۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== [[' به '==وابستهها== {{وابستهها}} [[') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
در فصل چهارم، بهمنظور شناخت رفتار امام(ع) در محيط خانواده و نقش تربيتى امام(ع) در خانه، سيره خانوادگى معصومين(ع) مورد كنكاش قرار گرفته است. نویسنده بر اين باور است كه سيره خانوادگى در راستاى همان سيره تربيتى قرار دارد و اساساً تربيت، از خانواده آغاز مىشود و لذا شناخت سيره خانوادگى ائمه(ع) در عصر حاضر، كه نظام خانوادگى در حال فروپاشى مىباشد، امرى لازم و ضرورى است. به اعتقاد وى راهكارهاى اساسى در تربيت خانوادگى را بايد در زندگى امامان(ع) جستجو كرد و با شناخت نمونههاى عينى، دستورهاى عملى آنها را دستورالعمل زندگى در محيط خانواده قرار داد و جامعه را از بحرانى كه در پى فروپاشى نظام خانوادگى پديد آمده است، نجات داد.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref> | در فصل چهارم، بهمنظور شناخت رفتار امام(ع) در محيط خانواده و نقش تربيتى امام(ع) در خانه، سيره خانوادگى معصومين(ع) مورد كنكاش قرار گرفته است. نویسنده بر اين باور است كه سيره خانوادگى در راستاى همان سيره تربيتى قرار دارد و اساساً تربيت، از خانواده آغاز مىشود و لذا شناخت سيره خانوادگى ائمه(ع) در عصر حاضر، كه نظام خانوادگى در حال فروپاشى مىباشد، امرى لازم و ضرورى است. به اعتقاد وى راهكارهاى اساسى در تربيت خانوادگى را بايد در زندگى امامان(ع) جستجو كرد و با شناخت نمونههاى عينى، دستورهاى عملى آنها را دستورالعمل زندگى در محيط خانواده قرار داد و جامعه را از بحرانى كه در پى فروپاشى نظام خانوادگى پديد آمده است، نجات داد.<ref>ر.ک: همان، ص99</ref> | ||
وى معتقد است اكثر آنچه كه در سيره فرهنگى و اجتماعى امامان(ع) جريان داشت، در سيره خانوادگى آنان نيز جريان دارد؛ چه آنكه خانواده، حلقه كوچكى از جامعه است و از آنجا كه امامان معصوم(ع)، مظهر عبادت، فضايل اخلاقى و عدالت بودند، اين سه اصل در زندگى خانوادگى آنها نيز تجلى آشكار داشت و تربيت را از محيط خانواده آغاز كردند. به نظر وى، چنانكه خداوند در آيه شريفه فوق و آيه ''' «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» '''، به پيامبر دستور داد كه دعوتش را از بستگان نزدیک آغاز كند، همين دستور به امامان(ع) نيز داده شده كه بايد تربيت جامعه را از خانواده و بستگان نزدیک آغاز كنند؛ ازاينجهت، تمام معصومين(ع) دعوت به نماز و عبادت خداوند، در محيط خانه را يك اصل قرار داده بودند و همچنان كه خود به نماز و عبادت مىپرداختند، ديگر اعضاى خانواده را نيز به آن دستور مىدادند.<ref>همان</ref> | وى معتقد است اكثر آنچه كه در سيره فرهنگى و اجتماعى امامان(ع) جريان داشت، در سيره خانوادگى آنان نيز جريان دارد؛ چه آنكه خانواده، حلقه كوچكى از جامعه است و از آنجا كه امامان معصوم(ع)، مظهر عبادت، فضايل اخلاقى و عدالت بودند، اين سه اصل در زندگى خانوادگى آنها نيز تجلى آشكار داشت و تربيت را از محيط خانواده آغاز كردند. به نظر وى، چنانكه خداوند در آيه شريفه فوق و آيه''' «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»'''، به پيامبر دستور داد كه دعوتش را از بستگان نزدیک آغاز كند، همين دستور به امامان(ع) نيز داده شده كه بايد تربيت جامعه را از خانواده و بستگان نزدیک آغاز كنند؛ ازاينجهت، تمام معصومين(ع) دعوت به نماز و عبادت خداوند، در محيط خانه را يك اصل قرار داده بودند و همچنان كه خود به نماز و عبادت مىپرداختند، ديگر اعضاى خانواده را نيز به آن دستور مىدادند.<ref>همان</ref> | ||
در فصل پنجم، با هدف شناخت جايگاه اقتصاد در زندگى و ارتباط آن با اهداف معنوى زندگى، سيره اقتصادى معصومين(ع)، بررسى شده است. سيره اقتصادى امامان(ع)، به سيره حكومتى و سيره شخصى در روابط اجتماعى و سيره خانوادگى تقسيم مىشود و هركدام آنها مبانى و اصول كلى دارد. از جمله اصول كلى در سيره اقتصادى و حكومتى امور ذيل مىباشند: بهرهورى بيشتر از منابع اقتصادى، احياى ذخاير طبيعى، عمارت و آبادانى زمين، عدم انباشتن ثروت، رسيدگى به امور نيازمندان، واگذارى مسئوليت به افراد كاردان و مورد اعتماد، صرفهجويى در مصرف بيتالمال، التزام به زهد و پارسايى بهعنوان رهبر جامعه، برابرى در تقسيم بيتالمال، برگرداندن اموالى كه به ناحق تصرف شده است.<ref>همان، ص152</ref> | در فصل پنجم، با هدف شناخت جايگاه اقتصاد در زندگى و ارتباط آن با اهداف معنوى زندگى، سيره اقتصادى معصومين(ع)، بررسى شده است. سيره اقتصادى امامان(ع)، به سيره حكومتى و سيره شخصى در روابط اجتماعى و سيره خانوادگى تقسيم مىشود و هركدام آنها مبانى و اصول كلى دارد. از جمله اصول كلى در سيره اقتصادى و حكومتى امور ذيل مىباشند: بهرهورى بيشتر از منابع اقتصادى، احياى ذخاير طبيعى، عمارت و آبادانى زمين، عدم انباشتن ثروت، رسيدگى به امور نيازمندان، واگذارى مسئوليت به افراد كاردان و مورد اعتماد، صرفهجويى در مصرف بيتالمال، التزام به زهد و پارسايى بهعنوان رهبر جامعه، برابرى در تقسيم بيتالمال، برگرداندن اموالى كه به ناحق تصرف شده است.<ref>همان، ص152</ref> |