۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
این کتاب مشتمل بر سه جزء است: جزء اول در علم صرف مشتمل بر 35 درس، جزء دوم در علم نحو مشتمل بر 66 درس و جزء سوم در حروف معانی و ظروف و غیر آن به ترتیب حروف الفباست. بخش صرف تعریف علم صرف آغاز شده است. پس از آن مباحث مختلف صرفی چون صحت و علت فعل، اوزان فعل، تصریف افعال، مشتقات و... مطرح و به مباحثی چون التقاء ساکنین، ادغام، احکام همزه و الف و نوشتن بعضی حروف به پایان آمده است. | این کتاب مشتمل بر سه جزء است: جزء اول در علم صرف مشتمل بر 35 درس، جزء دوم در علم نحو مشتمل بر 66 درس و جزء سوم در حروف معانی و ظروف و غیر آن به ترتیب حروف الفباست. بخش صرف تعریف علم صرف آغاز شده است. پس از آن مباحث مختلف صرفی چون صحت و علت فعل، اوزان فعل، تصریف افعال، مشتقات و... مطرح و به مباحثی چون التقاء ساکنین، ادغام، احکام همزه و الف و نوشتن بعضی حروف به پایان آمده است. | ||
بخش نحو نیز همانند سایر کتب نحوی با تعریف لغوی نحو به طریق، جهت، مقدار و قصد آغاز شده است. به جهت اصطلاحی نیز علم به اصولی است که بهوسیله آن احوال اواخر کلمهها از جهت اعراب و بناء شناخته میشود. پس از آن مباحث مختلف نحو مطرح شده است. نویسنده بنا داشته که اقوال مختلف را با ذکر نویسنده آن مطرح کند؛ به عنوان مثال در اشاره به نواصب فعل مضارع در تشریح یک بیت شعری مینویسد: اشمونی میگوید، اگر «کی» را جاره بدانیم «ان» بعد از آن مقدر است و اگر ناصبه بدانیم لام قبل از آن مقدر است و... .<ref>ر.ک: همان، ص95</ref> | بخش نحو نیز همانند سایر کتب نحوی با تعریف لغوی نحو به طریق، جهت، مقدار و قصد آغاز شده است. به جهت اصطلاحی نیز علم به اصولی است که بهوسیله آن احوال اواخر کلمهها از جهت اعراب و بناء شناخته میشود. پس از آن مباحث مختلف نحو مطرح شده است. نویسنده بنا داشته که اقوال مختلف را با ذکر نویسنده آن مطرح کند؛ به عنوان مثال در اشاره به نواصب فعل مضارع در تشریح یک بیت شعری مینویسد: اشمونی میگوید، اگر «کی» را جاره بدانیم «ان» بعد از آن مقدر است و اگر ناصبه بدانیم لام قبل از آن مقدر است و....<ref>ر.ک: همان، ص95</ref> | ||
جزء سوم کتاب به موضوع حروف معانی اختصاص یافته است. حروف معانی در زبان عربی، کلماتی هستند مبنی و معنی آنها تنها از راه اضافه شدنشان به اسم یا فعل روشن میگردد و به تنهایی معنی مستقل ندارند؛ مانند: حروف جر، استثناء و نداء. حروف معانی را از آن جهت به این نام خواندهاند تا آنها را از حروف هجا جدا سازند.<ref>ر.ک: طبیبیان، سید حمید؛ ص348-346</ref> | جزء سوم کتاب به موضوع حروف معانی اختصاص یافته است. حروف معانی در زبان عربی، کلماتی هستند مبنی و معنی آنها تنها از راه اضافه شدنشان به اسم یا فعل روشن میگردد و به تنهایی معنی مستقل ندارند؛ مانند: حروف جر، استثناء و نداء. حروف معانی را از آن جهت به این نام خواندهاند تا آنها را از حروف هجا جدا سازند.<ref>ر.ک: طبیبیان، سید حمید؛ ص348-346</ref> | ||