پرش به محتوا

ظاهری، خلیل بن شاهین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
| عنوان = ابن شاهين ظاهری
| عنوان = ابن شاهین ظاهری
| تصویر = NUR00000.jpg
| تصویر = NUR32955.jpg
| اندازه تصویر =  
| اندازه تصویر =  
| توضیح تصویر =  
| توضیح تصویر =  
| نام کامل = اِبْن‌ِ شاهين‌ِ ظاهِري‌، غرس‌الدين‌ خليل‌
| نام کامل = اِبْن‌ِ شاهین‌ِ ظاهِری‌، غرس‌الدین‌ خلیل‌
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
| لقب = ظاهری
| لقب = ظاهری
| تخلص = ابن شاهين ظاهری
| تخلص = ابن شاهین ظاهری
| نسب =  
| نسب =  
| نام پدر = شاهین، شيخ‌ الخاصكى‌
| نام پدر = شاهین، شیخ‌ الخاصکى‌
| ولادت = (813ق‌)
| ولادت = (813ق‌)
| محل تولد = بیت المقدس
| محل تولد = بیت المقدس
خط ۲۳: خط ۲۳:
| دین = اسلام
| دین = اسلام
| مذهب =  
| مذهب =  
| پیشه = ديوانسالار‌ و نويسنده
| پیشه = دیوانسالار‌ و نویسنده
| منصب = امارت- وزارت
| منصب = امارت- وزارت
| پس از =  
| پس از =  
خط ۳۷: خط ۳۷:
| علایق پژوهشی =  
| علایق پژوهشی =  
| سبک نوشتاری =  
| سبک نوشتاری =  
| آثار = -  كشف‌ الممالك‌ و بيان‌ الطرق‌ و المسالك‌؛ در دو مجلد بزرگ؛ زبدة كشف‌ الممالك‌ و بيان‌ الطرق‌ و المسالك‌؛ الاشارات‌ فى‌ علم‌ العبارات‌؛ المواهب‌ فى‌ اختلاف‌ المذاهب‌؛ المنيف‌ فى‌ الانشاء الشريف‌؛ الدرة المضية فى‌ سيرة المرضية؛ الكواكب‌ المنير فى‌ اصول‌ التعبير؛
| آثار = -  کشف‌ الممالک‌ و بیان‌ الطرق‌ و المسالک‌؛ در دو مجلد بزرگ؛ زبدة کشف‌ الممالک‌ و بیان‌ الطرق‌ و المسالک‌؛ الاشارات‌ فى‌ علم‌ العبارات‌؛ المواهب‌ فى‌ اختلاف‌ المذاهب‌؛ المنیف‌ فى‌ الانشاء الشریف‌؛ الدرة المضیة فى‌ سیرة المرضیة؛ الکواکب‌ المنیر فى‌ اصول‌ التعبیر؛


| وبگاه =  
| وبگاه =  
خط ۴۳: خط ۴۳:
| کد مؤلف = AUTHORCODE32955AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE32955AUTHORCODE
}}
}}
'''غرس‌الدین‌ خلیل‌ بن شاهین ظاهری'''(813 -873ق‌)، از دیوانسالاران‌ و نویسندگان‌ سدة 9ق‌/15م‌ مصر و شام‌.


 
پدر وی‌ شاهین‌ از ممالیک‌ شیخ‌ صفوی‌، معروف‌ به‌ شیخ‌ الخاصکى‌، از امیران‌ الظاهر سیف‌الدین‌ برقوق‌، نخستین‌ فرمانروای‌ ممالیک‌ برجى‌ بود. گویا از همین‌ رو شاهین‌ را از مملوکان‌ الظاهر برقوق‌ نیز شمرده‌اند که‌ به‌ وی‌ منسوب‌ شد و ظاهری‌ لقب‌ یافت‌. چنانکه‌ پیش‌ از آن‌ وی‌ را شیخى‌ - منسوب‌ به‌ شیخ‌ صفوی‌ - مى‌خواندند و در برخى‌ از منابع‌ از او به‌ هر دو عنوان‌ یاد شده‌ است‌. با اینهمه‌ گفته‌اند که‌ شاهین‌ از مملوکان‌ الظاهر سیف‌الدین‌ ططر بود، اما اگر «ظاهری‌» لقب‌ خود غرس‌الدین‌ خلیل‌ باشد نه‌ پدر او، شاهین‌، باید گفت‌ که‌ وی‌ لااقل‌ به‌ 2 تن‌ از فرمانروایان‌ مملوک‌، الظاهر سیف‌الدین‌ ططر و الظاهر سیف‌الدین‌ جقمق‌، مى‌توانسته‌ است‌ منسوب‌ شده‌ باشد.
اِبْن‌ِ شاهين‌ِ ظاهِري‌
اِبْن‌ِ شاهين‌ِ ظاهِري‌، غرس‌الدين‌ خليل‌(813 -873ق‌)، از ديوانسالاران‌ و نويسندگان‌ سدة 9ق‌/15م‌ مصر و شام‌. پدر وي‌ شاهين‌ از مماليك‌ شيخ‌ صفوي‌، معروف‌ به‌ شيخ‌ الخاصكى‌، از اميران‌ الظاهر سيف‌الدين‌ برقوق‌، نخستين‌ فرمانرواي‌ مماليك‌ برجى‌ بود. گويا از همين‌ رو شاهين‌ را از مملوكان‌ الظاهر برقوق‌ نيز شمرده‌اند كه‌ به‌ وي‌ منسوب‌ شد و ظاهري‌ لقب‌ يافت‌. چنانكه‌ پيش‌ از آن‌ وي‌ را شيخى‌ - منسوب‌ به‌ شيخ‌ صفوي‌ - مى‌خواندند و در برخى‌ از منابع‌ از او به‌ هر دو عنوان‌ ياد شده‌ است‌. با اينهمه‌ گفته‌اند كه‌ شاهين‌ از مملوكان‌ الظاهر سيف‌الدين‌ ططر بود، اما اگر «ظاهري‌» لقب‌ خود غرس‌الدين‌ خليل‌ باشد نه‌ پدر او، شاهين‌، بايد گفت‌ كه‌ وي‌ لااقل‌ به‌ 2 تن‌ از فرمانروايان‌ مملوك‌، الظاهر سيف‌الدين‌ ططر و الظاهر سيف‌الدين‌ جقمق‌، مى‌توانسته‌ است‌ منسوب‌ شده‌ باشد.
==ولادت==
==ولادت==


ابن‌ شاهين‌ در محلة خاتونية بيت‌المقدس‌ در سال 813ق زاده‌ شد و دوران‌ كودكى‌ و نوجوانى‌ خود را همانجا گذراند. 15 ساله‌ بود كه‌ همراه‌ پدر به‌ قاهره‌ رفت‌ و به‌ تحصيل‌ دانش‌ پرداخت‌.
ابن‌ شاهین‌ در محلة خاتونیة بیت‌المقدس‌ در سال 813ق زاده‌ شد و دوران‌ کودکى‌ و نوجوانى‌ خود را همانجا گذراند. 15 ساله‌ بود که‌ همراه‌ پدر به‌ قاهره‌ رفت‌ و به‌ تحصیل‌ دانش‌ پرداخت‌.


==اساتید و شاگردان==
==اساتید و شاگردان==
 
از قول‌ پسر او روایت‌ شده‌ که‌ وی‌ از شاگردان‌ ابن‌ حجر بوده‌ است‌. سخاوی‌ از او با عنوان‌ «شیخنا» یاد کرده‌ و کتاب‌ مناقب‌ شافعى‌ را نزد او خوانده‌، از او اجازة فتوا و تدریس‌ گرفته‌ است‌.  
از قول‌ پسر او روايت‌ شده‌ كه‌ وي‌ از شاگردان‌ ابن‌ حجر بوده‌ است‌. سخاوي‌ از او با عنوان‌ «شيخنا» ياد كرده‌ و كتاب‌ مناقب‌ شافعى‌ را نزد او خوانده‌، از او اجازة فتوا و تدريس‌ گرفته‌ است‌.  


==فعالیت‌ها و مناصب==
==فعالیت‌ها و مناصب==
از این‌ پس‌ آگاهى‌ چندانى‌ از زندگى‌ خلیل‌ در دست‌ نیست‌. محتملاً همراه‌ پدر که‌ در این‌ اوقات‌ امیر شکار ازبک‌ دوادار بود وارد دستگاه‌ ممالیک‌ مصر شد و به‌ خدمت‌ ازبک‌ پیوست‌ و آنگاه‌ به‌ دربار اشرف‌ برسبای‌ وارد شد و از 837ق‌/1434م‌ بارها عهده‌دار مشاغل‌ مهمى‌ در دستگاه‌ اداری‌ ممالیک‌ شد. چنانکه‌ در همان‌ سال‌ از سوی‌ برسبای‌، حاجب‌ و ناظر امارت‌ اسکندریه‌ شد و اندکى‌ بعد به‌ جای‌ امیر جانبک‌ ناصری‌ به‌ امارت‌ همانجا رسید. حدود 2 سال‌ بعد، از آن‌ شغل‌ معزول‌ شد؛ بدان‌ سبب‌ که‌ به‌ بازرگانان‌ اجازة فروش‌ محمولات‌ فلفل‌ به‌ فرنگان‌ داده‌ بود که‌ فقط مى‌بایست‌ آن‌ را از دیوان‌ سلطانى‌ بخرند، اما چند روز بعد به‌ نظارت‌ دارالضرب‌ قاهره‌ منصوب‌ شد و دو ماه‌ بعد سرانجام‌ به‌ جای‌ تاج‌الدین‌ بن‌ خطیر اسلمى‌ که‌ مستعفى‌ شده‌ بود، به‌ وزارت‌ نشست‌. این‌ وزارت‌ یک‌ ماه‌ بیش‌ به‌ طول‌ نینجامید و معزول‌ شد؛ ابن‌ تغری‌ بردی‌، و به‌ قولى‌ خود استعفا کرد. تا اینکه‌ در 841ق‌ امیر کرک‌ شد. آنگاه‌ در 842ق‌ به‌ روزگار فرمانروایى‌ الظاهر سیف‌الدین‌ جقمق‌ عزل‌ شد و منصب‌ اتابکى‌ یا امیرکبیری‌ صفد یافت‌؛


از اين‌ پس‌ آگاهى‌ چندانى‌ از زندگى‌ خليل‌ در دست‌ نيست‌. محتملاً همراه‌ پدر كه‌ در اين‌ اوقات‌ امير شكار ازبك‌ دوادار بود وارد دستگاه‌ مماليك‌ مصر شد و به‌ خدمت‌ ازبك‌ پيوست‌ و آنگاه‌ به‌ دربار اشرف‌ برسباي‌ وارد شد و از 837ق‌/1434م‌ بارها عهده‌دار مشاغل‌ مهمى‌ در دستگاه‌ اداري‌ مماليك‌ شد. چنانكه‌ در همان‌ سال‌ از سوي‌ برسباي‌، حاجب‌ و ناظر امارت‌ اسكندريه‌ شد و اندكى‌ بعد به‌ جاي‌ امير جانبك‌ ناصري‌ به‌ امارت‌ همانجا رسيد. حدود 2 سال‌ بعد، از آن‌ شغل‌ معزول‌ شد؛ بدان‌ سبب‌ كه‌ به‌ بازرگانان‌ اجازة فروش‌ محمولات‌ فلفل‌ به‌ فرنگان‌ داده‌ بود كه‌ فقط مى‌بايست‌ آن‌ را از ديوان‌ سلطانى‌ بخرند، اما چند روز بعد به‌ نظارت‌ دارالضرب‌ قاهره‌ منصوب‌ شد و دو ماه‌ بعد سرانجام‌ به‌ جاي‌ تاج‌الدين‌ بن‌ خطير اسلمى‌ كه‌ مستعفى‌ شده‌ بود، به‌ وزارت‌ نشست‌. اين‌ وزارت‌ يك‌ ماه‌ بيش‌ به‌ طول‌ نينجاميد و معزول‌ شد؛ ابن‌ تغري‌ بردي‌، و به‌ قولى‌ خود استعفا كرد. تا اينكه‌ در 841ق‌ امير كرك‌ شد. آنگاه‌ در 842ق‌ به‌ روزگار فرمانروايى‌ الظاهر سيف‌الدين‌ جقمق‌ عزل‌ شد و منصب‌ اتابكى‌ يا اميركبيري‌ صفد يافت‌؛
گویا اندکى‌ بعد به‌ امارت‌ ملطیه‌ منصوب‌ شد، زیرا مقریزی‌ در وقایع‌ ذیقعدة 842 از او به‌ همین‌ عنوان‌ یاد کرده‌ و در جای‌ دیگر خاطر نشان‌ ساخته‌ که‌ در ربیع‌الاخر 843 به‌ عنوان‌ یکى‌ از امرای‌ نظامى‌ به‌ دمشق‌ رفت . در حالى‌ که‌ سخاوی‌ دورة امارت‌ او در ملطیه‌ را بیش‌ از 4 سال‌ دانسته‌ است‌ (3/196). از سخن‌ ابن‌ تغری‌ بردی‌ برمى‌آید که‌ تا جمادی‌الاخر 847 که‌ به‌ قاهره‌ فراخوانده‌ شد، در آن‌ شغل‌ بود و در 4 رجب‌ همان‌ سال‌ اتابکى‌ حلب‌ و سپس‌ در 850ق‌/ 1446م‌ امارت‌ قدس‌ یافت‌. خلیل‌ از این‌ پس‌ غالباً مشاغل‌ نظامى‌ یا امارت‌ حاج‌ داشت‌. الظاهر سیف‌الدین‌ خوشقدم‌ فرمانروای‌ مملوک‌ نیز او را بر منصب‌ فرماندهیش‌ ابقا کرد و اجازه‌ داد که‌ در قاهره‌ ساکن‌ گردد و هر هفته‌ دوبار در مجلس‌ سلطان‌ جهت‌ منادمت‌ حاضر شود. با اینهمه‌ مدتى‌ بعد به‌ سعایت‌ دشمنان‌ به‌ قدس‌ فرستاده‌ شد، ولى‌ از سلطان‌ اجازه‌ گرفت‌ و به‌ مکه‌ رفت‌ و از آنجا با حاجیان‌ عراقى‌ به‌ عراق‌ رهسپار شد و تا مرگ‌ سلطان‌ به‌ مصر بازنگشت‌.
 
گويا اندكى‌ بعد به‌ امارت‌ ملطيه‌ منصوب‌ شد، زيرا مقريزي‌ در وقايع‌ ذيقعدة 842 از او به‌ همين‌ عنوان‌ ياد كرده‌ و در جاي‌ ديگر خاطر نشان‌ ساخته‌ كه‌ در ربيع‌الاخر 843 به‌ عنوان‌ يكى‌ از امراي‌ نظامى‌ به‌ دمشق‌ رفت . در حالى‌ كه‌ سخاوي‌ دورة امارت‌ او در ملطيه‌ را بيش‌ از 4 سال‌ دانسته‌ است‌ (3/196). از سخن‌ ابن‌ تغري‌ بردي‌ برمى‌آيد كه‌ تا جمادي‌الاخر 847 كه‌ به‌ قاهره‌ فراخوانده‌ شد، در آن‌ شغل‌ بود و در 4 رجب‌ همان‌ سال‌ اتابكى‌ حلب‌ و سپس‌ در 850ق‌/ 1446م‌ امارت‌ قدس‌ يافت‌. خليل‌ از اين‌ پس‌ غالباً مشاغل‌ نظامى‌ يا امارت‌ حاج‌ داشت‌. الظاهر سيف‌الدين‌ خوشقدم‌ فرمانرواي‌ مملوك‌ نيز او را بر منصب‌ فرماندهيش‌ ابقا كرد و اجازه‌ داد كه‌ در قاهره‌ ساكن‌ گردد و هر هفته‌ دوبار در مجلس‌ سلطان‌ جهت‌ منادمت‌ حاضر شود. با اينهمه‌ مدتى‌ بعد به‌ سعايت‌ دشمنان‌ به‌ قدس‌ فرستاده‌ شد، ولى‌ از سلطان‌ اجازه‌ گرفت‌ و به‌ مكه‌ رفت‌ و از آنجا با حاجيان‌ عراقى‌ به‌ عراق‌ رهسپار شد و تا مرگ‌ سلطان‌ به‌ مصر بازنگشت‌.


==وفات==
==وفات==
پس‌ از آن‌ به‌ حلب‌ و از آنجا به‌ طرابلس‌ رفت‌ و اندكى‌ بعد در همانجا درگذشت‌. پيكرش‌ را در مقبره‌اي‌ كه‌ جهت‌ خويش‌ آماده‌ ساخته‌ بود، دفن‌ كردند.  
پس‌ از آن‌ به‌ حلب‌ و از آنجا به‌ طرابلس‌ رفت‌ و اندکى‌ بعد در همانجا درگذشت‌. پیکرش‌ را در مقبره‌ای‌ که‌ جهت‌ خویش‌ آماده‌ ساخته‌ بود، دفن‌ کردند.  


==آثار==
==آثار==


ابن‌ شاهين‌، مردي‌ اديب‌، شاعر و دوستدار علم‌ بود (براي‌ برخى‌ از اشعارش‌، نك: همو، 3/196، 197، كه‌ به‌ ديوان‌ چند جلدي‌ او اشاره‌ دارد) و آثاري‌ پديد آورد كه‌ پسرش‌ آنها را حدود 30 عنوان‌ دانسته‌ است‌ كه‌ فقط برخى‌ از آنها شناخته‌ شده‌ است‌:
ابن‌ شاهین‌، مردی‌ ادیب‌، شاعر و دوستدار علم‌ بود (برای‌ برخى‌ از اشعارش‌، نک: همو، 3/196، 197، که‌ به‌ دیوان‌ چند جلدی‌ او اشاره‌ دارد) و آثاری‌ پدید آورد که‌ پسرش‌ آنها را حدود 30 عنوان‌ دانسته‌ است‌ که‌ فقط برخى‌ از آنها شناخته‌ شده‌ است‌:
 
1-  كشف‌ الممالك‌ و بيان‌ الطرق‌ و المسالك‌، در دو مجلد بزرگ‌ و 40 باب‌، شامل‌ اوضاع‌ اجتماعى‌ و سياسى‌ مصر و شام‌ در روزگار مماليك‌.
 
2-  زبدة كشف‌ الممالك‌ و بيان‌ الطرق‌ و المسالك‌، نويسنده‌ در مقدمه‌ يادآوري‌ كرده‌ كه‌ چون‌ كشف‌ الممالك‌ را مفصل‌ يافته‌ به‌ تلخيص‌ آن‌ پرداخته‌ و كتاب‌ زبدة كشف‌ الممالك‌ را در 12 باب‌ پديد آورده‌ است‌. اين‌ كتاب‌ در 1788 م‌ توسط وانتور دوپارادي‌1 به‌ فرانسه‌ ترجمه‌ شد، و ژان‌ گولميه‌ در 1950م‌ آن‌ را با مقدمه‌اي‌ توسط انستيتو فرانسة دمشق‌ به‌ چاپ‌ رساند. متن‌ اصلى‌ كتاب‌ نيز در 1894م‌ به‌ كوشش‌ پل‌ راوس‌ در پاريس‌ چاپ‌ شد.
 
اين‌ كتاب‌ حدود 3 دهه‌ پس‌ از مؤلف‌ (904ق‌/1499م‌) به‌ دست‌ محمد بن‌ ابى‌ الفتح‌ محمد الصوفى‌ الشافعى‌، به‌ نام‌ الصفوة فى‌ وصف‌ المملكة المصرية تلخيص‌ شد. نسخه‌هايى‌ از دستنويس‌ كتاب‌ زبدة در كتابخانة ملى‌ پاريس‌ موجود است.  ظاهراً كهن‌ترين‌ نسخه‌ كه‌ در حيات‌ مؤلف‌ نگاشته‌ شده‌ در توكاپى‌ موجود است‌.
 
3-  الاشارات‌ فى‌ علم‌ العبارات‌، در تعبير خواب‌. به‌ گفتة ابن‌ شاهين‌ ( الاشارات‌، 3)، اين‌كتاب‌ برآثارمتقدمان‌ چون‌ التقسيم‌ منسوب‌ به‌ امام‌ جعفر صادق‌ (ع‌) و الجوامع‌ ابن‌ سيرين‌ مستند است‌. الاشارات‌ در 2 جلد و 80 باب‌ بوده‌ كه‌ سپس‌ در حاشية بخش‌ دوم‌ كتاب‌ تعطير الانام‌ فى‌ تعبير المنام‌ اثر عبدالغنى‌ النابلسى‌ (د 1143ق‌/1730م‌) در 80 باب‌ به‌ چاپ‌ رسيد. نسخه‌هايى‌ از اين‌ كتاب‌ در كتابخانة ملى‌ پاريس‌، مونيخ‌، شهيد على‌ استانبول‌ و قاهره‌ موجود است.  ابن‌ شاهين‌ همچنين‌ كتاب‌ الاشارة الى‌ علم‌ العبارة سالمى‌ را كه‌ يكى‌ از منابع‌ او بوده‌ (ابن‌ شاهين‌، همانجا)، تكميل‌ كرد و 30 باب‌ بر آن‌ افزود .
4-7-  المواهب‌ فى‌ اختلاف‌ المذاهب‌، كه‌ بر اساس‌ ابواب‌ فقه‌ تدوين‌ شده‌ است‌؛ المنيف‌ فى‌ الانشاء الشريف‌؛ الدرة المضية فى‌ سيرة المرضية؛ الكواكب‌ المنير فى‌ اصول‌ التعبير . از 4 كتاب‌ اخير نشانى‌ در دست‌ نيست‌<ref>سجادی، صادق، ج4، ص63</ref>.
 


#کشف‌ الممالک‌ و بیان‌ الطرق‌ و المسالک‌، در دو مجلد بزرگ‌ و 40 باب‌، شامل‌ اوضاع‌ اجتماعى‌ و سیاسى‌ مصر و شام‌ در روزگار ممالیک‌.
#زبدة کشف‌ الممالک‌ و بیان‌ الطرق‌ و المسالک‌، نویسنده‌ در مقدمه‌ یادآوری‌ کرده‌ که‌ چون‌ کشف‌ الممالک‌ را مفصل‌ یافته‌ به‌ تلخیص‌ آن‌ پرداخته‌ و کتاب‌ زبدة کشف‌ الممالک‌ را در 12 باب‌ پدید آورده‌ است‌. این‌ کتاب‌ در 1788 م‌ توسط وانتور دوپارادی‌1 به‌ فرانسه‌ ترجمه‌ شد، و ژان‌ گولمیه‌ در 1950م‌ آن‌ را با مقدمه‌ای‌ توسط انستیتو فرانسة دمشق‌ به‌ چاپ‌ رساند. متن‌ اصلى‌ کتاب‌ نیز در 1894م‌ به‌ کوشش‌ پل‌ راوس‌ در پاریس‌ چاپ‌ شد. این‌ کتاب‌ حدود 3 دهه‌ پس‌ از مؤلف‌ (904ق‌/1499م‌) به‌ دست‌ محمد بن‌ ابى‌ الفتح‌ محمد الصوفى‌ الشافعى‌، به‌ نام‌ الصفوة فى‌ وصف‌ المملکة المصریة تلخیص‌ شد. نسخه‌هایى‌ از دستنویس‌ کتاب‌ زبدة در کتابخانة ملى‌ پاریس‌ موجود است.  ظاهراً کهن‌ترین‌ نسخه‌ که‌ در حیات‌ مؤلف‌ نگاشته‌ شده‌ در توکاپى‌ موجود است‌.
# الاشارات‌ فى‌ علم‌ العبارات‌، در تعبیر خواب‌. به‌ گفتة ابن‌ شاهین‌ ( الاشارات‌، 3)، این‌کتاب‌ برآثارمتقدمان‌ چون‌ التقسیم‌ منسوب‌ به‌ امام‌ جعفر صادق‌ (ع‌) و الجوامع‌ ابن‌ سیرین‌ مستند است‌. الاشارات‌ در 2 جلد و 80 باب‌ بوده‌ که‌ سپس‌ در حاشیة بخش‌ دوم‌ کتاب‌ تعطیر الانام‌ فى‌ تعبیر المنام‌ اثر عبدالغنى‌ النابلسى‌ (د 1143ق‌/1730م‌) در 80 باب‌ به‌ چاپ‌ رسید. نسخه‌هایى‌ از این‌ کتاب‌ در کتابخانة ملى‌ پاریس‌، مونیخ‌، شهید على‌ استانبول‌ و قاهره‌ موجود است.  ابن‌ شاهین‌ همچنین‌ کتاب‌ الاشارة الى‌ علم‌ العبارة سالمى‌ را که‌ یکى‌ از منابع‌ او بوده‌ (ابن‌ شاهین‌، همانجا)، تکمیل‌ کرد و 30 باب‌ بر آن‌ افزود .
# المواهب‌ فى‌ اختلاف‌ المذاهب‌، که‌ بر اساس‌ ابواب‌ فقه‌ تدوین‌ شده‌ است‌؛
# المنیف‌ فى‌ الانشاء الشریف‌؛
# الدرة المضیة فى‌ سیرة المرضیة؛
# الکواکب‌ المنیر فى‌ اصول‌ التعبیر .


از 4 کتاب‌ اخیر نشانى‌ در دست‌ نیست‌<ref>سجادی، صادق، ج4، ص63</ref>.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==


‌ سجادي‌ صادق، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد چهارم، چاپ چهارم، سال 1377.
‌سجادی‌ صادق، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد چهارم، چاپ چهارم، سال 1377.


==پانویس ==
<references />