۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در بخشی از عبارات دعای ابوحمزه «یا رب» را آنقدر باید گفت تا نفس قطع شود. شارح در وجه تکرار این عبارت چنین مینویسد: زمانی که عاشقان بیدل دستشان به دامان محبوب خود نمیرسد آنقدر او را در پنهان و آشکار میخوانند و نام او را بر زبان میآورند تا بلکه از این راه برای آنها التذاذ حاصل شود و بتوانند شعله آتش محبت را فرو نشانند، گرچه این موضوع قابلمقایسه نیست ولکن مگر داستان لیلی و مجنون را نشنیدهاید که مجنون آنی از ذکر لیلی غافل نبود، در دشت و بیابان تنها و غیرتنها نام محبوب خود را به زبان میآورد بلند و آهسته زمزمه میکرد و آواز (یا لیلی، یا لیلی...) را همهجا سر میداد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=39&viewType=html ر.ک: همان، ص39]</ref> | در بخشی از عبارات دعای ابوحمزه «یا رب» را آنقدر باید گفت تا نفس قطع شود. شارح در وجه تکرار این عبارت چنین مینویسد: زمانی که عاشقان بیدل دستشان به دامان محبوب خود نمیرسد آنقدر او را در پنهان و آشکار میخوانند و نام او را بر زبان میآورند تا بلکه از این راه برای آنها التذاذ حاصل شود و بتوانند شعله آتش محبت را فرو نشانند، گرچه این موضوع قابلمقایسه نیست ولکن مگر داستان لیلی و مجنون را نشنیدهاید که مجنون آنی از ذکر لیلی غافل نبود، در دشت و بیابان تنها و غیرتنها نام محبوب خود را به زبان میآورد بلند و آهسته زمزمه میکرد و آواز (یا لیلی، یا لیلی...) را همهجا سر میداد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=39&viewType=html ر.ک: همان، ص39]</ref> | ||
نویسنده در بیان علل خوف و رجاء چنین مینویسد: بعدازآنکه امام(ع) پروردگار خود را با حالت خوف و رجاء میخواند، سپس به بیان علل خوف و طمع خود اشاره نموده میفرماید: ای آقای من، چون گناهان خود را از نظر میگذرانم به فزع و ناله درآمده بیتاب میشوم (اینست مرتبه خوف) و چون احساس و بخشش تو را میبینم و در کرم تو مینگرم به طمع در میآیم (اینست مرتبه رجاء) .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=123&viewType=html ر.ک: همان، ص123]</ref> | نویسنده در بیان علل خوف و رجاء چنین مینویسد: بعدازآنکه امام(ع) پروردگار خود را با حالت خوف و رجاء میخواند، سپس به بیان علل خوف و طمع خود اشاره نموده میفرماید: ای آقای من، چون گناهان خود را از نظر میگذرانم به فزع و ناله درآمده بیتاب میشوم (اینست مرتبه خوف) و چون احساس و بخشش تو را میبینم و در کرم تو مینگرم به طمع در میآیم (اینست مرتبه رجاء).<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=123&viewType=html ر.ک: همان، ص123]</ref> | ||
بعضی از گفتارهای امام(ع) مفسر و متمم بعضی دیگر است. اگر در بیانات ائمه اطهار(ع) دقتی به عمل آید معلوم میدارد که آنها چه احاطه کاملی به سخنرانیهای خود داشته و گاهی از جایی به جایی دیگر گفتارهای خود را تفسیر مینمایند. [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] در فقرهای از دعا عرض میکند: «سیدی فبمن استغیث...» یعنی ای آقای من به چه کس استغاثه کنم. خود آن بزرگوار در دعای شانزدهم از صحیفه سجادیه اشاره به جواب این سؤال عرض میکند : «اللهم یا من برحمته یستغیث المذنبون». یعنی ای خدا، ای کسی که گناهکاران به رحمت تو استغاثه میکنند، که شاید معنی چنین باشد: «که ای مردم به سوی رحمت پروردگار استغاثه کنید».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=490&viewType=html ر.ک: همان، ص490]</ref> | بعضی از گفتارهای امام(ع) مفسر و متمم بعضی دیگر است. اگر در بیانات ائمه اطهار(ع) دقتی به عمل آید معلوم میدارد که آنها چه احاطه کاملی به سخنرانیهای خود داشته و گاهی از جایی به جایی دیگر گفتارهای خود را تفسیر مینمایند. [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] در فقرهای از دعا عرض میکند: «سیدی فبمن استغیث...» یعنی ای آقای من به چه کس استغاثه کنم. خود آن بزرگوار در دعای شانزدهم از صحیفه سجادیه اشاره به جواب این سؤال عرض میکند : «اللهم یا من برحمته یستغیث المذنبون». یعنی ای خدا، ای کسی که گناهکاران به رحمت تو استغاثه میکنند، که شاید معنی چنین باشد: «که ای مردم به سوی رحمت پروردگار استغاثه کنید».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=490&viewType=html ر.ک: همان، ص490]</ref> |