پرش به محتوا

شرح نظم الدر (شرح قصيده تائيه كبراى ابن فارض): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
خط ۵۷: خط ۵۷:
الف) مقدمه مصحح كتاب: دكتر اكرم جودى نعمتى دو مقدمه دارد؛ در مقدمه اول تحت عنوان پيشگفتار، با اشاره به اهميت تائيه ابن فارض و شرح على بن محمد تركه اصفهانى، روش تحقيق و نسخه‌هاى مورد استفاده خود را معرفى و از استادان و ساير ياورانش در به ثمر رساندن تصحيح كتاب، تشكر كرده است. در مقدمه دوم، تحت عنوان مقدمه مصحح كه مفصل و عالمانه و مستند و تحليلى است و شامل بيش از صد صفحه مى‌شود، توضيحات بسيار سودمندى درباره شرح حال و منزلت علمى سراينده تائيه كبرا (ابن فارض) و همچنين شارح آن ([[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين على بن محمد تركه اصفهانى]]) و همچنين گزارش جامع و گويايى از مباحث مطرح در كتاب ذكر كرده است.
الف) مقدمه مصحح كتاب: دكتر اكرم جودى نعمتى دو مقدمه دارد؛ در مقدمه اول تحت عنوان پيشگفتار، با اشاره به اهميت تائيه ابن فارض و شرح على بن محمد تركه اصفهانى، روش تحقيق و نسخه‌هاى مورد استفاده خود را معرفى و از استادان و ساير ياورانش در به ثمر رساندن تصحيح كتاب، تشكر كرده است. در مقدمه دوم، تحت عنوان مقدمه مصحح كه مفصل و عالمانه و مستند و تحليلى است و شامل بيش از صد صفحه مى‌شود، توضيحات بسيار سودمندى درباره شرح حال و منزلت علمى سراينده تائيه كبرا (ابن فارض) و همچنين شارح آن ([[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين على بن محمد تركه اصفهانى]]) و همچنين گزارش جامع و گويايى از مباحث مطرح در كتاب ذكر كرده است.


ب) متن اصلى كتاب: «شرح نظم الدر»، كتاب حب الهى و تفسير عاشقانه هستى بر مبناى عرفان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] با براعت استهلالى كه در آن به كار گرفته، اين معنا را به خواننده مى‌رساند كه سراسر كتاب، گفتگو درباره همين يك اصل است: '''«يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»''' (مائده: 54):
ب) متن اصلى كتاب: «شرح نظم الدر»، كتاب حب الهى و تفسير عاشقانه هستى بر مبناى عرفان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] با براعت استهلالى كه در آن به كار گرفته، اين معنا را به خواننده مى‌رساند كه سراسر كتاب، گفتگو درباره همين يك اصل است:'''«يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»''' (مائده: 54):


«حمد بى‌حد، خداى را كه نهال بود و نابود از رياض اراضى «كان الله» مقطوع كرده، در عين آن قطع، حضرتى را كه كشته‌زار حبوب «يُحِبُّهُمْ» شايد، وصل گردانيد و به آبيارى '''«رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيءٍ»'''، آن را سرسبز و شاداب داشته، مستعد ريع ظهور انوار و ثمار «يُحِبُّونَهُ» ساخت و شگفت آنكه «يُحِبُّهُمْ» پيش از «يُحِبُّونَهُ» باشد. آن شوريده هم كه صائن‌الدين را در كمند جذبه خويش داشت، پيش‌تر گفته بود: «اصل عشق از قدم رود، نقطه «باء» «يُحِبُّهُمْ»، به‌تخمى در زمين «يُحِبُّونَهُ» افكندند، لا بل آن نقطه در «هم» افگندند تا «يُحِبُّونَهُ» برآمد. چون عبهر عشق برآمد، تخم، همرنگ ثمره بود و ثمره، همرنگ تخم»<ref>سوانح غزالى، ص 83</ref>  
«حمد بى‌حد، خداى را كه نهال بود و نابود از رياض اراضى «كان الله» مقطوع كرده، در عين آن قطع، حضرتى را كه كشته‌زار حبوب «يُحِبُّهُمْ» شايد، وصل گردانيد و به آبيارى'''«رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيءٍ»'''، آن را سرسبز و شاداب داشته، مستعد ريع ظهور انوار و ثمار «يُحِبُّونَهُ» ساخت و شگفت آنكه «يُحِبُّهُمْ» پيش از «يُحِبُّونَهُ» باشد. آن شوريده هم كه صائن‌الدين را در كمند جذبه خويش داشت، پيش‌تر گفته بود: «اصل عشق از قدم رود، نقطه «باء» «يُحِبُّهُمْ»، به‌تخمى در زمين «يُحِبُّونَهُ» افكندند، لا بل آن نقطه در «هم» افگندند تا «يُحِبُّونَهُ» برآمد. چون عبهر عشق برآمد، تخم، همرنگ ثمره بود و ثمره، همرنگ تخم»<ref>سوانح غزالى، ص 83</ref>  


[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] همانند ديگر عرفا معتقد است كه عشق عبارت از «ميل ذاتى همه اعيان موجودات» است كه در تمام هستى، از مبدأ آفرينش تا منتهاى عالم آميزش و آلايش وجود دارد و موجب مى‌شود اعيان از قوه به فعل درآيند<ref>چهارده رساله، ص 7</ref>  
[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] همانند ديگر عرفا معتقد است كه عشق عبارت از «ميل ذاتى همه اعيان موجودات» است كه در تمام هستى، از مبدأ آفرينش تا منتهاى عالم آميزش و آلايش وجود دارد و موجب مى‌شود اعيان از قوه به فعل درآيند<ref>چهارده رساله، ص 7</ref>