۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مرحلة ما قبل الأصول الرجالية'''، نوشته عادل هاشم است که در آن، خوانش و تحلیل خود را از نحوه پیدایش «دانش رجال» بیان کرده است. | '''مرحلة ما قبل الأصول الرجالية'''، نوشته [[هاشم، عادل|عادل هاشم]] است که در آن، خوانش و تحلیل خود را از نحوه پیدایش «دانش رجال» بیان کرده است. | ||
عادل هاشم در این کتاب بحث خود را از اعتبار عقلی علم رجال آغاز میکند. آنگاه مباحثی را درباره اصول و مبانی این دانش پیش کشیده و به موضوع «تدوین علم رجال» و فاصلههایی که در «اصول رجالی» رخ داده است، میپردازد. او در پایان، دیدگاه خود را درباره پیدایش علم رجال | [[هاشم، عادل|عادل هاشم]] در این کتاب بحث خود را از اعتبار عقلی علم رجال آغاز میکند. آنگاه مباحثی را درباره اصول و مبانی این دانش پیش کشیده و به موضوع «تدوین علم رجال» و فاصلههایی که در «اصول رجالی» رخ داده است، میپردازد. او در پایان، دیدگاه خود را درباره پیدایش علم رجال جمعبندی میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10-9</ref>. | ||
عادل هاشم در گام نخست، با حدیثی از پیامبر(ص) و کلامی از امیر مؤمنان(ع) به احوال شخصیتهای «عصر نص» در نقل احادیث پیامبر(ص) و امام علی(ع) اشاره کرده و آن را دلیلی بر شکلگیری اولیه دانش رجال از آغاز میداند<ref>ر.ک: همان، ص15-10</ref>. همینطور برای نمونه به یار امام | [[هاشم، عادل|عادل هاشم]] در گام نخست، با حدیثی از پیامبر(ص) و کلامی از [[امام علی علیهالسلام|امیر مؤمنان(ع)]] به احوال شخصیتهای «عصر نص» در نقل احادیث پیامبر(ص) و [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] اشاره کرده و آن را دلیلی بر شکلگیری اولیه دانش رجال از آغاز میداند<ref>ر.ک: همان، ص15-10</ref>. همینطور برای نمونه به یار [[امام علی علیهالسلام|امام علی]]، «عبیدالله بن ابیرافع» و کتابش «تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين(ع) الجمل و صفين و النهروان من الصحابة» و نیز به کسانی مانند اجلح کندی (درگذشته 145ق)، [[ابومخنف، لوط بن یحیی|ابومخنف]]، [[بجلی کوفی، محمد بن علی بن نعمان|مؤمن الطاق]] و [[ابن کلبی، هشام بن محمد|هشام کلبی]] استناد کرده و نوشتهجات آنان را که دارای مباحثی از سیره، تراجم، انساب و آحاد رجال است و در کتابهای رجالی رسمی نیز از آنها بحث میشود، به خواننده نشان میدهد<ref>ر.ک: همان، ص27-16</ref>. | ||
نویسنده آنگاه، به مرحله تدوین دانش رجال میپردازد و آن را در فاصله زمانی نیمه دوم از قرن دوم هجری تا سالهای آغازین سده چهارم هجری قرار میدهد و سدههای بعدی را جزء مرحله «اصول رجالی» که به دست ما رسیده است، جای میدهد<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. او سپس بحث گستردهای را برای مرحله تدوین علم رجال ویژه کرده و نامبُرداران این دانش و سیوچهار رساله و کتاب ایشان را به بحث میگذارد<ref>ر.ک: همان، ص97-31</ref>. همچنین خاتمهای را نیز درباره «فهرستهایی» که در این دوره نوشته شدهاند، ارائه میکند<ref>ر.ک: همان، ص98-97</ref>. او بر این باور است که بذرهای اولیه تدوین بارز علم رجال به سالهای پایانی سده نخست هجری میرسد و شکوفایی بزرگ آن در سده دوم انجام یافته است و گستره و ثمردهی آن به قرن سوم بازمیگردد. شاخ و برگ یافتنش نیز در قرن چهارم هجری انجام گرفته است و ما در سدههای بعدی شاهد تنوع میوههای این درخت تناور تا به اکنون هستیم<ref>ر.ک: همان، ص106-105</ref>. | نویسنده آنگاه، به مرحله تدوین دانش رجال میپردازد و آن را در فاصله زمانی نیمه دوم از قرن دوم هجری تا سالهای آغازین سده چهارم هجری قرار میدهد و سدههای بعدی را جزء مرحله «اصول رجالی» که به دست ما رسیده است، جای میدهد<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. او سپس بحث گستردهای را برای مرحله تدوین علم رجال ویژه کرده و نامبُرداران این دانش و سیوچهار رساله و کتاب ایشان را به بحث میگذارد<ref>ر.ک: همان، ص97-31</ref>. همچنین خاتمهای را نیز درباره «فهرستهایی» که در این دوره نوشته شدهاند، ارائه میکند<ref>ر.ک: همان، ص98-97</ref>. او بر این باور است که بذرهای اولیه تدوین بارز علم رجال به سالهای پایانی سده نخست هجری میرسد و شکوفایی بزرگ آن در سده دوم انجام یافته است و گستره و ثمردهی آن به قرن سوم بازمیگردد. شاخ و برگ یافتنش نیز در قرن چهارم هجری انجام گرفته است و ما در سدههای بعدی شاهد تنوع میوههای این درخت تناور تا به اکنون هستیم<ref>ر.ک: همان، ص106-105</ref>. | ||
عادل هاشم چنین نتیجه میگیرد که دانش رجال از همان «عصر نص» و زمان حیات مبارک پیشوایان شیعه(ع) وجود یافته است؛ بهگونهای که ستونهای این دانش بلندی یافته بودهاند و شخصیتهای آن نمایان شده و شیوه علمی آن شکل اولیهاش را گرفته بوده است. ازاینرو، ادعای کسانی که میان شکلگیری این دانش با عصر نص و ائمه(ع) فاصله زمانی میافکنند، بیوجه است. بلکه، این دانش از همان آغاز، در آغوش و دامان «حدیث» نشو و نما یافته است. همچنین، توجه به این نکته تاریخی در پیدایش علم رجال، ثمرههایش را در تأثیری که بر مَدرک حجیت قول رجالی میگذارد، آشکار میکند. نویسنده تکمیل بحث خود را به خواندن کتاب دیگرش با عنوان «مختارات رجالية» وامینهد<ref>ر.ک: همان، ص111-110</ref>. | [[هاشم، عادل|عادل هاشم]] چنین نتیجه میگیرد که دانش رجال از همان «عصر نص» و زمان حیات مبارک پیشوایان شیعه(ع) وجود یافته است؛ بهگونهای که ستونهای این دانش بلندی یافته بودهاند و شخصیتهای آن نمایان شده و شیوه علمی آن شکل اولیهاش را گرفته بوده است. ازاینرو، ادعای کسانی که میان شکلگیری این دانش با عصر نص و ائمه(ع) فاصله زمانی میافکنند، بیوجه است. بلکه، این دانش از همان آغاز، در آغوش و دامان «حدیث» نشو و نما یافته است. همچنین، توجه به این نکته تاریخی در پیدایش علم رجال، ثمرههایش را در تأثیری که بر مَدرک حجیت قول رجالی میگذارد، آشکار میکند. نویسنده تکمیل بحث خود را به خواندن کتاب دیگرش با عنوان «مختارات رجالية» وامینهد<ref>ر.ک: همان، ص111-110</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |