۱۱۶٬۸۴۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ض' به '، ض') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ذ' به '، ذ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
فصل سوم:در اين فصل مؤلف از نظر بحث مىكند.نظر را تعريف و تقسيم كرده و نظر صحيح و فاسد را شرح مىدهد.همچنين شرائط نظر صحيح و کیفیت حصول معرفت الله از نظر را بيان مىكند.او نظر را به تصورى و تصديقى تقسيم كرده در مورد هركدام توضيح مىدهد.المقصد الثانى فى الامور العامه، اين مقصد از سه فصل تشكيل يافته است: | فصل سوم:در اين فصل مؤلف از نظر بحث مىكند.نظر را تعريف و تقسيم كرده و نظر صحيح و فاسد را شرح مىدهد.همچنين شرائط نظر صحيح و کیفیت حصول معرفت الله از نظر را بيان مىكند.او نظر را به تصورى و تصديقى تقسيم كرده در مورد هركدام توضيح مىدهد.المقصد الثانى فى الامور العامه، اين مقصد از سه فصل تشكيل يافته است: | ||
فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا اثبات مىكند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به | فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا اثبات مىكند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به عينى، ذهنى، لفظى و خطى تقسيم كرده و وجود ذهنى را اثبات مىكند.او قائل است كه وجود مرادف ثبوت است، معدوم ثبوت ندارد و هرگونه واسطه بين وجود و عدم را نفى مىكند.او ادلۀ قائلين به حال را بيان كرده و به تكتك آنها جواب مىدهد.او اثبات مىكند كه تمايز اعدام تنها در عقل است و هريك از وجود و عدم مىتوانند محمول يا رابطه واقع شوند. | ||
فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا ماهيت را تعريف كرده، سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط لا» و «لا بشرط» تقسيم مىكند.در ادامه هريك از اين اقسام را تعريف و اثبات مىكند.او در تقسيم ديگرى ماهيت را به بسيط و مركب تقسيم كرده و اثبات مىكند كه ماهيت مجعول است. | فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا ماهيت را تعريف كرده، سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط لا» و «لا بشرط» تقسيم مىكند.در ادامه هريك از اين اقسام را تعريف و اثبات مىكند.او در تقسيم ديگرى ماهيت را به بسيط و مركب تقسيم كرده و اثبات مىكند كه ماهيت مجعول است. |