پرش به محتوا

التحقيق في كلمات القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
خط ۵۱: خط ۵۱:
#نویسنده بعد از تتبع و نقل اقوال گوناگون در مورد «عقل»، اجتهاد خودش را چنين توضيح داده است: تحقيق اين است كه اصل واحد در اين ماده عبارت است از تشخيص صلاح و فساد در جريان زندگى مادى و معنوى و سپس نگهدارى و كنترل نفس بر آن.
#نویسنده بعد از تتبع و نقل اقوال گوناگون در مورد «عقل»، اجتهاد خودش را چنين توضيح داده است: تحقيق اين است كه اصل واحد در اين ماده عبارت است از تشخيص صلاح و فساد در جريان زندگى مادى و معنوى و سپس نگهدارى و كنترل نفس بر آن.
#:از لوازم عقل، عبارت است از خوددارى كردن، تدبر، خوب فهميدن و ادراك و انزجار و شناسايى آنچه در زندگى به آن نياز داريم و خود را در دژى از برنامه‌هاى عدل و حقّ قرار دادن و پرهيز از هوا و تمايلات نفسانى.
#:از لوازم عقل، عبارت است از خوددارى كردن، تدبر، خوب فهميدن و ادراك و انزجار و شناسايى آنچه در زندگى به آن نياز داريم و خود را در دژى از برنامه‌هاى عدل و حقّ قرار دادن و پرهيز از هوا و تمايلات نفسانى.
#:اين حقيقت آن مطلب است كه در احاديث آمده كه عقل لشكريانى دارد... پس عقل نيرويى است كه با آن خير و صلاح مادى و معنوى متمايز مى‌شود و باعث پيشگیرى از خلاف و تمايل مى‌شود. در جهت تشخيص، عقل قوى‌ترين وسيله در تحصيل سعادت و رسيدن به كمال است. به تعبير قرآن: ''' «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ» '''.<ref>ملك / 10</ref>و.<ref>همان، ج 8، ص326 - 241</ref>
#:اين حقيقت آن مطلب است كه در احاديث آمده كه عقل لشكريانى دارد... پس عقل نيرويى است كه با آن خير و صلاح مادى و معنوى متمايز مى‌شود و باعث پيشگیرى از خلاف و تمايل مى‌شود. در جهت تشخيص، عقل قوى‌ترين وسيله در تحصيل سعادت و رسيدن به كمال است. به تعبير قرآن:''' «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ»'''.<ref>ملك / 10</ref>و.<ref>همان، ج 8، ص326 - 241</ref>
#نویسنده بعد از تتبع و نقل اقوال گوناگون در مورد «يوم»، خودش چنين استنباط كرده است: تحقيق اين است كه اصل واحد در اين ماده، عبارت است از: هر زمان محدودى، كم باشد يا زياد، در مادى باشد يا از ماوراى ماده، زمانى از روز يا زمانى اعمّ از روز و شب.
#نویسنده بعد از تتبع و نقل اقوال گوناگون در مورد «يوم»، خودش چنين استنباط كرده است: تحقيق اين است كه اصل واحد در اين ماده، عبارت است از: هر زمان محدودى، كم باشد يا زياد، در مادى باشد يا از ماوراى ماده، زمانى از روز يا زمانى اعمّ از روز و شب.
#:و اما فرق بين «يوم» و «نهار» و «وقت» و «حين» اين است كه در «نهار» جريان روشنايى از طلوع تا غروب خوشيد ملاحظه مى‌شود، در «وقت» زمان محدودى مورد توجه قرار مى‌گیرد كه فعاليت، حادثه يا جريانى در آن انجام مى‌شود، «حين» قطعه زمانى است كه مبهم است و از نظر حدودش قيدى ندارد.
#:و اما فرق بين «يوم» و «نهار» و «وقت» و «حين» اين است كه در «نهار» جريان روشنايى از طلوع تا غروب خوشيد ملاحظه مى‌شود، در «وقت» زمان محدودى مورد توجه قرار مى‌گیرد كه فعاليت، حادثه يا جريانى در آن انجام مى‌شود، «حين» قطعه زمانى است كه مبهم است و از نظر حدودش قيدى ندارد.
#:استعمال واژه «يوم» به معناى نهار، مانند ''' «قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَة وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» '''؛ [موسى] گفت: «موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مى‌آيند».<ref>طه / 59</ref>و.<ref>همان، ج 14، ص70 - 73</ref>
#:استعمال واژه «يوم» به معناى نهار، مانند''' «قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَة وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى»'''؛ [موسى] گفت: «موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مى‌آيند».<ref>طه / 59</ref>و.<ref>همان، ج 14، ص70 - 73</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==