۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی''' | '''فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی''' | ||
امام خمینی اصل انقلاب اسلامی را به همین صورتی که ملاحظه می کنید، با آن شعور الهی که داشتند و با توجه به فهمی که نسبت به امروز جهان دارا بودند، مطرح کردند. ایشان خیلی زود متوجه شدند هر چه بشر امروز ضربه خورده و به انحطاط افتاده به جهت آن است که از حکومت دینی فاصله گرفته است. امام خمینی در کتاب ولایت فقیه خود می فرمایند: «دشمن ما حاضر است ما یک آخوند مسئله گو باشیم ،دشمن از حکومت دینی می ترسد، او نمیخواهد دین حکومت کند ». | [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] اصل انقلاب اسلامی را به همین صورتی که ملاحظه می کنید، با آن شعور الهی که داشتند و با توجه به فهمی که نسبت به امروز جهان دارا بودند، مطرح کردند. ایشان خیلی زود متوجه شدند هر چه بشر امروز ضربه خورده و به انحطاط افتاده به جهت آن است که از حکومت دینی فاصله گرفته است. امام خمینی در کتاب ولایت فقیه خود می فرمایند: «دشمن ما حاضر است ما یک آخوند مسئله گو باشیم ،دشمن از حکومت دینی می ترسد، او نمیخواهد دین حکومت کند ». | ||
'''عهد امام خمینی''' | '''عهد امام خمینی''' | ||
عهد با امام خمینی آن نوع عهدهایی است که انسانها با خدا بسته اند و این عهد در هر شرایطی، ظهور خاص پیدا میکند و تنها آنهایی که بر عهد الهی خود پایدارند، عهد با امام خمینی را می شناسند و گفتار و حرکات او را وسیله ی تذکر و تجدید عهد با خدا میدانند. | عهد با امام خمینی آن نوع عهدهایی است که انسانها با خدا بسته اند و این عهد در هر شرایطی، ظهور خاص پیدا میکند و تنها آنهایی که بر عهد الهی خود پایدارند، عهد با [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] را می شناسند و گفتار و حرکات او را وسیله ی تذکر و تجدید عهد با خدا میدانند. | ||
امام خمینی که سالها خود را در عهد الهی و عهد محمدی پرورش داده بود، در دورانی که می رفت تا بشر به کلی از عهد الهی خود محروم شود ،به صحنه آمد تا با تذکر به عهد محمدی و تأکید بر اسلام، عهد الهی انسان ها را احیاء کند. انسان عهدی با خدا دارد که از طریق اسلام بر آن عهد پایدار می ماند، به نهضت امام خمینی عمیقا فکر می-کنیم، به این نتیجه می رسیم که انقلاب اسلامی شرایط ظهور اًسلام است در قرن معاصر، تا مسلمانان بدون آن که از فرهنگ غربی متاثر شوند، بتوانند به دینداری خود ادامه دهند و بر عهد خود با پروردگارشان پایدار بمانند. | [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] که سالها خود را در عهد الهی و عهد محمدی پرورش داده بود، در دورانی که می رفت تا بشر به کلی از عهد الهی خود محروم شود ،به صحنه آمد تا با تذکر به عهد محمدی و تأکید بر اسلام، عهد الهی انسان ها را احیاء کند. انسان عهدی با خدا دارد که از طریق اسلام بر آن عهد پایدار می ماند، به نهضت امام خمینی عمیقا فکر می-کنیم، به این نتیجه می رسیم که انقلاب اسلامی شرایط ظهور اًسلام است در قرن معاصر، تا مسلمانان بدون آن که از فرهنگ غربی متاثر شوند، بتوانند به دینداری خود ادامه دهند و بر عهد خود با پروردگارشان پایدار بمانند. | ||
'''امام خمینی و زبان تفکر دوران معاصر''' | '''امام خمینی و زبان تفکر دوران معاصر''' | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نکته اول: این که در حکومت غیردینی فقط سفلگان آزاد و راحت اند و نه روح های بزرگ و آزاده، روح یک انسان آزاده نمی تواند در حکومت غیردینی احساس آزادی کند. | نکته اول: این که در حکومت غیردینی فقط سفلگان آزاد و راحت اند و نه روح های بزرگ و آزاده، روح یک انسان آزاده نمی تواند در حکومت غیردینی احساس آزادی کند. | ||
نکته دومی که امام خمینی روشن نمودند، توجه به عدم توانایی حکومتهای غیردینی در حل ابتدایی ترین امور و مسائل جامعه است، در حالی که با حیله گری تمام، ناتوانی خود را پنهان میکنند و با انواع نهضت ها دین خدا را در سر و سامان دادن جامعه ناتوان نشان میدهند. | نکته دومی که [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] روشن نمودند، توجه به عدم توانایی حکومتهای غیردینی در حل ابتدایی ترین امور و مسائل جامعه است، در حالی که با حیله گری تمام، ناتوانی خود را پنهان میکنند و با انواع نهضت ها دین خدا را در سر و سامان دادن جامعه ناتوان نشان میدهند. | ||
نکته سوم که امام از طریق آن حجّت را بر ما تمام کردند، به صحنه آوردن انسان دینی بود که در عین مذهبی بودن، برای خود نقشی تعیین کننده در معادلات جهانی قائل است. غرب سعی کرده بود مذهبی بودن را یک نحوه عقب ماندگی از زمان معرفی کند و بدین شکل بدون حمله ی مستقیم به مذهب نگاه مذهبی به امور را به حاشیه براند. | نکته سوم که امام از طریق آن حجّت را بر ما تمام کردند، به صحنه آوردن انسان دینی بود که در عین مذهبی بودن، برای خود نقشی تعیین کننده در معادلات جهانی قائل است. غرب سعی کرده بود مذهبی بودن را یک نحوه عقب ماندگی از زمان معرفی کند و بدین شکل بدون حمله ی مستقیم به مذهب نگاه مذهبی به امور را به حاشیه براند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
امام خمینی عهدی است از نوع عهدهایی که بنی آدم با پروردگار خود بسته، یعنی عهد با حقایق، چیزی است فوق زمانه، یک مقام قلبی است که با شعور باطنی انسان ارتباط دارد، به عبارت دیگر یک نوع بقاء است.اگر کسی بتواند خود را در عهد امام قرار دهد در شعور و نگاه جامعی قرار گرفته است که به همان اندازه از اشراقات و ادراکات معنوی بهره مند میگردد. | امام خمینی عهدی است از نوع عهدهایی که بنی آدم با پروردگار خود بسته، یعنی عهد با حقایق، چیزی است فوق زمانه، یک مقام قلبی است که با شعور باطنی انسان ارتباط دارد، به عبارت دیگر یک نوع بقاء است.اگر کسی بتواند خود را در عهد امام قرار دهد در شعور و نگاه جامعی قرار گرفته است که به همان اندازه از اشراقات و ادراکات معنوی بهره مند میگردد. | ||
حضرت امام خمینی معنی انقلاب اسلامی را در 15 خرداد روشن کردند، نشان دادند مردی به صحنه آمده است که اسلحه های مدرنیته را به چیزی نمیگیرد و مصمم است با فرهنگ مدرنیته مقابله کنند. حتی بدون اسلحه و میداند با چه فرهنگی درگیراند، حال اگر فرهنگ قیام 15 خرداد درست بحث و بررسی می شد معنای تعبیر امام از پیروزی انقلاب اسلامی را که فرمودند: «پیروزی نور بر ظلمت بود» بهتر می فهمیدیم و جایگاه ثابت عصر بودن حضرت امام بهتر تبیین می شد. | [[موسوی خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی]] معنی انقلاب اسلامی را در 15 خرداد روشن کردند، نشان دادند مردی به صحنه آمده است که اسلحه های مدرنیته را به چیزی نمیگیرد و مصمم است با فرهنگ مدرنیته مقابله کنند. حتی بدون اسلحه و میداند با چه فرهنگی درگیراند، حال اگر فرهنگ قیام 15 خرداد درست بحث و بررسی می شد معنای تعبیر امام از پیروزی انقلاب اسلامی را که فرمودند: «پیروزی نور بر ظلمت بود» بهتر می فهمیدیم و جایگاه ثابت عصر بودن حضرت امام بهتر تبیین می شد. | ||
'''فصل سوم: در احیای حکومت دینی در جهان معاصر''' | '''فصل سوم: در احیای حکومت دینی در جهان معاصر''' | ||
امام خمینی راز شکست فرهنگ مدرنیته را که همان دوری از فرهنگ انبیاء بود، اعلام کرد و فرمود: «حتی روابط سیاسی جوامع را باید دین تنظیم کند و جهت دهد.» طرح ولایت فقیه طرحی است مقابل فرهنگ مدرنیته که چهار صد سال بشر را به بازی گرفت و متذکر درمان بیماری جهان امروز است. البته آن طرح باید در حوزه ی اسلامی به گونه ای و در حوزه غیراسلامی به گونهای دیگر اجرا شود، عمده توجه بشر است بر این که باید احکام الهی بر امورات بشر حاکم باشد. | [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] راز شکست فرهنگ مدرنیته را که همان دوری از فرهنگ انبیاء بود، اعلام کرد و فرمود: «حتی روابط سیاسی جوامع را باید دین تنظیم کند و جهت دهد.» طرح ولایت فقیه طرحی است مقابل فرهنگ مدرنیته که چهار صد سال بشر را به بازی گرفت و متذکر درمان بیماری جهان امروز است. البته آن طرح باید در حوزه ی اسلامی به گونه ای و در حوزه غیراسلامی به گونهای دیگر اجرا شود، عمده توجه بشر است بر این که باید احکام الهی بر امورات بشر حاکم باشد. | ||
[[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] با طرح ولایت فقیه اعلام کردهاند حکومت ها باید در تنظیم روابط انسان ها و در جهت دادن به جامعه، نظر به حقیقت داشته باشند و نه به منابع احزاب و یا نظر به هوس های افراد و این همان طرح ولایت فقیه است که با سر و صدای زیاد سعی میکنند اگر توانستند آن را بد معرفی کنند و اگر نتوانستند آن را نادیده بگیرند، ولی تا کی می توان آن را نادیده گرفت؟ | [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] با طرح ولایت فقیه اعلام کردهاند حکومت ها باید در تنظیم روابط انسان ها و در جهت دادن به جامعه، نظر به حقیقت داشته باشند و نه به منابع احزاب و یا نظر به هوس های افراد و این همان طرح ولایت فقیه است که با سر و صدای زیاد سعی میکنند اگر توانستند آن را بد معرفی کنند و اگر نتوانستند آن را نادیده بگیرند، ولی تا کی می توان آن را نادیده گرفت؟ | ||
طرح امام خمینی با تأسی به فرهنگ انبیاء بر دو خصوصیت تأکید دارد: یکی این که تمام روابط اجتماعی، سیاسی، آموزشی و اقتصادی بشر باید دینی باشد، دیگر این که حیات دنیایی یک حیات موقت است و انسان باید سعی کند به حداقل رفاه راضی شود تا زندگی صحیح برایش ممکن گردد و از زندگیاش سود ببرد. | طرح [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] با تأسی به فرهنگ انبیاء بر دو خصوصیت تأکید دارد: یکی این که تمام روابط اجتماعی، سیاسی، آموزشی و اقتصادی بشر باید دینی باشد، دیگر این که حیات دنیایی یک حیات موقت است و انسان باید سعی کند به حداقل رفاه راضی شود تا زندگی صحیح برایش ممکن گردد و از زندگیاش سود ببرد. | ||
'''قرائت امام از اسلام، گوهر حیات آینده جهان''' | '''قرائت امام از اسلام، گوهر حیات آینده جهان''' | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
با توجه به قطب بندیهایی که در جهان بوجود آمده اسلام به قرائت [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] در این قطببندی نقش اساسی دارد و اسلام بر اساس منطقی ترین تفکر، یعنی حاکمیت حکم خدا بر مناسبات فردی و اجتماعی انسان به صحنه آمده است. | با توجه به قطب بندیهایی که در جهان بوجود آمده اسلام به قرائت [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] در این قطببندی نقش اساسی دارد و اسلام بر اساس منطقی ترین تفکر، یعنی حاکمیت حکم خدا بر مناسبات فردی و اجتماعی انسان به صحنه آمده است. | ||
اگر تصور کنیم حضرت امام خمینی یک شخصیت کاریزمایی است و پیرو آن، انقلاب اسلامی هم صرفا ظهور احساسات مردم وفادار به امام خمینی است، دیر یا زود از وفاداری به انقلاب باز می مانیم. | اگر تصور کنیم [[موسوی خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی]] یک شخصیت کاریزمایی است و پیرو آن، انقلاب اسلامی هم صرفا ظهور احساسات مردم وفادار به امام خمینی است، دیر یا زود از وفاداری به انقلاب باز می مانیم. | ||
نتیجه آنکه: تا زمانی که از درون تغییر نیافته باشیم و تصمیم نداشته باشیم حقیقتا خود را از ظلمات دوران نجات دهیم، ارتباط ما با [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمین]]<nowiki/>ی و انقلاب اسلامی، ارتباطی گسسته و ناهماهنگ است، نه امام خمینی را به عنوان یک شخصیت جدّی و پایدار می پذیریم و نه انقلاب اسلامی را درست می فهمیم.<ref> ر.ک: بینام، ص27-29</ref> | نتیجه آنکه: تا زمانی که از درون تغییر نیافته باشیم و تصمیم نداشته باشیم حقیقتا خود را از ظلمات دوران نجات دهیم، ارتباط ما با [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمین]]<nowiki/>ی و انقلاب اسلامی، ارتباطی گسسته و ناهماهنگ است، نه امام خمینی را به عنوان یک شخصیت جدّی و پایدار می پذیریم و نه انقلاب اسلامی را درست می فهمیم.<ref> ر.ک: بینام، ص27-29</ref> |