پرش به محتوا

مبانی مسیحیت (گروسکی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''مبانی مسیحیت''' نوشته ل. بیاتی گروسکی، با ترجمه اسدالله مبشری در شش فصل تدوین شده است. این کتاب حاصل یک رشته تحقیقات مستند درباره ریشه مسیحیت است که نویسنده بنا بر متون و اسناد قدیم و پاپیروس‌هایی که اخیراً در واتیکان و قمران در مصر علیا کشف شده و به‌دست آمده و با توجه به جعل و تحریف ‌هایی که قدم‌به‌قدم در طی قرن‌ها در اناجیل صورت گرفته، فراهم آورده است.  
'''مبانی مسیحیت''' نوشته [[ل. بیاتی گروسکی]]، با ترجمه [[مبشری، اسدالله|اسدالله مبشری]] در شش فصل تدوین شده است. این کتاب حاصل یک رشته تحقیقات مستند درباره ریشه مسیحیت است که نویسنده بنا بر متون و اسناد قدیم و پاپیروس‌هایی که اخیراً در واتیکان و قمران در مصر علیا کشف شده و به‌دست آمده و با توجه به جعل و تحریف ‌هایی که قدم‌به‌قدم در طی قرن‌ها در اناجیل صورت گرفته، فراهم آورده است.  


نویسنده طی کتاب منظری از جهان متمدن یکی دو قرن پیش از میلاد و یکی دو قرن پس از میلاد را ترسیم می‌کند و گوشه و کنار جوامع بشری را با عادت‌ها و اخلاقشان نشان می‌دهد، رسوم مجتمع‌های یهودی و مسیحی، و افکار و عقاید مردم و مفهوم و سازمان تدریجی کلیسا را پا‌به‌پا، و صدماتی را که کلیسا به نام مسیح به دانش و دانشمند وارد آورد و فساد و دنیاپرستی متولیان کلیسا را در جامعه دین و سادگی و پاکدلی گروندگان راست‌کردار و نحوه تفکر و زندگی‌شان را زیر لوای آیین ترسیم می کند و در این سیر تاریخی ما را در قرن اول با «استرابون» جغرافیادان و با «پلوتارک» مورخ آشنا می‌سازد و از زبان آنان می شنویم که رم چگونه از رشد و بالیدن اقوامی که آنان را مغلوب می‌ساخت، جلوگیری کرد و می‌بینیم که جهان چگونه نیاز به پیداشدن عیسی مسیح داشت و چرا بعدها از میان اناجیل تنها چهار انجیل رسمیت یافت. نویسنده این کتاب بینش مادی دارد و دین و تطورات آن همه را تنها مربوط به شرایط تاریخی می‌داند نه الهامات الاهی.<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص 10</ref>.
نویسنده طی کتاب منظری از جهان متمدن یکی دو قرن پیش از میلاد و یکی دو قرن پس از میلاد را ترسیم می‌کند و گوشه و کنار جوامع بشری را با عادت‌ها و اخلاقشان نشان می‌دهد، رسوم مجتمع‌های یهودی و مسیحی، و افکار و عقاید مردم و مفهوم و سازمان تدریجی کلیسا را پا‌به‌پا، و صدماتی را که کلیسا به نام مسیح به دانش و دانشمند وارد آورد و فساد و دنیاپرستی متولیان کلیسا را در جامعه دین و سادگی و پاکدلی گروندگان راست‌کردار و نحوه تفکر و زندگی‌شان را زیر لوای آیین ترسیم می کند و در این سیر تاریخی ما را در قرن اول با «استرابون» جغرافیادان و با «پلوتارک» مورخ آشنا می‌سازد و از زبان آنان می شنویم که رم چگونه از رشد و بالیدن اقوامی که آنان را مغلوب می‌ساخت، جلوگیری کرد و می‌بینیم که جهان چگونه نیاز به پیداشدن عیسی مسیح داشت و چرا بعدها از میان اناجیل تنها چهار انجیل رسمیت یافت. نویسنده این کتاب بینش مادی دارد و دین و تطورات آن همه را تنها مربوط به شرایط تاریخی می‌داند نه الهامات الاهی.<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص 10</ref>.