۱۰۴٬۱۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
''' رفیق اعلی: روزنهای به زندگی فرانچسکوی قدیس '''، از آثار برجسته نویسنده معروف فرانسوی کریستیان بوبن است که برنده چند جایزه مهم ادبی شده است. کتاب را پیروز سیار به فارسی برگردانده است. | ''' رفیق اعلی: روزنهای به زندگی فرانچسکوی قدیس'''، از آثار برجسته نویسنده معروف فرانسوی [[بوبن، کریستیان|کریستیان بوبن]] است که برنده چند جایزه مهم ادبی شده است. کتاب را [[سيار، پيروز|پیروز سیار]] به فارسی برگردانده است. | ||
در این اثر بوبن با لحنی شاعرانه و ادبی و تا حدودی دربردارنده مایههای فلسفی، زندگی سراسر عشق و امید فرانسیس آسیزی عارف معروف مسیحی در قرن دوازدهم میلادی را در این کتاب به تصویر میکشد. | در این اثر [[بوبن، کریستیان|بوبن]] با لحنی شاعرانه و ادبی و تا حدودی دربردارنده مایههای فلسفی، زندگی سراسر عشق و امید فرانسیس آسیزی عارف معروف مسیحی در قرن دوازدهم میلادی را در این کتاب به تصویر میکشد. | ||
فرانسیس آسیزی در سال 1182م در آسیزی ایتالیا زاده شد. در ابتدا جووانی نام داشت، اما بعدها پدرش به سبب عشقی که به سرزمین فرانسه داشت، نام او را فرانچسکو نهاد. پدرش تاجرپیشه بود و او نیز مدتی از نوجوانی خود را به تجارت و پیشه پدری مشغول ساخت. سپس به جرگه پیکارگران و شهسواران پیوست و در نبردهایی شرکت جست. چندی بعد فرقهای با نام فرانسیسکنها تأسیس کرد که به فقر روی آورده بودند. پس از بروز اختلاف در میان پیروان فرقهاش از رهبری فرقه کناره گرفت و تا آخر عمر به موعظه پرداخت. در روایات زندگی او آمده است که در سال 1224م در عالم مکاشفات معنوی زخمهایی چون زخمهای عیسی(ع) بر بدن او پدیدار شد. سرانجام در سال 1226م در آسیز درگذشت و در همانجا دفن شد<ref> ایزانلو، رمضانعلی و همکاران ، ص216</ref>. | فرانسیس آسیزی در سال 1182م در آسیزی ایتالیا زاده شد. در ابتدا جووانی نام داشت، اما بعدها پدرش به سبب عشقی که به سرزمین فرانسه داشت، نام او را فرانچسکو نهاد. پدرش تاجرپیشه بود و او نیز مدتی از نوجوانی خود را به تجارت و پیشه پدری مشغول ساخت. سپس به جرگه پیکارگران و شهسواران پیوست و در نبردهایی شرکت جست. چندی بعد فرقهای با نام فرانسیسکنها تأسیس کرد که به فقر روی آورده بودند. پس از بروز اختلاف در میان پیروان فرقهاش از رهبری فرقه کناره گرفت و تا آخر عمر به موعظه پرداخت. در روایات زندگی او آمده است که در سال 1224م در عالم مکاشفات معنوی زخمهایی چون زخمهای عیسی(ع) بر بدن او پدیدار شد. سرانجام در سال 1226م در آسیز درگذشت و در همانجا دفن شد<ref> ایزانلو، رمضانعلی و همکاران ، ص216</ref>. |