۱۱۲٬۵۲۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ فصول فی اصول الفقه را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به فصول في اصول الفقه منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
# خصیصهها، مزیتها و نشانههایی از چهره اصولی ابن تیمیه؛ # تعریف قاعدههای چهارگانه اصولی که این کتاب آنها را در بر دارد. | # خصیصهها، مزیتها و نشانههایی از چهره اصولی ابن تیمیه؛ # تعریف قاعدههای چهارگانه اصولی که این کتاب آنها را در بر دارد. | ||
ابن تیمیه، کتاب را با تعریف اجمالی از چهار قاعده کلی آغاز میکند که از کبریات قواعد کلی برشمرده میشوند و فهم کتاب و سنت بر آنها مبتنی است و با آنها میتوان میان عقیدهها و کارهای سودبخش و زیانزننده و درست و نادرست تمییز داد و به اسرار شریعت و حقایق بزرگی که احکام دینی بر آن استوار است، آگاهی یافت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40</ref>. | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، کتاب را با تعریف اجمالی از چهار قاعده کلی آغاز میکند که از کبریات قواعد کلی برشمرده میشوند و فهم کتاب و سنت بر آنها مبتنی است و با آنها میتوان میان عقیدهها و کارهای سودبخش و زیانزننده و درست و نادرست تمییز داد و به اسرار شریعت و حقایق بزرگی که احکام دینی بر آن استوار است، آگاهی یافت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40</ref>. | ||
قاعده نخست، با مصلحتها و مفسدهها آغاز شده<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> و سه مطلب را در بر دارد: مطلب اول، بیان اعتباری است که شریعت به هرکدام از مصلحتها و مفسدهها میدهد<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. مطلب دوم درباره شناخت تعارضی است که از یکسو، میان حسنهها و سیئهها رخ میدهد و از سوی دیگر، به شناخت تزاحم میان مصلحتها و مفسدهها بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> و آخرین مطلب در بیان قاعدهها، مسئلهها و بهرههایی است که به تزاحم یافتن مصالح و مفاسد ارتباط مییابند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | قاعده نخست، با مصلحتها و مفسدهها آغاز شده<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> و سه مطلب را در بر دارد: مطلب اول، بیان اعتباری است که شریعت به هرکدام از مصلحتها و مفسدهها میدهد<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. مطلب دوم درباره شناخت تعارضی است که از یکسو، میان حسنهها و سیئهها رخ میدهد و از سوی دیگر، به شناخت تزاحم میان مصلحتها و مفسدهها بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> و آخرین مطلب در بیان قاعدهها، مسئلهها و بهرههایی است که به تزاحم یافتن مصالح و مفاسد ارتباط مییابند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. |