پرش به محتوا

نماذج الأصول في شرح مقالات الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ج(' به 'ج) '
جز (جایگزینی متن - '==پانويس ==↵<references />↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
برچسب: برگردانده‌شده
جز (جایگزینی متن - 'ج(' به 'ج) ')
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۴۸: خط ۴۸:
در شرح قسمت‌هايى از اين عبارت: «مقالة فى المشتق و هو من الشق و لو بملاحظة كون الهيئات المختلفة الطارية على مادة واحدة موجبة لتشقيق المادة بشقوق محفوظة فى ضمن هيئاته كما هو الشأن فى معناها من جهة تصور جهة واحدة فى ضمن خصوصيات متصورة و...»، چنين نگاشته است:
در شرح قسمت‌هايى از اين عبارت: «مقالة فى المشتق و هو من الشق و لو بملاحظة كون الهيئات المختلفة الطارية على مادة واحدة موجبة لتشقيق المادة بشقوق محفوظة فى ضمن هيئاته كما هو الشأن فى معناها من جهة تصور جهة واحدة فى ضمن خصوصيات متصورة و...»، چنين نگاشته است:


#نموذج(نمونه يا نموده) پانزدهم در مشتق است(مربوط به فقره «فى المشتق»)؛
#نموذج) نمونه يا نموده) پانزدهم در مشتق است(مربوط به فقره «فى المشتق»)؛
#بحث در اين است كه مشتق، حقيقت در خصوص متلبس بالمبدأ فى الحال است يا حقيقت در معنايى اعم از آن و از ذاتى كه تلبس از آن زائل شده است؟، البته پس از اتفاق نظر علما بر مجاز بودن آن، در ذاتى كه هنوز متلبس نشده و در آينده خواهد شد و تحقيق سخن در اين باره، در ضمن چند امر خواهد بود:
#بحث در اين است كه مشتق، حقيقت در خصوص متلبس بالمبدأ فى الحال است يا حقيقت در معنايى اعم از آن و از ذاتى كه تلبس از آن زائل شده است؟، البته پس از اتفاق نظر علما بر مجاز بودن آن، در ذاتى كه هنوز متلبس نشده و در آينده خواهد شد و تحقيق سخن در اين باره، در ضمن چند امر خواهد بود:
#:امر اول، در مفهوم مشتق از نظر لغت و اصطلاح است، پس مى‌گوييم: واژه مشتق، از شق گرفته شده و از نظر لغت، به معنى فرقت(جدايى، جدا شدن، شكافته شدن و تقسيم شدن) است و شايد معناى اصطلاحى آن كه عبارت است از: «آنچه قابليت دارد كه ماضى و مضارع و فاعل و مانند اينها از آن گرفته شود»، به‌جهت انطباق آن معناى لغوى، بر ماده است به‌خاطر تقسيم شدن ماده به قسمت‌هاى متعدد و فراوان در ضمن هيئت‌هاى متعدد و منطبق شدن آنها بر معناى يگانه ماده(مثل فلان حدث) در ضمن خصوصيت‌هاى فراوان و نسبت‌هاى متعدد، چنان‌كه اين مطلب را خواهى دانست(مربوط به فقره «و هو من الشق»)؛
#:امر اول، در مفهوم مشتق از نظر لغت و اصطلاح است، پس مى‌گوييم: واژه مشتق، از شق گرفته شده و از نظر لغت، به معنى فرقت(جدايى، جدا شدن، شكافته شدن و تقسيم شدن) است و شايد معناى اصطلاحى آن كه عبارت است از: «آنچه قابليت دارد كه ماضى و مضارع و فاعل و مانند اينها از آن گرفته شود»، به‌جهت انطباق آن معناى لغوى، بر ماده است به‌خاطر تقسيم شدن ماده به قسمت‌هاى متعدد و فراوان در ضمن هيئت‌هاى متعدد و منطبق شدن آنها بر معناى يگانه ماده(مثل فلان حدث) در ضمن خصوصيت‌هاى فراوان و نسبت‌هاى متعدد، چنان‌كه اين مطلب را خواهى دانست(مربوط به فقره «و هو من الشق»)؛