بن محمد بغدادی | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابونصر عبدالسيد بن محمد بغدادی | نامهای دیگر = ابن صباغ، ابونصر عبدالسيد بن محمد بغدادی | لقب = | تخلص =...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==تدریس در نظامیه== | ==تدریس در نظامیه== | ||
درپى گشايش نظاميه بغداد در 10 ذيقعده 459ق/23 سپتامبر 1067 و امتناع اوليه ابواسحاق شيرازی از تدريس، ابن صباغ به عنوان نخستين مدرس نظاميه در آنجا به تدريس پرداخت، اما پس از 20 روز با کوشش شاگردان ابواسحاق، وی به تدريس در نظاميه راضى گرديد و ابن صباغ برکنار شد. | |||
از اين تاريخ تا 13 شعبان 467ق/3 آوريل 1075م که به همراه مؤيد الملک فرزند نظام الملک و ابواسحاق و ساير بزرگان در مراسم بيعت خليفه المقتدی بامرالله حضور يافت، درباره او اطلاعى در دست نيست. | |||
در 476ق/1083م پس از مرگ ابواسحاق به حکم مؤيد الملک مدت کوتاهى ابوسعدِ متولى، عهدهدار تدريس در نظاميه شد، اما با دستور نظام الملک مبنى بر مقدم داشتن ابن صباغ بر ابوسعد، تدريس در نظاميه به او واگذار شد، تا اينکه بعد از مدتى تدريس در 477ق به علت نابينايى وی، ابوسعد دوباره به جای او عهدهدار تدريس در نظاميه گرديد. ابن صباغ به تشويق خانوادهاش برای پس گرفتن اين مقام به قصد ديدار با نظامالملک عازم اصفهان شد، اما نظامالملک درخواست او را نپذيرفت و دستور داد تا مدرسهای ديگر برای وی ساخته شود. | |||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
5- کفايه المسائل يا السائل و العده يا العمده، | 5- کفايه المسائل يا السائل و العده يا العمده، | ||
به وی نسبت داده شده و به گفته سبکى فتاوی ابن صباغ توسط برادرزادهاش جمعآوری شده بود، اما جز الشامل و الطريق السالم از ديگر آثار وی چيزی در دست نيست. برخى نسخههای کتاب الشامل در کتابخانههای توپکاپى به شماره 4356 ليدن دارالکتب مصر وجود دارد و يک نسخه خطى از کتاب الطريق السالم الى الله در کتابخانه اياصوفيا موجود است. | |||
گفتنى است که حاجى خليفه کتابى با عنوان الاشعار بمعرفه اختلاف علماء الامصار را به وی نسبت داده که در منابع ديگر ديده نمىشود<ref> مؤذن جامى، محمدهادی، ج4، ص103</ref>. | گفتنى است که حاجى خليفه کتابى با عنوان الاشعار بمعرفه اختلاف علماء الامصار را به وی نسبت داده که در منابع ديگر ديده نمىشود<ref> مؤذن جامى، محمدهادی، ج4، ص103</ref>. | ||