۱۰۶٬۲۸۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
«بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد، و با انحراف فرهنگ هرچند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک میشود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست میدهد. | «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است و اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد، و با انحراف فرهنگ هرچند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک میشود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست میدهد. | ||
استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آن ها امکانپذیراست».(امام | استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آن ها امکانپذیراست».([[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]]، 60/6/31) | ||
اهمیت و جایگاه فرهنگ در شکل گیری و تکوین انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست؛ آن چنان که اصلی ترین مؤلفه پیروزی شکوهمند ملت ایران، قبل از آنکه ماهیت سیاسی داشته باشد، دارای ماهیتی فرهنگی است و انقلاب اسلامی برای ادامه حرکت خود و در راستای تثبیت و توسعه ارکان حکومتی اسالم، نیازی اساسی به فرهنگ دارد. | اهمیت و جایگاه فرهنگ در شکل گیری و تکوین انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست؛ آن چنان که اصلی ترین مؤلفه پیروزی شکوهمند ملت ایران، قبل از آنکه ماهیت سیاسی داشته باشد، دارای ماهیتی فرهنگی است و انقلاب اسلامی برای ادامه حرکت خود و در راستای تثبیت و توسعه ارکان حکومتی اسالم، نیازی اساسی به فرهنگ دارد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''حوزه عام فرهنگ''' | '''حوزه عام فرهنگ''' | ||
ضرورت توسعه فرهنگی: درباره فرهنگ هرچه گفته شود کم است. و | ضرورت توسعه فرهنگی: درباره فرهنگ هرچه گفته شود کم است. و میدانید و می دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم به صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و به استقلال و آزادی ملت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته های ارزنده آن پایبند باشد، دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند. | ||
مبانی حاکم بر فرهنگ نظام اسلامی: الف) اسلام محوری: اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملت ها را بی گرایش به راست و چپ و بدون درنظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می برد و انسان ها را در بعُد اعتقادی و اخلاقی و عملی هدایت می کند. | مبانی حاکم بر فرهنگ نظام اسلامی: | ||
الف) اسلام محوری: اسلام دارای فرهنگ غنی انسان ساز است که ملت ها را بی گرایش به راست و چپ و بدون درنظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می برد و انسان ها را در بعُد اعتقادی و اخلاقی و عملی هدایت می کند. | |||
ب) قرآن، اساس فرهنگ ناب محمدی: قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد. | ب) قرآن، اساس فرهنگ ناب محمدی: قرآن کتابی است برای انسان سازی، در تمام مراحلی که انسان طی می کند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۷: | ||
حکومت و فرهنگ: حاکم به حسب تکلیف الهی، مکلف است بطور تکلیف الهی، موظف است به حسب قانون که همه اهل کشور را با یک نظر نگاه کند، تمام اهل کشور را برادر خودش بداند، در اجرای قانون مابین حاکم و محکوم یک جور باشد، در پروژه هایی که درست میکنند برای تعمیرات، برای هر چیزی، همه جا مثل هم باشد، به عدالت باشد. | حکومت و فرهنگ: حاکم به حسب تکلیف الهی، مکلف است بطور تکلیف الهی، موظف است به حسب قانون که همه اهل کشور را با یک نظر نگاه کند، تمام اهل کشور را برادر خودش بداند، در اجرای قانون مابین حاکم و محکوم یک جور باشد، در پروژه هایی که درست میکنند برای تعمیرات، برای هر چیزی، همه جا مثل هم باشد، به عدالت باشد. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |