۱۰۶٬۸۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ض' به '، ض') |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بخش دوم رساله، در طايفهاى ازمعارف علمى و عملى گوهر نفس است، با محوريت مسائل زير: 1. انسان، حى بن يقظان است، فرزند پسرى به نام عقل كل و مادرى به نام نفس كل است؛ 2. انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد، لا جرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مىگردند؛ 3. طرق اقتناى معارف؛ 4. نفس ناطقه انسانى را مقام، فوق تجرد است؛ 5. معرفت نفس؛ 6. خود را بشناس؛ 7. من عرف نفسه عرف ربه؛ 8. مراقبت. | بخش دوم رساله، در طايفهاى ازمعارف علمى و عملى گوهر نفس است، با محوريت مسائل زير: 1. انسان، حى بن يقظان است، فرزند پسرى به نام عقل كل و مادرى به نام نفس كل است؛ 2. انسان را شأنيتى است كه تواند عاقل موجودات گردد، لا جرم موجودات را شأنيتى است كه معقول وى مىگردند؛ 3. طرق اقتناى معارف؛ 4. نفس ناطقه انسانى را مقام، فوق تجرد است؛ 5. معرفت نفس؛ 6. خود را بشناس؛ 7. من عرف نفسه عرف ربه؛ 8. مراقبت. | ||
استاد، خاطرنشان | استاد، خاطرنشان مىسازند، ضمن بيان مطالب ياد شده، به ذكر آيات و روايات تبرک جسته و به كلمات اساطين فريقين، تمسك نمودهاند و نيز به طايفهاى از نكات ذوقيه و لطايف حكمية اشاراتى كردهاند. | ||
شايان توجه است كه در يكى از شبهايى كه استاد، به ترقيم رساله ياد شده مشغول بودهاند، براى ايشان واقعهاى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مىكنيم: | شايان توجه است كه در يكى از شبهايى كه استاد، به ترقيم رساله ياد شده مشغول بودهاند، براى ايشان واقعهاى خوش و شيرين رخ داده كه مشروح آن را از كتاب هزار و يك كلمه نقل مىكنيم: |