پرش به محتوا

القضاء و القدر و إشکالية تعطيل الفعل الإنساني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
خط ۴۱: خط ۴۱:


در عنوان دوم، در دو بخش زیر، به بررسی موضوع قضا و قدر، در کتاب و سنت، پرداخته شده است:
در عنوان دوم، در دو بخش زیر، به بررسی موضوع قضا و قدر، در کتاب و سنت، پرداخته شده است:
الف)- قرآن کریم: «قضا» در قرآن کریم، به‌واسطه تعدد استعمالات، دارای معانی متعددی است؛ به‌گونه‌ای که برخی آن را دارای یازده معنا و برخی همچون علامه حلی (متوفی 726ق)، آن را دارای ده معنا دانسته‌اند. اما شیخ مفید (413ق) برای این واژه، چهار معنا قائل شده است که عبارتند از: خلق، امر، اعلام، فیصله دادن دعوا به‌واسطه حکم و سپس برای هریک، آیه‌ای از آیات قرآن را به‌عنوان شاهد ذکر نموده و در پایان به این نکته اشاره کرده است که برای قضا، با استشهاد به آیه شریفه 41 سوره یوسف: '''قضي الأمر الذي فيه تستفتيان'''، وجه پنجمی نیز به معنای فراغت از امر، ذکر شده است که در حقیقت به همان معنای خلق بازمی‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>.
الف)- قرآن کریم: «قضا» در قرآن کریم، به‌واسطه تعدد استعمالات، دارای معانی متعددی است؛ به‌گونه‌ای که برخی آن را دارای یازده معنا و برخی همچون علامه حلی (متوفی 726ق)، آن را دارای ده معنا دانسته‌اند. اما شیخ مفید (413ق) برای این واژه، چهار معنا قائل شده است که عبارتند از: خلق، امر، اعلام، فیصله دادن دعوا به‌واسطه حکم و سپس برای هریک، آیه‌ای از آیات قرآن را به‌عنوان شاهد ذکر نموده و در پایان به این نکته اشاره کرده است که برای قضا، با استشهاد به آیه شریفه 41 سوره یوسف:'''قضي الأمر الذي فيه تستفتيان'''، وجه پنجمی نیز به معنای فراغت از امر، ذکر شده است که در حقیقت به همان معنای خلق بازمی‌گردد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>.


برای استعمالات مذکور، به آیات دیگری نیز به‌عنوان شاهد مثال، استشهاد شده است، از جمله آیه 23 سوره اسراء: '''وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِياهُ وَ بِالْوَالِدَينِ إِحْسَاناً''' (و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید) به معنای امر؛ '''فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ''' (پس هر حکمى می‌خواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که [ تو] حکم می‌رانى) به معنای حکم و فیصله دادن؛ آیه 47 سوره آل عمران: '''إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يقُولُ لَهُ كُنْ فَيكُونُ''' (چون به کارى فرمان دهد، فقط به آن مى‌گوید: باش؛ پس می‌باشد) به معنای اراده تکوینی؛ آیه 44 سوره قصص: '''وَ مَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِي إِذْ قَضَينَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَ مَا كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ''' (و چون امرِ [پیامبرى] را به موسى واگذاشتیم، تو در جانب غربىِ [طور] نبودى و از گواهان [نیز] نبودى) به معنای عهد؛ آیه 15 سوره قصص: '''فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيهِ''' (پس موسى مشتى بدو زد و او را کشت) به معنای مرگ و قتل و آیه 12 سوره فصلت: '''فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ''' (پس آنها را [به‌صورت] هفت آسمان، در دو هنگام مقرر داشت) به معنای خلق<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.
برای استعمالات مذکور، به آیات دیگری نیز به‌عنوان شاهد مثال، استشهاد شده است، از جمله آیه 23 سوره اسراء:'''وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِياهُ وَ بِالْوَالِدَينِ إِحْسَاناً''' (و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید) به معنای امر؛'''فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ''' (پس هر حکمى می‌خواهى بکن که تنها در این زندگى دنیاست که [ تو] حکم می‌رانى) به معنای حکم و فیصله دادن؛ آیه 47 سوره آل عمران:'''إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يقُولُ لَهُ كُنْ فَيكُونُ''' (چون به کارى فرمان دهد، فقط به آن مى‌گوید: باش؛ پس می‌باشد) به معنای اراده تکوینی؛ آیه 44 سوره قصص:'''وَ مَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِي إِذْ قَضَينَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَ مَا كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ''' (و چون امرِ [پیامبرى] را به موسى واگذاشتیم، تو در جانب غربىِ [طور] نبودى و از گواهان [نیز] نبودى) به معنای عهد؛ آیه 15 سوره قصص:'''فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيهِ''' (پس موسى مشتى بدو زد و او را کشت) به معنای مرگ و قتل و آیه 12 سوره فصلت:'''فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ''' (پس آنها را [به‌صورت] هفت آسمان، در دو هنگام مقرر داشت) به معنای خلق<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.


ب)- احادیث: در این بخش، به روایات متعددی که در موضوع قضا و قدر می‌باشد، اشاره شده است، از جمله روایتی از امیرالمؤمنین(ع) به نقل از پیامبر(ص) که می‌فرمایند: «لا يؤمن عبدحتی يؤمن بأربعة: حتی يشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أنیرسول‌الله، بعثنیبالحق و حتی يؤمن بالبعث بعد الموث و حتی يؤمن بالقدر» (بنده مؤمن نیست، مگر آنکه به چهار چیز ایمان داشته باشد: شهادت به اینکه خدایی جز خدای یگانه نیست و من پیامبر خدا بوده و به‌حق مبعوث شده‌ام و ایمان برانگیختن مردگان و ایمان به قدر). در این روایت، پیامبر(ص) ایمان به قدر را همانند ایمان به اصول سه‌گانه توحید و معاد و نبوت دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>.
ب)- احادیث: در این بخش، به روایات متعددی که در موضوع قضا و قدر می‌باشد، اشاره شده است، از جمله روایتی از امیرالمؤمنین(ع) به نقل از پیامبر(ص) که می‌فرمایند: «لا يؤمن عبدحتی يؤمن بأربعة: حتی يشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أنیرسول‌الله، بعثنیبالحق و حتی يؤمن بالبعث بعد الموث و حتی يؤمن بالقدر» (بنده مؤمن نیست، مگر آنکه به چهار چیز ایمان داشته باشد: شهادت به اینکه خدایی جز خدای یگانه نیست و من پیامبر خدا بوده و به‌حق مبعوث شده‌ام و ایمان برانگیختن مردگان و ایمان به قدر). در این روایت، پیامبر(ص) ایمان به قدر را همانند ایمان به اصول سه‌گانه توحید و معاد و نبوت دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/26612/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>.