۱۰۹٬۲۵۵
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR90665J1.jpg | عنوان = المدخل إلی معرفة کتاب الإکلیل | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (نويسنده) سلوم، احمد بن فارس (شارح) سلوم، احمد بن فارس ( محقق) |زبان | زبان = عربی...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المدخل إلی معرفة کتاب الإکلیل'''، نوشته محدّث، تاریخنگار و فقیه شافعی قرن چهارم و پنجم هجرى؛ [[ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاكم نيشابورى]] (321- 405ق)، کیفیت و انواع حدیث صحیح و طبقات مجروحان را تشریح میکند تا مباحث کتاب دیگر نویسنده به نام [[الإکلیل]] بهتر فهمیده شود. نام دیگر کتاب حاضر، «مدخل الإکلیل» است.<ref> متن کتاب، ص171.</ref> | '''المدخل إلی معرفة کتاب الإکلیل'''، نوشته محدّث، تاریخنگار و فقیه شافعی قرن چهارم و پنجم هجرى؛ [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاكم نيشابورى]] (321- 405ق)، کیفیت و انواع حدیث صحیح و طبقات مجروحان را تشریح میکند تا مباحث کتاب دیگر نویسنده به نام [[الإکلیل]] بهتر فهمیده شود. نام دیگر کتاب حاضر، «مدخل الإکلیل» است.<ref> متن کتاب، ص171.</ref> | ||
==پیشینه، هدف و روش== | ==پیشینه، هدف و روش== | ||
نویسنده، کتاب [[الإکلیل]] را برای امیر و فرمانده لشکر؛ [[ابوعلی محمد بن محمد بن ابراهیم بن سیمجور]] نوشت و در آن، مطالبی درباره دوران پیامبر(ص)، همسران و احادیث ایشان، ارائه کرد. <ref> مقدمه کتاب، ص28.</ref> [[ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاكم نيشابورى]] نوشته است: ازآنجاکه امیر پیروز ([[ابوعلی بن سیمجور]]) باهمت بلندش از من خواست که به اخبار صحیح و سقیم که در کتاب [[الإکلیل]] به شکل مستند ذکر شده، اشاره کنم؛ این خطبه را تقدیم کردم تا معلوم شود که شناخت اخبار صحیح و سقیم، دانشی است که هیچ دانشمندی از آن بینیاز نیست و مقصود ایشان را با قراردادن نشانههایی برای هر روایت، برآورده میکنم: | نویسنده، کتاب [[الإکلیل]] را برای امیر و فرمانده لشکر؛ [[ابوعلی محمد بن محمد بن ابراهیم بن سیمجور]] نوشت و در آن، مطالبی درباره دوران پیامبر(ص)، همسران و احادیث ایشان، ارائه کرد. <ref> مقدمه کتاب، ص28.</ref> [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|ابوعبدالله محمد بن عبدالله حاكم نيشابورى]] نوشته است: ازآنجاکه امیر پیروز ([[ابوعلی بن سیمجور]]) باهمت بلندش از من خواست که به اخبار صحیح و سقیم که در کتاب [[الإکلیل]] به شکل مستند ذکر شده، اشاره کنم؛ این خطبه را تقدیم کردم تا معلوم شود که شناخت اخبار صحیح و سقیم، دانشی است که هیچ دانشمندی از آن بینیاز نیست و مقصود ایشان را با قراردادن نشانههایی برای هر روایت، برآورده میکنم: | ||
*«ص» علامت روایت صحیحی است که در درجه اول قرار دارد و از کتاب صحیح مسلم و بخاری با سند نقل شده است. | *«ص» علامت روایت صحیحی است که در درجه اول قرار دارد و از کتاب [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]] و [[صحيح البخاري|بخاری]] با سند نقل شده است. | ||
*«صب»، نشانه روایت صحیحی است که در درجه دوم قرار دارد و از سوی یک راوی صحابی نقل شده است. و...<ref> متن کتاب، ص169- 170.</ref> | *«صب»، نشانه روایت صحیحی است که در درجه دوم قرار دارد و از سوی یک راوی صحابی نقل شده است. و...<ref> متن کتاب، ص169- 170.</ref> | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==ارزش علمی== | ==ارزش علمی== | ||
به گفته محقق کتاب؛ [[احمد بن فارس سلوم]]، این اثر از چند جهت اهمیت دارد: | به گفته محقق کتاب؛ [[احمد بن فارس سلوم]]، این اثر از چند جهت اهمیت دارد: | ||
*کاملکننده کتاب دیگر نویسنده به نام [[معرفة علوم الحدیث]] است و به همین جهت، از پیشروان نگارش در این حوزه شمرده میشود. | *کاملکننده کتاب دیگر نویسنده به نام [[معرفة علوم الحديث و كمية أجناسه|معرفة علوم الحدیث]] است و به همین جهت، از پیشروان نگارش در این حوزه شمرده میشود. | ||
*شرایط روایت صحیح و تعریف روایت ضعیف و مابین این دو را توضیح میدهد. | *شرایط روایت صحیح و تعریف روایت ضعیف و مابین این دو را توضیح میدهد. | ||
*زیربنایی است که [[حاكم نيشابورى]] کتاب مهمش؛ [[المستدرك علی الصحيحین]] را بر اساس آن، بنیان نهاده است.<ref> مقدمه محقق، ص32.</ref> | *زیربنایی است که [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] کتاب مهمش؛ [[المستدرك علی الصحيحین]] را بر اساس آن، بنیان نهاده است.<ref> مقدمه محقق، ص32.</ref> | ||
==نمونه مطالب== | ==نمونه مطالب== | ||
*جرح راویان، غیبتِ حرام نیست؛ زیرا اجماعی است که احتجاج در احکام شریعت جایز نیست مگر با حدیث صدوق عاقل و همین اجماع، بر جواز جرح، دلالت دارد. <ref> متن کتاب، ص32. </ref> | *جرح راویان، غیبتِ حرام نیست؛ زیرا اجماعی است که احتجاج در احکام شریعت جایز نیست مگر با حدیث صدوق عاقل و همین اجماع، بر جواز جرح، دلالت دارد. <ref> متن کتاب، ص32. </ref> |