۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
محمودی، محمدباقر: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - 'آیت‌الله' به 'آیت‌الله '
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیت‌الله') |
جز (جایگزینی متن - 'آیت‌الله' به 'آیت‌الله ') |
||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
طبق گفته ايشان: اساتيد اينجانب در دروس خارج فقه و اصول كه دروس عادى عصر ما مى‌باشد، حدود 12 نفر از مراجع كربلا و نجف مى‌باشند كه نزد آن‌ها درس خوانده‌ام (به مجله الحديث شماره 4 مراجعه شود). | طبق گفته ايشان: اساتيد اينجانب در دروس خارج فقه و اصول كه دروس عادى عصر ما مى‌باشد، حدود 12 نفر از مراجع كربلا و نجف مى‌باشند كه نزد آن‌ها درس خوانده‌ام (به مجله الحديث شماره 4 مراجعه شود). | ||
اما معلومات اينجانب در غير فقه و اصول غالبا از مطالعه و از دقت شخصى خودم بوده است. به هر حال اساتيد فقه و اصول من حضرات | اما معلومات اينجانب در غير فقه و اصول غالبا از مطالعه و از دقت شخصى خودم بوده است. به هر حال اساتيد فقه و اصول من حضرات آیت‌الله سيد محمود شاهرودى، آیت‌الله سيد عبدالهادى شيرازى، آیت‌الله سيد حسين حمامى، آیت‌الله ميرزا باقر زنجانى كه در اصول خيلى به ايشان عقيده داشتم. | ||
و هكذا | و هكذا آیت‌الله ميرزا حسن يزدى كه اين دو نفز از نظر اخلاقى خيلى براى من جالب بودند، هم از جنبه اقبالشان به شاگردان و هم از جنبه تواضع و فروتنى. | ||
درس | درس آیت‌الله خوئى مختصرى حاضر بودم. درس آقاى سيد حسين حلى در فقه و اصولشان مدتى بودم درس آیت‌الله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] خيلى خيلى كم بودم، اين‌ها آقايان نجفى بودند. | ||
اما در كربلا عمده تحصيل فقه واصول من پيش | اما در كربلا عمده تحصيل فقه واصول من پيش آیت‌الله شيخ يوسف شاهرودى بيارجمندى بود. و كتاب فقهى ايشان به نام (مدارك العروة) در چند جلد و نيز خدمت حضرت آيت الله آسيد مهدى شيرازى در كربلاى معلى درس خوانده‌ام، و هكذا مدت كوتاهى تلمذ نموده‌ام، خدمت آقا سيد حسن قزوينى صاحب كتاب «امامة الكبرى» كه اين كتاب (امامة الكبرى) كتاب بسيار عالى است، در ولايت ولى ما شيعه‌ها كوتاهى كرديم. | ||
معلومات فقه و اصولى من از همين آقايان بوده است و اما معلومات غير فقه و اصول مثل معلومات حديثى تاريخى اين‌ها همه‌اش از روى قريحه خدادادى بود كه خداوند متعال مرا واداشت، به اين كارها و از كسى در اين زمينه‌ها استفاده نكردم. | معلومات فقه و اصولى من از همين آقايان بوده است و اما معلومات غير فقه و اصول مثل معلومات حديثى تاريخى اين‌ها همه‌اش از روى قريحه خدادادى بود كه خداوند متعال مرا واداشت، به اين كارها و از كسى در اين زمينه‌ها استفاده نكردم. | ||