پرش به محتوا

عرفان در منظر وحی و برهان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'قلم ها' به 'قلم‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''عرفان در منظر وحی و برهان''' شرح کتاب [[مصباح الهداية إلی الخلافة والولاية|مصباح الهدایه]] [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، اثر [[حسن ممدوحی]] (متولد 1318ش)
'''عرفان در منظر وحی و برهان''' شرح کتاب [[مصباح الهداية إلی الخلافة والولاية|مصباح الهدایه]] [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]]، اثر [[حسن ممدوحی]] (متولد 1318ش)


[[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینی]] از جمله  بزرگمردانی است که در استنطاق عقلانی قرآن و حدیث، گوی سبقت را از دیگر عالمان ربوده و گذشته از تیزبینی های خاص عالمان حدیث، به استظهار معانی بلند معرفتی از آیات و روایات پرداخته اسرار جالبی را کشف و تدوین نموده است .
[[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینی]] از جمله  بزرگمردانی است که در استنطاق عقلانی قرآن و حدیث، گوی سبقت را از دیگر عالمان ربوده و گذشته از تیزبینی های خاص عالمان حدیث، به استظهار معانی بلند معرفتی از آیات و روایات پرداخته اسرار جالبی را کشف و تدوین نموده است.


رساله مصباح الهدایه، یکی از آثار آن بزرگوار می‌باشد. ایشان در مصباح پنجاهم اشاره فرموده‌اند : گاهی تفکر در بعضی از قواعد عقلی قاعده «الفاظ برای ارواح معانی وضع شده‌اند نه قالب آنها»، از مصادیق عمل به حدیث معروف «تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنه» می باشد. ایشان این قاعده را مفتاح ابواب معرفت و اصل اصول فهم اسرار قرآنی بر می شمارند.  ایشان این کتاب شریف را در دو مشکات تنظیم کرده‌اند.
رساله مصباح الهدایه، یکی از آثار آن بزرگوار می‌باشد. ایشان در مصباح پنجاهم اشاره فرموده‌اند : گاهی تفکر در بعضی از قواعد عقلی قاعده «الفاظ برای ارواح معانی وضع شده‌اند نه قالب آنها»، از مصادیق عمل به حدیث معروف «تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنه» می باشد. ایشان این قاعده را مفتاح ابواب معرفت و اصل اصول فهم اسرار قرآنی بر می شمارند.  ایشان این کتاب شریف را در دو مشکات تنظیم کرده‌اند.


مشکات اول در ولایت مطلقه محمدیه و در نظام علمی  حضرت حق  میباشد و مشتمل بر پنجاه و شش مصباح است و مشکات دوم در آثار ولایت و نبوت در نشئه غیب مطلق و  و عالم امر و خلق می باشد که مشتمل بر سه مصباح است .
مشکات اول در ولایت مطلقه محمدیه و در نظام علمی  حضرت حق  میباشد و مشتمل بر پنجاه و شش مصباح است و مشکات دوم در آثار ولایت و نبوت در نشئه غیب مطلق و  و عالم امر و خلق می باشد که مشتمل بر سه مصباح است.


مصباح اول، در بعض اسرار عامل امر و مشتمل بر بیست و یک نور است.
مصباح اول، در بعض اسرار عامل امر و مشتمل بر بیست و یک نور است.


مصباح دوم، در اسرار خلافت و نبوت در نشئه غیب است مشتمل بر سیزده مطلع می باشد و در خاتمه مطلع سیزدهم  اشاره به مراتب چهارگانه توحید دارد .
مصباح دوم، در اسرار خلافت و نبوت در نشئه غیب است مشتمل بر سیزده مطلع می باشد و در خاتمه مطلع سیزدهم  اشاره به مراتب چهارگانه توحید دارد.


و مصباح سوم، در اسرار خلافت و نبوت و ولایت در نشئه ظاهر و خلق و شریعت انبیاء و مقایسه مقام آن بزرگواران با پیامبر ختمی است که مشتمل بر دوازده فیض می باشد.
و مصباح سوم، در اسرار خلافت و نبوت و ولایت در نشئه ظاهر و خلق و شریعت انبیاء و مقایسه مقام آن بزرگواران با پیامبر ختمی است که مشتمل بر دوازده فیض می باشد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
'''سبقت رحمت بر غضب'''  
'''سبقت رحمت بر غضب'''  


رحمت الهی بر غضبش غلبه دارد و هرگز غضب او به عنوان تلافی و استشفای نفس و به رخ کشیدن قدرت نیست و تنها چیزی که موجب ظهور این گونه اسامی جلای مشعر بر غضب است، حاجت انسان ها به تازیانه سلوک است تا تقوا و حرکت به سوی کمالات لایق انسانی را برگزیند .
رحمت الهی بر غضبش غلبه دارد و هرگز غضب او به عنوان تلافی و استشفای نفس و به رخ کشیدن قدرت نیست و تنها چیزی که موجب ظهور این گونه اسامی جلای مشعر بر غضب است، حاجت انسان ها به تازیانه سلوک است تا تقوا و حرکت به سوی کمالات لایق انسانی را برگزیند.
به دیگر سخن، جمال حضرت احدی- جل جلاله- به آن است که صفات جمال و جلال مظهر آن جمال احدی باشد، زیرا ظهور اسماء بر حسب حاجات خلایق است و آنان به همان معیار که به اسمای جمالی نیازمندند، به همان معیار به اسمای جلالی نیز محتاجند.
به دیگر سخن، جمال حضرت احدی- جل جلاله- به آن است که صفات جمال و جلال مظهر آن جمال احدی باشد، زیرا ظهور اسماء بر حسب حاجات خلایق است و آنان به همان معیار که به اسمای جمالی نیازمندند، به همان معیار به اسمای جلالی نیز محتاجند.


خط ۷۰: خط ۷۰:
پس پیدایش و ظهور تمامی اسماء به صورت فعلیت تمام به تعارض و اصطکاک می انجامد و استرسال طبایع بطور مطلق امکان ندارد. از این رو، باید در هر مرتبه حدود الهیه رعایت شود و از خروج از اعتدال منع گردد، زیرا خروج از اعتدال بر خلاف حکمت الهی است و چه بسا موجب قسر و منع از فعلیت بعضی مقتضیات دیگر می شود.
پس پیدایش و ظهور تمامی اسماء به صورت فعلیت تمام به تعارض و اصطکاک می انجامد و استرسال طبایع بطور مطلق امکان ندارد. از این رو، باید در هر مرتبه حدود الهیه رعایت شود و از خروج از اعتدال منع گردد، زیرا خروج از اعتدال بر خلاف حکمت الهی است و چه بسا موجب قسر و منع از فعلیت بعضی مقتضیات دیگر می شود.


در دعای شریف افتتاح امام معصوم به خدای متعال چنین عرض  میکند: به یقین می دانم که تو مهربان ترین مهربانان هستی، آن جا که رحمت،عین حکمت است و می دانیم شدیدترین عقاب کنندگان هستی، آن جا که باید به عذاب و انتقام دست بزنی .
در دعای شریف افتتاح امام معصوم به خدای متعال چنین عرض  میکند: به یقین می دانم که تو مهربان ترین مهربانان هستی، آن جا که رحمت،عین حکمت است و می دانیم شدیدترین عقاب کنندگان هستی، آن جا که باید به عذاب و انتقام دست بزنی.


این همان عدل در مظاهر است که حکم عدل، اطلاق هر یک از اسماء را با اطلاق دیگر تحدید می کند و سنت حکیمانه حضرت حق حاکم شده و با تدبیر و اتقان تمام، هر یک از حقایق الهیه در موضع خود امضا و اجرا  میگردد .
این همان عدل در مظاهر است که حکم عدل، اطلاق هر یک از اسماء را با اطلاق دیگر تحدید می کند و سنت حکیمانه حضرت حق حاکم شده و با تدبیر و اتقان تمام، هر یک از حقایق الهیه در موضع خود امضا و اجرا  میگردد.


'''معنای قبول یا عدم قبول ولایت توسط موجودات'''  
'''معنای قبول یا عدم قبول ولایت توسط موجودات'''  


حضرت امام در ذیل همین فصل به بعضی از روایات اشاره  میکند که خود از مشکلات احادیث  میباشند، مثلاً فلان پرنده یا فلان فلز ایمان به ولایت نیاورده که این روایات منافات با آن قاعده کلیه ندارد، که ولایت و خلافت باطنی در اقطار سماوات ارضین نافذ است، زیرا عدم قبول ولایت به معنای ضعف در قابلیت و کمبود خواص آن در دایره هستی است و در  نقطهای دور از مرکزیت هستی قرار دارند. به یاد دارم که از حضرت علامه دهر مرحوم آقای طباطبائی سؤال نمودم این که در بعضی از روایات در خصوص برخی طیور یا  میوهها آمده که آنان ولایت را پذیرفته‌اند، چه معنا دارد؟ ایشان در جواب فرمودند: یعنی در طریق تکامل انسانی قرار دارند، برای نمونه، به عقیق تمثّل می جوییم که در روایات آمده که عقیق ولایت را پذیرفته است .
حضرت امام در ذیل همین فصل به بعضی از روایات اشاره  میکند که خود از مشکلات احادیث  میباشند، مثلاً فلان پرنده یا فلان فلز ایمان به ولایت نیاورده که این روایات منافات با آن قاعده کلیه ندارد، که ولایت و خلافت باطنی در اقطار سماوات ارضین نافذ است، زیرا عدم قبول ولایت به معنای ضعف در قابلیت و کمبود خواص آن در دایره هستی است و در  نقطهای دور از مرکزیت هستی قرار دارند. به یاد دارم که از حضرت علامه دهر مرحوم آقای طباطبائی سؤال نمودم این که در بعضی از روایات در خصوص برخی طیور یا  میوهها آمده که آنان ولایت را پذیرفته‌اند، چه معنا دارد؟ ایشان در جواب فرمودند: یعنی در طریق تکامل انسانی قرار دارند، برای نمونه، به عقیق تمثّل می جوییم که در روایات آمده که عقیق ولایت را پذیرفته است.
علامه طُریحی در مجمع البحرین ذیل لغت «عقیق»  روایتی نقل  میکند که پیامبر اکرم به امیرمؤمنان علی)علیه السلام(فرمود: ای علی انگشتر به دست راست کن که فضیلتی است از جانب خداوند عزّوجل برای مقربان درگاهش، پس امیرمؤمنان فرمودند: «ای رسول خدا، چه انگشتری در دست کنم؟ رسول خدا فرمودند: عقیق سرخ، زیرا که آن اولین کوهی است که اقرار به یگانگی خداوند نمود و برای من اقرار به نبوت و برای تو اقرار به وصایت و جانشینی من و برای فرزندان تو اقرار به امامت و برای شیعیانت اقرار به بهشت و برای دشمنانت اقرار به آتش کرده».
علامه طُریحی در مجمع البحرین ذیل لغت «عقیق»  روایتی نقل  میکند که پیامبر اکرم به امیرمؤمنان علی)علیه السلام(فرمود: ای علی انگشتر به دست راست کن که فضیلتی است از جانب خداوند عزّوجل برای مقربان درگاهش، پس امیرمؤمنان فرمودند: «ای رسول خدا، چه انگشتری در دست کنم؟ رسول خدا فرمودند: عقیق سرخ، زیرا که آن اولین کوهی است که اقرار به یگانگی خداوند نمود و برای من اقرار به نبوت و برای تو اقرار به وصایت و جانشینی من و برای فرزندان تو اقرار به امامت و برای شیعیانت اقرار به بهشت و برای دشمنانت اقرار به آتش کرده».