۱۰۶٬۴۵۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در مقاله مذکور بر اهمیت سنت نبوی تأکید شده و با استناد به پانزده روایت از ائمه اطهار(ع) بر این نکته تأکید شده که احادیث هریک از ائمه دوازدهگانه شیعه از پدرانشان از رسولالله(ص) نقل شده است؛ پس باید در برابر کلام ایشان تسلیم بود و به آن تمسک نمود<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | در مقاله مذکور بر اهمیت سنت نبوی تأکید شده و با استناد به پانزده روایت از ائمه اطهار(ع) بر این نکته تأکید شده که احادیث هریک از ائمه دوازدهگانه شیعه از پدرانشان از رسولالله(ص) نقل شده است؛ پس باید در برابر کلام ایشان تسلیم بود و به آن تمسک نمود<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
در رابطه با تفویض به ائمه(ع)، پنچ روایت وجود دارد که از این تعداد چهار روایت حجت نیست و یک روایت با سند معتبر از امام باقر(ع) ظهور در اعطاء ولایت و حکومت به ائمه(ع) دارد. این روایت بر فرض عموم و شمول نسبت به اعطای ولایت و حق تشریع، با برخی از روایات و نیز با آیه '''اليوم أكملت لكم دينكم... ''' (مائده: 3)، تخصیص خورده است؛ چراکه دین در زمان رسولالله(ص) کامل شد و نیازی به مشرّع پس از رسولالله(ص) نبود، ولذا معنای روایات تفویض به ائمه(ع)، ناظر به حکومت و تبلیغ احکام و حفظ آن است<ref>ر.ک: همان، ص34-32</ref>. | در رابطه با تفویض به ائمه(ع)، پنچ روایت وجود دارد که از این تعداد چهار روایت حجت نیست و یک روایت با سند معتبر از امام باقر(ع) ظهور در اعطاء ولایت و حکومت به ائمه(ع) دارد. این روایت بر فرض عموم و شمول نسبت به اعطای ولایت و حق تشریع، با برخی از روایات و نیز با آیه'''اليوم أكملت لكم دينكم...''' (مائده: 3)، تخصیص خورده است؛ چراکه دین در زمان رسولالله(ص) کامل شد و نیازی به مشرّع پس از رسولالله(ص) نبود، ولذا معنای روایات تفویض به ائمه(ع)، ناظر به حکومت و تبلیغ احکام و حفظ آن است<ref>ر.ک: همان، ص34-32</ref>. | ||
بیع تقسیط (بیع مؤجل یا نسیه)، اولین مبحث فقهی کتاب است. بیع در فقه اسلامی به لحاظ تأجیل و عدم آن در ثمن و مثمن به چهار گونه بیع نقدی (دست به دست)، بیع دین به دین (کالی به کالی)، بیع سلم (سلف) و بیع نسیه (تقسیط) تقسیم شده است. همه این اقسام در فقه اسلامی صحیح است جز بیع دین به دین که از آن نهی شده است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. بیع تقسیط در زمانهای متأخر بهصورت وسیع رایج شده است؛ چراکه فایده آن به بایع برمیگردد بهطوریکه میتواند مبیع بیشتری حتی به کسی که پول نقد ندارد بهصورت مدتدار بفروشد<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | بیع تقسیط (بیع مؤجل یا نسیه)، اولین مبحث فقهی کتاب است. بیع در فقه اسلامی به لحاظ تأجیل و عدم آن در ثمن و مثمن به چهار گونه بیع نقدی (دست به دست)، بیع دین به دین (کالی به کالی)، بیع سلم (سلف) و بیع نسیه (تقسیط) تقسیم شده است. همه این اقسام در فقه اسلامی صحیح است جز بیع دین به دین که از آن نهی شده است<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. بیع تقسیط در زمانهای متأخر بهصورت وسیع رایج شده است؛ چراکه فایده آن به بایع برمیگردد بهطوریکه میتواند مبیع بیشتری حتی به کسی که پول نقد ندارد بهصورت مدتدار بفروشد<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
طفل یا مجنونی که مالی را تلف کرده تنها ذمه او مشغول است و چون تکلیف ندارد، بر عهدهاش چیزی نیست<ref>ر.ک: همان، ص158-157</ref>. | طفل یا مجنونی که مالی را تلف کرده تنها ذمه او مشغول است و چون تکلیف ندارد، بر عهدهاش چیزی نیست<ref>ر.ک: همان، ص158-157</ref>. | ||
اعسار اگر برای بدهکار پیش بیاید، موجب انظار از سوی طلبکار است و آیه '''و إن كان ذو عسرة فنظرة إلی میسرة''' (بقره: 280) بر آن دلالت میکند. پس اگر طلبکار در ادای دین، بر بدهکار که معسر است تنگ بگیرد، مرتکب حرام شده است؛ همچنانکه بر بدهکار حرام است در ادای دین سهلانگاری و مماطله کند و پرداخت دین را از زمان آن در صورت توانگری به تأخیر بیندازد<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>. | اعسار اگر برای بدهکار پیش بیاید، موجب انظار از سوی طلبکار است و آیه'''و إن كان ذو عسرة فنظرة إلی میسرة''' (بقره: 280) بر آن دلالت میکند. پس اگر طلبکار در ادای دین، بر بدهکار که معسر است تنگ بگیرد، مرتکب حرام شده است؛ همچنانکه بر بدهکار حرام است در ادای دین سهلانگاری و مماطله کند و پرداخت دین را از زمان آن در صورت توانگری به تأخیر بیندازد<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>. | ||
از جمله مباحث مهمی که در مجمع فقه اسلامی جده مطرح شده، «تذکیه شرعی و راههای جدید آن» است؛ بحث پیرامون اینکه آیا ذبح شرعی بر ذبح با ماشینهای جدید اطلاق میشود یا تذکیه شرعی در صورتی اطلاق میشود که شروط تذکیه شرعی در آن رعایت گردد؟<ref>ر.ک: همان، ج2، ص223</ref>. | از جمله مباحث مهمی که در مجمع فقه اسلامی جده مطرح شده، «تذکیه شرعی و راههای جدید آن» است؛ بحث پیرامون اینکه آیا ذبح شرعی بر ذبح با ماشینهای جدید اطلاق میشود یا تذکیه شرعی در صورتی اطلاق میشود که شروط تذکیه شرعی در آن رعایت گردد؟<ref>ر.ک: همان، ج2، ص223</ref>. | ||
مدرنیسم و سکولاریسم در مواجهه با اسلام از جمله مباحث جلد سوم کتاب است. جدایی دین از سیاست از جمله اتهامات لائیکها به اسلام بوده است؛ به این صورت که اسلام گرایش دینی خالص است و در آن حکومت و دعوت به دولت نیست و رهبری پیامبر(ص) دینی بود نه سیاسی<ref>ر.ک: همان، ج3، ص32-31</ref>. این اتهام با ذکر ادله قائلین و رد آنها مطرح شده است. سپس رابطه تنگاتنگ دین و سیاست با ذکر مستندات قرآنی و روایی اثبات شده است. علاوه اینکه پیامبر(ص) در مدینه منوره پس از هجرت از مکه دولت اسلامی را تأسیس نمود. این عمل و گفتار آن حضرت که: '''لا ينطق عن الهوی إن هو إلا وحي يوحی''' (نجم: 3)، دلیلی محکم بر این است که دین اسلام حکومت اسلامی را به قدرت میرساند که صلاحیت تطبیق این دین را بر اجزای عالم داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص38-32</ref>. | مدرنیسم و سکولاریسم در مواجهه با اسلام از جمله مباحث جلد سوم کتاب است. جدایی دین از سیاست از جمله اتهامات لائیکها به اسلام بوده است؛ به این صورت که اسلام گرایش دینی خالص است و در آن حکومت و دعوت به دولت نیست و رهبری پیامبر(ص) دینی بود نه سیاسی<ref>ر.ک: همان، ج3، ص32-31</ref>. این اتهام با ذکر ادله قائلین و رد آنها مطرح شده است. سپس رابطه تنگاتنگ دین و سیاست با ذکر مستندات قرآنی و روایی اثبات شده است. علاوه اینکه پیامبر(ص) در مدینه منوره پس از هجرت از مکه دولت اسلامی را تأسیس نمود. این عمل و گفتار آن حضرت که:'''لا ينطق عن الهوی إن هو إلا وحي يوحی''' (نجم: 3)، دلیلی محکم بر این است که دین اسلام حکومت اسلامی را به قدرت میرساند که صلاحیت تطبیق این دین را بر اجزای عالم داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص38-32</ref>. | ||
قرائت جدید از قرآن و نصوص دینی (هرمنوتیک) از جمله مباحث مطرحشده در کتاب است که آغازگر آن مستشرقین و به تبع آنها لائیکها بودهاند. نویسنده معقتد است نص دینی آمده است تا ارزشها و احکام ثابتش با گذشت زمان مقیاس و معیار واقعیت انسانی باشد؛ پس نص دینی بهناچار واقعیت را اصلاح میکند و هرگاه واقعیت از حق منحرف شود میزان و سنجه آن است. برخلاف آنچه اصحاب قرائت جدید میگویند که تغییر زمان که اوضاع و احوال و فرهنگها بهوسیله آنها تغییر میکند، سبب تغییر احکام میشود؛ زیرا توجیهی برای بقای آن نیست و سزاوار است که با تغییر اوضاع جدید آن نیز تغییر کند<ref>ر.ک: همان، ج4، ص11 و 22</ref>. | قرائت جدید از قرآن و نصوص دینی (هرمنوتیک) از جمله مباحث مطرحشده در کتاب است که آغازگر آن مستشرقین و به تبع آنها لائیکها بودهاند. نویسنده معقتد است نص دینی آمده است تا ارزشها و احکام ثابتش با گذشت زمان مقیاس و معیار واقعیت انسانی باشد؛ پس نص دینی بهناچار واقعیت را اصلاح میکند و هرگاه واقعیت از حق منحرف شود میزان و سنجه آن است. برخلاف آنچه اصحاب قرائت جدید میگویند که تغییر زمان که اوضاع و احوال و فرهنگها بهوسیله آنها تغییر میکند، سبب تغییر احکام میشود؛ زیرا توجیهی برای بقای آن نیست و سزاوار است که با تغییر اوضاع جدید آن نیز تغییر کند<ref>ر.ک: همان، ج4، ص11 و 22</ref>. |