پرش به محتوا

تفسير ابن جريج: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
'''تفسیر ابن جریح''' مجموعه روایات تفسیری [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریح]] (حدود 80-150/151ق)، محدث، فقیه و مفسر رومی‌الاصل است. [[عبدالغنی، علی حسن|علی حسن عبدالغنی]] این روایات را گردآوری نموده و بر آن مقدمه نوشته است.
'''تفسیر ابن جریح''' مجموعه روایات تفسیری [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریح]] (حدود 80-150/151ق)، محدث، فقیه و مفسر رومی‌الاصل است. [[عبدالغنی، علی حسن|علی حسن عبدالغنی]] این روایات را گردآوری نموده و بر آن مقدمه نوشته است.


داوودی، [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|ابن جریح]] را صاحب تفسیری دانسته که گویا بر حجاج بن محمد مصیصی املا شده است. حاجی خلیفه نیز از سه کتاب تفسیر، سنن و مناسک منسوب به او نام می‌برد. به گفته [[سزگین، فؤاد|سزگین]] تفسیر ابن جریح مورد اقتباس [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] بوده است<ref>ر.ک: رفيعي، علی، ص227</ref>‏
داوودی، [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|ابن جریح]] را صاحب تفسیری دانسته که گویا بر [[حجاج بن محمد مصیصی]] املا شده است. حاجی خلیفه نیز از سه کتاب تفسیر، سنن و مناسک منسوب به او نام می‌برد. به گفته [[سزگین، فؤاد|سزگین]] تفسیر ابن جریح مورد اقتباس [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] بوده است<ref>ر.ک: رفيعي، علی، ص227</ref>‏


نویسنده [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|ابن جریح]] را از جمله تابعینی دانسته که در تفسیر شناخته شده‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص2</ref> او سبب انتخاب ابن جریح به‌عنوان موضوع رساله خود را اولاً فراوانی روایاتی دانسته که از او در کتب تفسیر منقول ذکر شده است و دوم اطلاع بر حقیقت اتهاماتی است که به ابن جریح وارد شده و آنچه پیرامون او دررابطه‌با قضایایی چون اسرائیلیات در تفسیر وجود دارد.<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>‏
نویسنده [[ابن جریح، عبدالملک بن عبدالعزیز|ابن جریح]] را از جمله تابعینی دانسته که در تفسیر شناخته شده‌اند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص2</ref> او سبب انتخاب ابن جریح به‌عنوان موضوع رساله خود را اولاً فراوانی روایاتی دانسته که از او در کتب تفسیر منقول ذکر شده است و دوم اطلاع بر حقیقت اتهاماتی است که به ابن جریح وارد شده و آنچه پیرامون او دررابطه‌با قضایایی چون اسرائیلیات در تفسیر وجود دارد.<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>‏