۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله' به 'آیتالله ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«يادنامه مفسر كبير علامه طباطبايى»، رسالهاى است فارسى، به قلم | «يادنامه مفسر كبير علامه طباطبايى»، رسالهاى است فارسى، به قلم آیتالله حسنزاده آملى با عنوان«احياى تفكر اسلامى» كه در زمان حيات علامه طباطبايى، به رشته تحرير درآمده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
مطلع مقاله، سخنى از استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مرتضى مطهرى]](ره) است كه در آن، علامه طباطبايى را خدمتگزار بسيار بسيار بزرگ اسلام و مجسمه تقوى و معنويت معرفى كرده است. | مطلع مقاله، سخنى از استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مرتضى مطهرى]](ره) است كه در آن، علامه طباطبايى را خدمتگزار بسيار بسيار بزرگ اسلام و مجسمه تقوى و معنويت معرفى كرده است. | ||
اين مقاله، به قلم | اين مقاله، به قلم آیتالله حسنزاده در شرح زندگى علامه طباطبايى نگارش شده است. نويسنده، معتقد است كه آثار هر كس معرف دارايى اوست و بهترين معرف آن جناب، سير و سلوك انسانى و آثار علمى از تدريس و تأليف اوست. افاضل حوزه علميه قم كه شاغل كرسى تدريس اصول معارف حقه جعفريهاند از تلامذه اويند و تفسير عظيم الشان«الميزان» كه عالم علم را مايه فخر و مباهات است، يكى از آثار نفيس قلمى و ام الكتاب مؤلفات او است. پس از آن، مطالب متنوعى از تحصيلات و شيوه علمى علامه ذكر شده است. | ||
نويسنده، در بخش ديگرى از مقاله به ذكر سلسله اساتيد علامه به نقل از خود ايشان پرداخته، مىنويسند: «استاد ما مرحوم قاضى رضوان الله عليه( | نويسنده، در بخش ديگرى از مقاله به ذكر سلسله اساتيد علامه به نقل از خود ايشان پرداخته، مىنويسند: «استاد ما مرحوم قاضى رضوان الله عليه(آیتالله حاج سيد على قاضى طباطبايى قدس سره العزيز) بود، و استاد قاضى مرحوم حاج سيد احمد كربلايى و استاد ايشان، مرحوم آخوند مولى حسينقلى همدانى و استاد ايشان، مرحوم حاج سيد على شوشترى و استاد ايشان، ملا قلى جولا و بعد از ملا قلى جولا را نمىشناسيم و نمىدانيم كه ملا قلى جولا چه كسى بود و خود حاج سيد على شوشترى هم او را نمىشناخت.» | ||
رساله محاكمات علامه طباطبايى كه بين مكاتبات عارف بزرگ سيد احمد كربلايى و حكيم نامدار كمپانى در معناى يك بيت از ابيات شيخ عطار جريان يافته، از ديگر مطالب مقاله است. نويسنده، پس از ذكر بخشى از رساله محاكمات، ذكر دقايق عرفانى اين رساله را به نوشتارى ديگر موكول مىكند: «در محاكمات، دقيقههاى لطيف عرفانى و نظرهاى بلند فلسفى دارد كه اقتحام در آن را مجالى ديگر و وقتى وسيعتر بايد.» | رساله محاكمات علامه طباطبايى كه بين مكاتبات عارف بزرگ سيد احمد كربلايى و حكيم نامدار كمپانى در معناى يك بيت از ابيات شيخ عطار جريان يافته، از ديگر مطالب مقاله است. نويسنده، پس از ذكر بخشى از رساله محاكمات، ذكر دقايق عرفانى اين رساله را به نوشتارى ديگر موكول مىكند: «در محاكمات، دقيقههاى لطيف عرفانى و نظرهاى بلند فلسفى دارد كه اقتحام در آن را مجالى ديگر و وقتى وسيعتر بايد.» | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
يكى از مؤلفات علامه طباطبايى رساله ارزشمند«على و الفلسفة الالهية» است. در مقالهاى كه علامه به مناسبت تأسيس كنگره هزاره نهج البلاغه در تهران، نگارش كردهاند، نكتهاى بسيار بلند قريب به اين مضمون افاده فرموده كه در ميان جميع صحابه رسول الله(ص) از كسى جز امير المؤمنين على(ع) اين همه گفتار در بيان معارف حقه الهيه نقل نشده است. نويسنده، در ذيل اين مطلب، به سخنان چند تن از اعاظم مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و محى الدين بن عربى پيرامون شخصيت امام على(ع) اشاره مىكند. | يكى از مؤلفات علامه طباطبايى رساله ارزشمند«على و الفلسفة الالهية» است. در مقالهاى كه علامه به مناسبت تأسيس كنگره هزاره نهج البلاغه در تهران، نگارش كردهاند، نكتهاى بسيار بلند قريب به اين مضمون افاده فرموده كه در ميان جميع صحابه رسول الله(ص) از كسى جز امير المؤمنين على(ع) اين همه گفتار در بيان معارف حقه الهيه نقل نشده است. نويسنده، در ذيل اين مطلب، به سخنان چند تن از اعاظم مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و محى الدين بن عربى پيرامون شخصيت امام على(ع) اشاره مىكند. | ||
آیتالله حسنزاده با طرح اين موضوع كه هدف سفراى الهى تعليم و تأديب بشر بوده است، علامه طباطبايى را مصداق كامل دو اصل تعليم و تربيت مطرح شده در كتاب تحصيل السعاده معلم ثانى ابو نصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] معرفى مىكند. وى مىافزايد: «هر يك از تأليفات جناب استاد علامه طباطبايى در اين دو اصل مذكور حائز اهميت بسزا و حاوى نقادىهاى دقيق و عميق است». سپس عناوين آثار ايشان را متذكر مىشود. | |||
نويسنده، در خاتمه اثر چنين مىنويسد: «اين چند سطر را به طور عجاله به اندازه درايت خودم از معظمله تحرير و به حضور ارباب فضل تقديم داشتم و مقرم كه حق ترجمه را در حق صاحب ترجمه ايفا نكردهام.» وى اظهار اميدوارى مىكند كه در فرصت بيشتر بتواند وظيفه قدر شناسى نسبت به استاد را بهجاى آورد. | نويسنده، در خاتمه اثر چنين مىنويسد: «اين چند سطر را به طور عجاله به اندازه درايت خودم از معظمله تحرير و به حضور ارباب فضل تقديم داشتم و مقرم كه حق ترجمه را در حق صاحب ترجمه ايفا نكردهام.» وى اظهار اميدوارى مىكند كه در فرصت بيشتر بتواند وظيفه قدر شناسى نسبت به استاد را بهجاى آورد. |
ویرایش