پرش به محتوا

شرح تنقيح الفصول في علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
 
خط ۵۳: خط ۵۳:
در مقدمه شرح، به طرقی که می‌توان به‌وسیله آن، از اسم کتاب و شرح آن، اطلاع پیدا کرد، اشاره شده است که عبارتند از:
در مقدمه شرح، به طرقی که می‌توان به‌وسیله آن، از اسم کتاب و شرح آن، اطلاع پیدا کرد، اشاره شده است که عبارتند از:
الف)- تمامی نسخ خطی کتاب، بر تسمیه آن به «شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول» اتفاق داشته و خود مؤلف به تسمیه متن به «تنقيح الفصول في اختصار المحصول» تصریح کرده است. اما نصی از طرف مؤلف بر اسم معینی برای شرح، وجود ندارد و فقط در مواضع مختلفی، با کلمه «الشرح» به آن اشاره کرده است، از جمله:
الف)- تمامی نسخ خطی کتاب، بر تسمیه آن به «شرح تنقيح الفصول في اختصار المحصول» اتفاق داشته و خود مؤلف به تسمیه متن به «تنقيح الفصول في اختصار المحصول» تصریح کرده است. اما نصی از طرف مؤلف بر اسم معینی برای شرح، وجود ندارد و فقط در مواضع مختلفی، با کلمه «الشرح» به آن اشاره کرده است، از جمله:
# در آخر باب سوم: «وفي هذه المواطن مباحث ومثل كثيرة نقلتها في كتاب شرح المحصول وجعلتها مسائل خلاف مستقلة ومعها مباحث شريفة هنالك لا يحتمل هذا '''الشرح''' المختصر ذلك».
# در آخر باب سوم: «وفي هذه المواطن مباحث ومثل كثيرة نقلتها في كتاب شرح المحصول وجعلتها مسائل خلاف مستقلة ومعها مباحث شريفة هنالك لا يحتمل هذا'''الشرح''' المختصر ذلك».
# در آخر کتاب: «وهذا آخر شرح الكتاب المسمی بتنقيح الفصول في اختصار المحصول، نفع الله به المسلمين».
# در آخر کتاب: «وهذا آخر شرح الكتاب المسمی بتنقيح الفصول في اختصار المحصول، نفع الله به المسلمين».
# اشاره برخی از شارحین «[[تنقيح الفصول]]»، از جمله شوشانی در مقدمه کتاب «رفع النقاب عن تنقيح الشهاب»: «قال المصنف - ‌أي القرافي - ‌في الشرح: لما رأيت جماعة كثيرة رغبوا في إفراد هذا الكتاب عن الذخيرة».
# اشاره برخی از شارحین «[[تنقيح الفصول]]»، از جمله شوشانی در مقدمه کتاب «رفع النقاب عن تنقيح الشهاب»: «قال المصنف - ‌أي القرافي - ‌في الشرح: لما رأيت جماعة كثيرة رغبوا في إفراد هذا الكتاب عن الذخيرة».
خط ۷۶: خط ۷۶:
==روش شرح==
==روش شرح==
برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های روش شارح در شرح کتاب، عبارت است از:
برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های روش شارح در شرح کتاب، عبارت است از:
# استشهاد به آیات قرآن در بسیاری از موارد، از جمله آیه پنج سوره مبارکه حمد: '''أياك نعبد وإياك نسعتين''' و آیه 27 سوره مبارکه انبیاء: '''وهم بأمره يعملون'''.
# استشهاد به آیات قرآن در بسیاری از موارد، از جمله آیه پنج سوره مبارکه حمد:'''أياك نعبد وإياك نسعتين''' و آیه 27 سوره مبارکه انبیاء:'''وهم بأمره يعملون'''.
# استشهاد به احادیث نبوی(ص) و آثار، به‌عنوان دومین مصدر از مصادر تشریع اسلامی، مانند روایت پیامبر(ص): «إنما أنا بشر وإنكم تختصمون إلي...» و «الصائم المتطوع أمير نفسه».
# استشهاد به احادیث نبوی(ص) و آثار، به‌عنوان دومین مصدر از مصادر تشریع اسلامی، مانند روایت پیامبر(ص): «إنما أنا بشر وإنكم تختصمون إلي...» و «الصائم المتطوع أمير نفسه».
# استشهاد به اشعار و اقوال عرب، از جمله:
# استشهاد به اشعار و اقوال عرب، از جمله: