پرش به محتوا

اولئاریوس، آدام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خدمت گزار' به 'خدمت‌گزار'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'خدمت گزار' به 'خدمت‌گزار')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
فردريك سوم فرمانرواى هولشتاين از ممالك اتحاديه آلمانى در جنوب شبه جزيره دانمارك، كه تازه شهر فريدرش شتاد را بنا كرده بود، مايل بود كه در آن جا كارخانه ابريشم بافى داير كند، و بدين وسيله آن شهر را آباد سازد، از اين رو براى تهيه ابريشم از ایران به اقداماتى پرداخت. از آن جمله سفيرانى به دربار ميخائيل فدورويج دوك بزرگ دولت مسكوى روسيه فرستاد، تا از او اجازه عبور ابريشم ایران را از خاک روسيه بگيرند. سفيران او به نام فليپ كروزيوس و معاونش اتوبروگ مان و اول شلاگر معروف به آدام اولئاريوس در حدود اوت 1634م. به حضور دوك بزرگ مسكو رسيدند، و با جواب مساعد و تحصيل اجازه ساختن كشتى براى مسافرت از طريق رود ولگا و درياى خزر به ایران، به كشورشان باز گشتند.
فردريك سوم فرمانرواى هولشتاين از ممالك اتحاديه آلمانى در جنوب شبه جزيره دانمارك، كه تازه شهر فريدرش شتاد را بنا كرده بود، مايل بود كه در آن جا كارخانه ابريشم بافى داير كند، و بدين وسيله آن شهر را آباد سازد، از اين رو براى تهيه ابريشم از ایران به اقداماتى پرداخت. از آن جمله سفيرانى به دربار ميخائيل فدورويج دوك بزرگ دولت مسكوى روسيه فرستاد، تا از او اجازه عبور ابريشم ایران را از خاک روسيه بگيرند. سفيران او به نام فليپ كروزيوس و معاونش اتوبروگ مان و اول شلاگر معروف به آدام اولئاريوس در حدود اوت 1634م. به حضور دوك بزرگ مسكو رسيدند، و با جواب مساعد و تحصيل اجازه ساختن كشتى براى مسافرت از طريق رود ولگا و درياى خزر به ایران، به كشورشان باز گشتند.


سال بعد دوك هولشتاين سفراى مزبور را به اتفاق پاول فليمينگ، عضو دربار خود، و يوهان آلبرش و عده ديگر تحت رياست اتوبروگ‌مان مركب از 14 كارمند و هشت نجيب‌زاده جوان و چهارده مستخدم و هشت تبرزين دار محافظ و پنجاه خدمت گزار دريايى كه بيش از يكصد نفر مى‌شدند و تعداد كافى ملوان براى عبور از درياى خزر با هداياى بسيار به سوى ایران گسيل كرد. اولئاريوس در آن هيات نمايندگى سمت دبير كل و مشاور را داشت. هيئت مزبور در تاريخ 22 اكتبر 1635 از هامبورگ به سوى روسيه حركت كرد، و مدت نسبتاً طولانى در مسكو اقامت گزيد. سپس از آنجا به سوى هشترخان عزيمت نمود، و با كشتى از درياى خزر گذشت و از طريق شهر شماخى از توابع ايروان كه در آن موقع از شهرهاى ایران بود، وارد اردبيل شد. اقامت هيئت نمايندگى در اردبيل دو ماه طول كشيد، تا اجازه حركت آن‌ها از دربار اصفهان صادر گرديد.
سال بعد دوك هولشتاين سفراى مزبور را به اتفاق پاول فليمينگ، عضو دربار خود، و يوهان آلبرش و عده ديگر تحت رياست اتوبروگ‌مان مركب از 14 كارمند و هشت نجيب‌زاده جوان و چهارده مستخدم و هشت تبرزين دار محافظ و پنجاه خدمت‌گزار دريايى كه بيش از يكصد نفر مى‌شدند و تعداد كافى ملوان براى عبور از درياى خزر با هداياى بسيار به سوى ایران گسيل كرد. اولئاريوس در آن هيات نمايندگى سمت دبير كل و مشاور را داشت. هيئت مزبور در تاريخ 22 اكتبر 1635 از هامبورگ به سوى روسيه حركت كرد، و مدت نسبتاً طولانى در مسكو اقامت گزيد. سپس از آنجا به سوى هشترخان عزيمت نمود، و با كشتى از درياى خزر گذشت و از طريق شهر شماخى از توابع ايروان كه در آن موقع از شهرهاى ایران بود، وارد اردبيل شد. اقامت هيئت نمايندگى در اردبيل دو ماه طول كشيد، تا اجازه حركت آن‌ها از دربار اصفهان صادر گرديد.


اولئاريوس در مدمت اقامت خود در ایران با ادبيات كلاسيك فارسی آشنا شد و به خصوص گلستان سعدى را بسيار جالب يافت، و نسخه‌اى از آن را همراه برد. چند سال بعد كه شاه صفى هياتى نزد دوك هولشتاين فرستاد، اولئاريوس موقع را مغتنم شمرد و با كمك يكى از اعضاى هيات كه مردى اديب و دانشمند بود به نام حق وردى، به ترجمه گلستان به زبان آلمانى پرداخت و آن را در سال 1654م. تحت عنوان «گلستان ایران» منتشر كرد. اين نخستين شاهكار ادبى ایرانى است كه به زبان آلمانى ترجمه شده است. اين ترجمه در آن عصر چنان مورد پسند و توجه مردم آلمانى زبان شد كه در مدت كوتاهى بيش از بيست بار تجديد چاپ شد. همچنين استقبال مردم آلمان از ترجمه گلستان باعث شد كه اولئاريوس به ترجمه بوستان سعدى و داستان‌هاى لقمان حكيم هم مبادرت ورزد كه آن‌ها را هم با كمال استادى و مهرت انجام داد و به طبع و نشر اقدام نمود.
اولئاريوس در مدمت اقامت خود در ایران با ادبيات كلاسيك فارسی آشنا شد و به خصوص گلستان سعدى را بسيار جالب يافت، و نسخه‌اى از آن را همراه برد. چند سال بعد كه شاه صفى هياتى نزد دوك هولشتاين فرستاد، اولئاريوس موقع را مغتنم شمرد و با كمك يكى از اعضاى هيات كه مردى اديب و دانشمند بود به نام حق وردى، به ترجمه گلستان به زبان آلمانى پرداخت و آن را در سال 1654م. تحت عنوان «گلستان ایران» منتشر كرد. اين نخستين شاهكار ادبى ایرانى است كه به زبان آلمانى ترجمه شده است. اين ترجمه در آن عصر چنان مورد پسند و توجه مردم آلمانى زبان شد كه در مدت كوتاهى بيش از بيست بار تجديد چاپ شد. همچنين استقبال مردم آلمان از ترجمه گلستان باعث شد كه اولئاريوس به ترجمه بوستان سعدى و داستان‌هاى لقمان حكيم هم مبادرت ورزد كه آن‌ها را هم با كمال استادى و مهرت انجام داد و به طبع و نشر اقدام نمود.