۱۰۶٬۵۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میپر' به 'میپر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
[[مدرسی، محمدتقی|محمدتقی مدرسی]] در مقدمه مینویسد: ممکن است جستجوگر در هضم مطالب کتاب به دشواریهایی برخورد کند که البته این امر با توجه به رسالتی که این اثر بر عهده دارد، طبیعی است؛ زیرا این کتاب انسان را به اندیشیدن و تفکر وا میدارد و هر آنچه به اندیشیدن دعوت کند دشوار خواهد بود. بعلاوه اینکه طبیعت موضوع نیز دارای دشواریهایی است؛ زیرا این کتاب بحث از قرآن و ذات آن و فرارَوی از زندگی مادی و دل بستن به علایق آن است. وی همچنین بیان میکند: این کتاب در اصل در قالب درس گفتارهایی برای دانشگاهیان ارائه شد و آنان این درسها را مکتوب کردند و سپس نسخه نوشته شده را به من دادند و پس از ویرایش و تصحیح، بهصورت کتاب حاضر درآمد.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | [[مدرسی، محمدتقی|محمدتقی مدرسی]] در مقدمه مینویسد: ممکن است جستجوگر در هضم مطالب کتاب به دشواریهایی برخورد کند که البته این امر با توجه به رسالتی که این اثر بر عهده دارد، طبیعی است؛ زیرا این کتاب انسان را به اندیشیدن و تفکر وا میدارد و هر آنچه به اندیشیدن دعوت کند دشوار خواهد بود. بعلاوه اینکه طبیعت موضوع نیز دارای دشواریهایی است؛ زیرا این کتاب بحث از قرآن و ذات آن و فرارَوی از زندگی مادی و دل بستن به علایق آن است. وی همچنین بیان میکند: این کتاب در اصل در قالب درس گفتارهایی برای دانشگاهیان ارائه شد و آنان این درسها را مکتوب کردند و سپس نسخه نوشته شده را به من دادند و پس از ویرایش و تصحیح، بهصورت کتاب حاضر درآمد.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | ||
نویسنده در فصل اول درباره این صحبت میکند که چرا قرآن را برای بحث انتخاب کردهایم؟ وی سه دلیل درباره این امر ارائه میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-10</ref> وی سپس از تدبر در قرآن و ضرورت عمل به آن و تلازم عمل به قرآن با تدبر در آن سخن میگوید. او ماجرای آن شخصی را ذکر میکند که برای دزدی به منزلی رفته بود و با شنیدن آیه «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» (حدید: 16) متحول شد و به اعتکاف در گوشه مسجد روی آورد و | نویسنده در فصل اول درباره این صحبت میکند که چرا قرآن را برای بحث انتخاب کردهایم؟ وی سه دلیل درباره این امر ارائه میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-10</ref> وی سپس از تدبر در قرآن و ضرورت عمل به آن و تلازم عمل به قرآن با تدبر در آن سخن میگوید. او ماجرای آن شخصی را ذکر میکند که برای دزدی به منزلی رفته بود و با شنیدن آیه «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ» (حدید: 16) متحول شد و به اعتکاف در گوشه مسجد روی آورد و میپرسد: اگر تدبر در یک آیه با روح انسان چنین کند پس تدبر در تمام قرآن چگونه خواهد بود؟<ref>ر.ک: همان، ص11-13</ref> | ||
برخی از مسلمانان به خاطر درگیر نشدن به تفسیر به رأی، فهم قرآن را برای عقول همه انسانها را رد میکنند و دراینباره میگویند هرچند صریح قرآن تمام انسانها را به تدبر در آیاتش دعوت کرده است لکن انسانهایی میتواند در این راه از جاده حق خارج نشوند و به تفسیر به رأی مبتلا نشوند که بهره کافی از علم داشته باشند. لکن این نظر علاوه بر اینکه غیرمنطقی است زیرا خداوند تمام انسانها را به تفکر و تدبر در آیاتش دعوت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>؛ به قرائنی میتوان چنین فهمید که روایات تفسیر به رأی مربوط به انسانهایی است که به خاطر دستیابی به اغراض شخصی و تمایلات نفسانیشان برخی مشابهات قرآن را به نفع خود مصادره میکنند.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref> | برخی از مسلمانان به خاطر درگیر نشدن به تفسیر به رأی، فهم قرآن را برای عقول همه انسانها را رد میکنند و دراینباره میگویند هرچند صریح قرآن تمام انسانها را به تدبر در آیاتش دعوت کرده است لکن انسانهایی میتواند در این راه از جاده حق خارج نشوند و به تفسیر به رأی مبتلا نشوند که بهره کافی از علم داشته باشند. لکن این نظر علاوه بر اینکه غیرمنطقی است زیرا خداوند تمام انسانها را به تفکر و تدبر در آیاتش دعوت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>؛ به قرائنی میتوان چنین فهمید که روایات تفسیر به رأی مربوط به انسانهایی است که به خاطر دستیابی به اغراض شخصی و تمایلات نفسانیشان برخی مشابهات قرآن را به نفع خود مصادره میکنند.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref> |