آئین‌ دانشوری در سیره امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میش' به 'می‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'میش' به 'می‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۲: خط ۳۲:
این کتاب گوشه‌ای از سیره امام راحل عظیم‌الشأن در عرصه دانشوری است که در هفت بخش تنظیم شده است که بخش اول مربوط به پیشینه علمی و آموزشی امام می‌باشد و در بخش دوم مرجعیت امام مطرح شده است. بخش سوم درباره موضوع امام و حفظ جایگاه روحانیت و بخش چهارم مربوط به حوزه‌ها و اهداف و مسئولیت حوزهها مطرح شده، بخش پنجم درباره اخلاق و تهذیب روحانیت و بخش ششم مربوط به روحانیت و سیاست و در پایان به تبلیغات و نقش و اهمیت آن پرداخته است.  
این کتاب گوشه‌ای از سیره امام راحل عظیم‌الشأن در عرصه دانشوری است که در هفت بخش تنظیم شده است که بخش اول مربوط به پیشینه علمی و آموزشی امام می‌باشد و در بخش دوم مرجعیت امام مطرح شده است. بخش سوم درباره موضوع امام و حفظ جایگاه روحانیت و بخش چهارم مربوط به حوزه‌ها و اهداف و مسئولیت حوزهها مطرح شده، بخش پنجم درباره اخلاق و تهذیب روحانیت و بخش ششم مربوط به روحانیت و سیاست و در پایان به تبلیغات و نقش و اهمیت آن پرداخته است.  


'''میشود انسان محشور بشویم'''
'''می‌شود انسان محشور بشویم'''


امام در موعظه‌هایشان می فرمایند: «شخصی به محضر [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق]] آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی به بهشت بروم و به سعادت برسم. [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]] در جوابش فرمودند: من ضامن شفاعتم، اما به شرط آن که انسان وارد بشوی.» امام فرمود: «این جمله [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق(علیه السلام)]] کمر انسان را می شکند. آیا می‌شود ما انسان محشور شویم یا نمی‌شود؟»
امام در موعظه‌هایشان می فرمایند: «شخصی به محضر [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق]] آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی به بهشت بروم و به سعادت برسم. [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]] در جوابش فرمودند: من ضامن شفاعتم، اما به شرط آن که انسان وارد بشوی.» امام فرمود: «این جمله [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق(علیه السلام)]] کمر انسان را می شکند. آیا می‌شود ما انسان محشور شویم یا نمی‌شود؟»
خط ۶۲: خط ۶۲:
'''دخالت در سیاست، در رأس تعلیمات انبیاء'''
'''دخالت در سیاست، در رأس تعلیمات انبیاء'''


«اینجا با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند، یعنی، خود ما را، به مغزهای ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسئله این نیست. مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست. مسئله جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمیشوند و میخواهند ملت را تباه کنند، در رأس برنامه‌های انبیاء بوده است. ما همه تعلیمات انبیاء را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که - عرض میکنم- دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است] فقط همینش
«اینجا با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند، یعنی، خود ما را، به مغزهای ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسئله این نیست. مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست. مسئله جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمی‌شوند و میخواهند ملت را تباه کنند، در رأس برنامه‌های انبیاء بوده است. ما همه تعلیمات انبیاء را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که - عرض میکنم- دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است] فقط همینش
را گرفته‌ایم. نمازش را گرفته‌ایم، باقی را رها کردیم. مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد. به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله.  
را گرفته‌ایم. نمازش را گرفته‌ایم، باقی را رها کردیم. مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد. به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله.  


'''ترساندن ایرانیان از مراجعت به وطن'''
'''ترساندن ایرانیان از مراجعت به وطن'''


«اشخاصی که در خارج هستند و ضد انقلاب نیستند، لکن بیخودی ترساندندشان، یعنی تبلیغات خارجی این بیچارهها را ترساندند که ای مبادا بروید که همچو که از در وارد بشوید، فورا پاسدارها شما را میگیرند و چه می‌کنند! خوب، این تبلیغات است که در دنیا دارد میشود بر ضد ما. ما باید یک کاری بکنیم که این تبلیغات را خنثی کنیم و با تبلیغات، ما زورمان به آنها نمیرسد، برای اینکه ما یک تبلیغات محدود داریم، آنها یک تبلیغات غیر محدود دارند، دنیا دست آنهاست و تبلیغاتشان غیر محدود است.»<ref> ر.ک: بی‌نام، ص60-62</ref>
«اشخاصی که در خارج هستند و ضد انقلاب نیستند، لکن بیخودی ترساندندشان، یعنی تبلیغات خارجی این بیچارهها را ترساندند که ای مبادا بروید که همچو که از در وارد بشوید، فورا پاسدارها شما را میگیرند و چه می‌کنند! خوب، این تبلیغات است که در دنیا دارد می‌شود بر ضد ما. ما باید یک کاری بکنیم که این تبلیغات را خنثی کنیم و با تبلیغات، ما زورمان به آنها نمیرسد، برای اینکه ما یک تبلیغات محدود داریم، آنها یک تبلیغات غیر محدود دارند، دنیا دست آنهاست و تبلیغاتشان غیر محدود است.»<ref> ر.ک: بی‌نام، ص60-62</ref>


==پانویس ==
==پانویس ==