۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
فصل 1- ماهيت آموزش و پرورش اسلامى: مىشود گفت آموزش هم مانند دين، فرهنگ و شعر تعريفناشدنى است مگر اينكه با چيزى همراه شود؛ گرچه آموزش را نمىتوان تعريف كرد،آموزش اسلامى تعريفبردار است. | فصل 1- ماهيت آموزش و پرورش اسلامى: مىشود گفت آموزش هم مانند دين، فرهنگ و شعر تعريفناشدنى است مگر اينكه با چيزى همراه شود؛ گرچه آموزش را نمىتوان تعريف كرد،آموزش اسلامى تعريفبردار است. | ||
فيلسوفان مسلمان، دربارۀ تعريف و اهميت علم،چگونگى تعليم و تعلم و روشهاى آموزش و پرورش سه دسته شدهاند: اشراقيان، مشائيان، پيروان مكتب واسطه. اين اختلاف بيشتر برخاسته از اختلاف آنها در فلسفه آموزش است، نه اختلاف فلسفى محض؛بمثل،ديدگاه اشراقيان دربارۀ يادگيرى و يادآورى، درست مقابل ديدگاه مشائيان است؛ يعنى، اشراقيان به دانش پيشينى و فطرى باور دارند حال آنكه مشائيان برآنند كه آدمى با ذهن تهى و جاهل زاده مىشود. | فيلسوفان مسلمان، دربارۀ تعريف و اهميت علم،چگونگى تعليم و تعلم و روشهاى آموزش و پرورش سه دسته شدهاند: اشراقيان، مشائيان، پيروان مكتب واسطه. اين اختلاف بيشتر برخاسته از اختلاف آنها در فلسفه آموزش است، نه اختلاف فلسفى محض؛بمثل،ديدگاه اشراقيان دربارۀ يادگيرى و يادآورى، درست مقابل ديدگاه مشائيان است؛ يعنى، اشراقيان به دانش پيشينى و فطرى باور دارند حال آنكه مشائيان برآنند كه آدمى با ذهن تهى و جاهل زاده مىشود. | ||
فصل 2- عقل يا خرد tcelletnI namuH و رابطۀ آن با آموزش و پرورش اسلامى: عقل در لغت معانى چندى دارد.فيلسوفان مسلمان دربارۀ عقل بسيار گفتهاند؛در اينجا تنها به ديدگاه فارابى و بو على اشارت مىشود و تقسيمات عقل از ديد آن دو مىآيد.از ديرباز اختلاف بوده است كه آيا ابزار شناخت، عقل است و يا احساس و يا عقل و احساس است و بر همين اساس سه مكتب: عقلى | فصل 2- عقل يا خرد tcelletnI namuH و رابطۀ آن با آموزش و پرورش اسلامى: عقل در لغت معانى چندى دارد.فيلسوفان مسلمان دربارۀ عقل بسيار گفتهاند؛در اينجا تنها به ديدگاه فارابى و بو على اشارت مىشود و تقسيمات عقل از ديد آن دو مىآيد.از ديرباز اختلاف بوده است كه آيا ابزار شناخت، عقل است و يا احساس و يا عقل و احساس است و بر همين اساس سه مكتب: عقلى msilanoitaR، حسى msilaisneS، شك emsicitpecS زاده شد.اسلام، راه سوم را منتج مىداند؛ از اين گذشته، اسلام راه چهارمى را نيز معتبر مىشمارد و آن وحى و الهام است. | ||
فصل 3- ارزش علم و خرد در تعليم و تربيت اسلامى: قرنها پيش از اسلام، دربارۀ راه رسيدن به حقيقت، سه ديدگاه وجود داشته است در اسلام نيز اين سه باور زاده شد و گروهى گفتند براى رسيدن به حقيقت پاى استدلاليان چوبين بود.گروه ديگر به قدرت عقل در اين وادى باور داشتند. سرانجام گروه سوم آمد و عقل و ذوق و اشراق را درآميخت و مكتب سوم برآمد. | فصل 3- ارزش علم و خرد در تعليم و تربيت اسلامى: قرنها پيش از اسلام، دربارۀ راه رسيدن به حقيقت، سه ديدگاه وجود داشته است در اسلام نيز اين سه باور زاده شد و گروهى گفتند براى رسيدن به حقيقت پاى استدلاليان چوبين بود.گروه ديگر به قدرت عقل در اين وادى باور داشتند. سرانجام گروه سوم آمد و عقل و ذوق و اشراق را درآميخت و مكتب سوم برآمد. | ||
كارآيى يا ناتوانى خرد در رساندن به حقيقت با چند مقوله مهم فلسفى پيوند دارد؛ يعنى،جبر و اختيار،سازگارى دين و عقل،تعليم و تربيت. روى همرفته، همه مشائيان مسلمان، بسيارى از غير مشائيان، همه معتزليان، فراوانى از غير معتزليان، همه فيلسوفان و فقيهان شيعه، بيشتر فقيهان حنفى و فقيهان ديگر مكاتب، حجيت و قدرت عقل را پذيرفتهاند و اختيار بشر و تأثير تعليم و تربيت و سازگارى عقل و شرع را باور كردهاند. | كارآيى يا ناتوانى خرد در رساندن به حقيقت با چند مقوله مهم فلسفى پيوند دارد؛ يعنى،جبر و اختيار،سازگارى دين و عقل،تعليم و تربيت. روى همرفته، همه مشائيان مسلمان، بسيارى از غير مشائيان، همه معتزليان، فراوانى از غير معتزليان، همه فيلسوفان و فقيهان شيعه، بيشتر فقيهان حنفى و فقيهان ديگر مكاتب، حجيت و قدرت عقل را پذيرفتهاند و اختيار بشر و تأثير تعليم و تربيت و سازگارى عقل و شرع را باور كردهاند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اسلام داراى نظام آموزشى است؛ برخى از ويژگيهاى اين نظام چنين است: ا) بر منطق و تعقل، احساس و تجربه پاگرفته است؛ ب)رويكرد دينى و توحيدى دارد و علم و تعليم و تعلم، هنگامى ستوده است كه به نزديكى به خداوند انجامد؛ ج) اخلاق مهمترين بخش آموزش اسلامى است. | اسلام داراى نظام آموزشى است؛ برخى از ويژگيهاى اين نظام چنين است: ا) بر منطق و تعقل، احساس و تجربه پاگرفته است؛ ب)رويكرد دينى و توحيدى دارد و علم و تعليم و تعلم، هنگامى ستوده است كه به نزديكى به خداوند انجامد؛ ج) اخلاق مهمترين بخش آموزش اسلامى است. | ||
فصل 6- هدف آموزش و پرورش: سقراط،افلاطون، ارسطو و ديگران هريك به گونهاى به هدفهاى آموزش و پرورش پرداختهاند.هدف هاى هر نظام آموزشى ممكن است در زمان ها و مكان هاى گوناگون دگرگون شود،اين نكته در اهداف آموزشى اسلام نيز صادق است.در نظام هاى آموزشى هدف هاى گوناگون وجود دارد كه گاه با هم در تعارضند؛ اما در آموزش و پرورش تطبيقى هدف هاى مشتركى براى آموزش ياد شده است. | فصل 6- هدف آموزش و پرورش: سقراط،افلاطون، ارسطو و ديگران هريك به گونهاى به هدفهاى آموزش و پرورش پرداختهاند.هدف هاى هر نظام آموزشى ممكن است در زمان ها و مكان هاى گوناگون دگرگون شود،اين نكته در اهداف آموزشى اسلام نيز صادق است.در نظام هاى آموزشى هدف هاى گوناگون وجود دارد كه گاه با هم در تعارضند؛ اما در آموزش و پرورش تطبيقى هدف هاى مشتركى براى آموزش ياد شده است. | ||
از تقسيم علوم در فلسفه اسلامى،مىتوان هدفهاى آموزشى اسلام را شناخت. برخى هدفهاى آموزش و پرورش اسلامى از اين قرار است:شناخت خدا،شناخت خود،اتصال نفس به عقل فعال،پرورش حس مسئوليت فردى و | از تقسيم علوم در فلسفه اسلامى،مىتوان هدفهاى آموزشى اسلام را شناخت. برخى هدفهاى آموزش و پرورش اسلامى از اين قرار است:شناخت خدا،شناخت خود،اتصال نفس به عقل فعال،پرورش حس مسئوليت فردى و اجتماعى، حفظ وحدت اسلامى و روى همرفته سعادت كامل انسان. | ||
فصل 7- رشد و تطور آموزش در اسلام: مراكز آموزشى چون: مكتب، مسجد، مدرسه؛ تشويق به آموختن؛ مراكز آموزش عالى؛ سفر براى كسب دانش؛ مواد آموزشى؛ نفى نظام طبقاتى در آموزش اسلامى؛ اجرت براى آموزش؛ آشنايى با فرهنگ و دانش بيگانه؛ نهضت ترجمه؛دار الحكمه؛وضع آموزش و پرورش در قرن سوم و چهارم و پنجم مطالب اين فصل است. | فصل 7- رشد و تطور آموزش در اسلام: مراكز آموزشى چون: مكتب، مسجد، مدرسه؛ تشويق به آموختن؛ مراكز آموزش عالى؛ سفر براى كسب دانش؛ مواد آموزشى؛ نفى نظام طبقاتى در آموزش اسلامى؛ اجرت براى آموزش؛ آشنايى با فرهنگ و دانش بيگانه؛ نهضت ترجمه؛دار الحكمه؛وضع آموزش و پرورش در قرن سوم و چهارم و پنجم مطالب اين فصل است. | ||
فصل 8- اصول و روشهاى آموزش و پرورش اسلامى: از پذيرش حق آموزش thgiR noitacudE fo و آموزش اجبارى noitacudE yroslupmoC در كشورهاى متمدن چندان نمىگذرد و هنوز بسيارند كشورهايى كه به اين دو اصل نه باور دارند و نه عمل مىكنند.اسلام هر دو را محترم مىدارد و تربيت فرزند را از واجبات عينى پدر و مادر مىداند. | فصل 8- اصول و روشهاى آموزش و پرورش اسلامى: از پذيرش حق آموزش thgiR noitacudE fo و آموزش اجبارى noitacudE yroslupmoC در كشورهاى متمدن چندان نمىگذرد و هنوز بسيارند كشورهايى كه به اين دو اصل نه باور دارند و نه عمل مىكنند.اسلام هر دو را محترم مىدارد و تربيت فرزند را از واجبات عينى پدر و مادر مىداند. |