۱۰۶٬۴۷۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.↵==ساختار==' به '. ==ساختار==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زه ای' به 'زهای') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
فصل نهم را نیز باید ادامه فصل هفتم شمرد؛ زیرا نویسنده در این فصل به دانش دراندلس پس از سیطره مسلمانان میپردازد. این فصل که طولانی ترین فصل از فصول ده گانه کتاب است، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ زیرا آگاهیها و اطلاعات موجود در آن به علت معیشت نویسنده دراندلس، دقیق تر و مستندتر است. نویسنده خود در این فصل، در بسیاری موارد، بر مستقیم بودن اطلاعات تأکید میکند. در این فصل، شرح کارهای بسیاری از علما و به ویژه معاصران او را میتوان یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1805/39 ر.ک: همان]</ref> | فصل نهم را نیز باید ادامه فصل هفتم شمرد؛ زیرا نویسنده در این فصل به دانش دراندلس پس از سیطره مسلمانان میپردازد. این فصل که طولانی ترین فصل از فصول ده گانه کتاب است، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ زیرا آگاهیها و اطلاعات موجود در آن به علت معیشت نویسنده دراندلس، دقیق تر و مستندتر است. نویسنده خود در این فصل، در بسیاری موارد، بر مستقیم بودن اطلاعات تأکید میکند. در این فصل، شرح کارهای بسیاری از علما و به ویژه معاصران او را میتوان یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1805/39 ر.ک: همان]</ref> | ||
فصل دهم ویژه علم در نزد بنی اسرائیل است. نویسنده، بنی اسرائیلیان را اهل فلسفه نمیداند، بلکه آنان را از اصحاب شرایع میشمارد و اخبار انبیا و خلقت در بین مسلمانان را مأخوذ از آنان میداند که توسط اشخاصی چون عبدالله بن عباس، کعب الاحبار و وهب بن منبه به تاریخ مسلمانان انتقال یافته است. نویسنده، آنان را مردمی دقیق در تاریخ میشمارد و از عالمان یهودی که در دربار خلفای اسلامی رشد کرده و | فصل دهم ویژه علم در نزد بنی اسرائیل است. نویسنده، بنی اسرائیلیان را اهل فلسفه نمیداند، بلکه آنان را از اصحاب شرایع میشمارد و اخبار انبیا و خلقت در بین مسلمانان را مأخوذ از آنان میداند که توسط اشخاصی چون عبدالله بن عباس، کعب الاحبار و وهب بن منبه به تاریخ مسلمانان انتقال یافته است. نویسنده، آنان را مردمی دقیق در تاریخ میشمارد و از عالمان یهودی که در دربار خلفای اسلامی رشد کرده و آوازهای یافتهاند، یاد میکند. پایان کتاب با همین فصل است. | ||
نویسنده در این کتاب، رویکردی خاص به مقوله علم دارد که بر پایه آن میتوان این اثر را در رده کتب تاریخ علم قرار داد. در سدههای سوم، چهارم و پنجم هجری جریانی در جهان اسلام به وجود آمد که در طی آن شاهد حرکتی شگرف در تدوین و تکامل کتب تاریخی هستیم. نقطه اوج این جریان که به تاریخ نه به عنوان رشته ای از حوادث و رویدادها، بلکه به شکل تحلیلی و منتقدانه نگاه میکند، در جهان اسلام در فلسفه تاریخ ابن خلدون به ثمر نشست. کتاب حاضر، از آثار همین دوره است که بنا بر مقدمه مصحح و مترجم آن، بعدها منبع کتب مهمی چون «تاریخ الحکماء» قفطی و «عیون الأنباء» ابن ابیاصیبعه و جز اینان قرار گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7371/83 ر.ک: افتخاری، بنفشه، 1385، ص83-84]</ref> | نویسنده در این کتاب، رویکردی خاص به مقوله علم دارد که بر پایه آن میتوان این اثر را در رده کتب تاریخ علم قرار داد. در سدههای سوم، چهارم و پنجم هجری جریانی در جهان اسلام به وجود آمد که در طی آن شاهد حرکتی شگرف در تدوین و تکامل کتب تاریخی هستیم. نقطه اوج این جریان که به تاریخ نه به عنوان رشته ای از حوادث و رویدادها، بلکه به شکل تحلیلی و منتقدانه نگاه میکند، در جهان اسلام در فلسفه تاریخ ابن خلدون به ثمر نشست. کتاب حاضر، از آثار همین دوره است که بنا بر مقدمه مصحح و مترجم آن، بعدها منبع کتب مهمی چون «تاریخ الحکماء» قفطی و «عیون الأنباء» ابن ابیاصیبعه و جز اینان قرار گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/7371/83 ر.ک: افتخاری، بنفشه، 1385، ص83-84]</ref> |