۱۰۶٬۶۸۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'میتوان') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
'''باطن و سرّ نماز:''' | '''باطن و سرّ نماز:''' | ||
به اعتقاد حضرت امام نماز را صورتی است باطنی که حیات واقعی نماز وابسته به آن است و همین صورت باطنی، حقیقت نماز را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، باطن نماز دارای صورتی غیبی و ملکوتی است که حیات و شعور برزخی دارد و در عالم ملکوت به شکل موجودی زیبا و نورانی یا زشت و ظلمانی جلوه گر | به اعتقاد حضرت امام نماز را صورتی است باطنی که حیات واقعی نماز وابسته به آن است و همین صورت باطنی، حقیقت نماز را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، باطن نماز دارای صورتی غیبی و ملکوتی است که حیات و شعور برزخی دارد و در عالم ملکوت به شکل موجودی زیبا و نورانی یا زشت و ظلمانی جلوه گر میشود و قدم به قدم همراه انسان است به-گونه ای که قبولی یا عدم قبولی نماز و سایر عبادات انسان وابسته به آن است. | ||
'''ثمرات و اهمیت حضور قلب در نماز:''' | '''ثمرات و اهمیت حضور قلب در نماز:''' | ||
«قبولی نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشد از درجه اعتبار ساقط و لایق محضر حضرت حق نیست و مورد قبول | «قبولی نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشد از درجه اعتبار ساقط و لایق محضر حضرت حق نیست و مورد قبول نمیشود... و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط میشود.» | ||
1.فنای اراده نفس و قوای آن در اراده حق: مهمترین ثمره حضور قلب در نماز، شکست جنود ابلیس و تقویت اراده نفس در مُلک و ملکوت هستی است به گونه ای که خدای سبحان، اراده انسان را در عوالم غیب نافذ فرماید و او را مثل اعلای خود قرار دهد. | 1.فنای اراده نفس و قوای آن در اراده حق: مهمترین ثمره حضور قلب در نماز، شکست جنود ابلیس و تقویت اراده نفس در مُلک و ملکوت هستی است به گونه ای که خدای سبحان، اراده انسان را در عوالم غیب نافذ فرماید و او را مثل اعلای خود قرار دهد. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
'''موانع حضور قلب در نماز:''' | '''موانع حضور قلب در نماز:''' | ||
الف) موانع بیرونی: گاهی از امور خارجه و طرق حواسّ ظاهره حاصل | الف) موانع بیرونی: گاهی از امور خارجه و طرق حواسّ ظاهره حاصل میشود،مثل آنکه گوش انسان درحال عبادت چیزی بشنود و خاطر به آن متعلق شده مبدأ تخیلات و تفکرات باطنیه گردد و واهمه و متصربفه در آن تصرف نموده از شاخه ای به شاخه ای پرواز کند ... و طیق علاج این امور را گرچه فرمودند رفع این اسباب است، مثل آن که در بیت تاریکی یا محل خلوتی بایستد و چشم خود را در وقت نماز ببندد. | ||
ب) موانع درونی: و گاهی تشتّت خاطر و مانع از حضور قلب، از امور باطنه است و آن به طریق کلی دو منشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ برگردد: | ب) موانع درونی: و گاهی تشتّت خاطر و مانع از حضور قلب، از امور باطنه است و آن به طریق کلی دو منشأ بزرگ دارد که عمده امور به آن دو منشأ برگردد: |