۱۰۵٬۸۱۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نيشابورى در تفسير نگارى شيوه خاص خود را داراست. در آغاز سورهها، ابتدا اطلاعات كلى از قبيل نام سوره، مكى، مدنى بودن، عدد آيات و اقوال مربوط به آن، عدد كلمات و حروف آن را ارائه مىدهد. پس از ذكر آيات قرآنى، قرائتهاى گوناگون را با مشخص نمودن صاحب آن، مىآورد. در ايراد اختلاف قرائتها تنها به قرائت ده پيشواى مشهور علم قرائت بسنده مىكند. | نيشابورى در تفسير نگارى شيوه خاص خود را داراست. در آغاز سورهها، ابتدا اطلاعات كلى از قبيل نام سوره، مكى، مدنى بودن، عدد آيات و اقوال مربوط به آن، عدد كلمات و حروف آن را ارائه مىدهد. پس از ذكر آيات قرآنى، قرائتهاى گوناگون را با مشخص نمودن صاحب آن، مىآورد. در ايراد اختلاف قرائتها تنها به قرائت ده پيشواى مشهور علم قرائت بسنده مىكند. | ||
سپس وقفها را با تفصيل و تعليل هر وقف، به خوبى بيان مىدارد؛ زيرا وى كتابى در زمينه وقف تأليف كرده است. سرانجام اقدام به تفسير آيات نموده مانند فخر رازى به تناسب و ارتباط آيات عنايت نشان مىدهد. سپس با باريكبينى و شيوهاى بديع معانى آيات را بيان مىكند كه اين بخش شامل ذكر مقدرات، اظهار مضمرات، تأويل متشابهات، تصريح كنايات، تحقيق مجاز و استعارات و تفصيل مذاهب فقهى در ذيل آيات احكام مىشود. در طرح مباحث فقهى، تعارض و يا عدم تعارض آراى فقهى با نص قرآنى را يادآور شده و نظر خود را بيان مىكند؛ به عنوان نمونه ذيل آيه 38 سوره مائده ''' «و السارق و السارقة فاقطعوا أيديهما...» ''' درباره سرقت، مسروق و سارق از جهت فقهى به تفصيل سخن مىراند. | سپس وقفها را با تفصيل و تعليل هر وقف، به خوبى بيان مىدارد؛ زيرا وى كتابى در زمينه وقف تأليف كرده است. سرانجام اقدام به تفسير آيات نموده مانند فخر رازى به تناسب و ارتباط آيات عنايت نشان مىدهد. سپس با باريكبينى و شيوهاى بديع معانى آيات را بيان مىكند كه اين بخش شامل ذكر مقدرات، اظهار مضمرات، تأويل متشابهات، تصريح كنايات، تحقيق مجاز و استعارات و تفصيل مذاهب فقهى در ذيل آيات احكام مىشود. در طرح مباحث فقهى، تعارض و يا عدم تعارض آراى فقهى با نص قرآنى را يادآور شده و نظر خود را بيان مىكند؛ به عنوان نمونه ذيل آيه 38 سوره مائده''' «و السارق و السارقة فاقطعوا أيديهما...»''' درباره سرقت، مسروق و سارق از جهت فقهى به تفصيل سخن مىراند. | ||
در اين تفسير طرح مباحث كلامى بر اساس عقايد اهل سنت و جماعت آمده و با طرح ديگر آراى اعتقادى به اثبات باور خود و تخطئه نظريات ديگران مىپردازد؛ به عنوان نمونه ذيل آيه 25 سوره انعام ''' «و منهم من يستمع إليك و جعلنا على قلوبهم أكنّه أن يفقهوه و في آذانهم وقراً...» ''' در دلالت آيه بر اينكه خداوند بين انسان و قلبش حائل شده او را از ايمان مصروف مىدارد، با تشريع و بيان وجوه ديدگاه معتزله در مقابل اين ديدگاه، به رد آن و تقويت ديدگاه خود كه مطابق مذهب اهل سنت است، مىپردازد. | در اين تفسير طرح مباحث كلامى بر اساس عقايد اهل سنت و جماعت آمده و با طرح ديگر آراى اعتقادى به اثبات باور خود و تخطئه نظريات ديگران مىپردازد؛ به عنوان نمونه ذيل آيه 25 سوره انعام''' «و منهم من يستمع إليك و جعلنا على قلوبهم أكنّه أن يفقهوه و في آذانهم وقراً...»''' در دلالت آيه بر اينكه خداوند بين انسان و قلبش حائل شده او را از ايمان مصروف مىدارد، با تشريع و بيان وجوه ديدگاه معتزله در مقابل اين ديدگاه، به رد آن و تقويت ديدگاه خود كه مطابق مذهب اهل سنت است، مىپردازد. | ||
در طرح مباحث هستىشناسى و فلسفى بسيار متأثر از فخر رازى است. به عنوان نمونه ذيل آيه 42 سوره زمر ''' «الله يتوفى الأنفس حين موتها...» ''' نظر حكما درباره نفس در حال بيدارى و خواب را بيان مىدارد. ذيل آيه 1 و 2 سوره انفطار ''' «إذا السماء انفطرت و إذا الكواكب انتثرت» ''' نيز بحث فخر رازى را در مورد اجسام و فلكيات مطرح مىكند. | در طرح مباحث هستىشناسى و فلسفى بسيار متأثر از فخر رازى است. به عنوان نمونه ذيل آيه 42 سوره زمر''' «الله يتوفى الأنفس حين موتها...»''' نظر حكما درباره نفس در حال بيدارى و خواب را بيان مىدارد. ذيل آيه 1 و 2 سوره انفطار''' «إذا السماء انفطرت و إذا الكواكب انتثرت»''' نيز بحث فخر رازى را در مورد اجسام و فلكيات مطرح مىكند. | ||
از آن روى كه نيشابورى از بزرگان متصوفه بوده، گرايشها و روحيات صوفيانه جايگاهى ويژه در تفسير او دارند، كه جزو تأويلات محسوب شده و مرتبهاى بعد از تفسير مطرح مىشوند. | از آن روى كه نيشابورى از بزرگان متصوفه بوده، گرايشها و روحيات صوفيانه جايگاهى ويژه در تفسير او دارند، كه جزو تأويلات محسوب شده و مرتبهاى بعد از تفسير مطرح مىشوند. |