پرش به محتوا

اندیشه‌شناسی محدثان حله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh صفحهٔ اندیشه شناسی محدثان حله را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به اندیشه‌شناسی محدثان حله منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''اندیشه‌شناسی محدثان حله''' تألیف امین حسین‌پوری (متولد 1361ش)، بررسی مکتب حدیثی حله و جریآن‌های حدیثی این خطه و پاسخ به برخی شبهات پیرامون آرا و تفکرات برخی چهره‌های برجسته این مکتب است.
'''اندیشه‌شناسی محدثان حله''' تألیف [[حسین پوری، امین|امین حسین‌پوری]] (متولد 1361ش)، بررسی مکتب حدیثی حله و جریان‌های حدیثی این خطه و پاسخ به برخی شبهات پیرامون آرا و تفکرات برخی چهره‌های برجسته این مکتب است.


نویسنده، در ضرورت پژوهش درباره حوزه حدیثی حله و دانشوران آن می‌نویسد: شمار فراوان دانشوران حلّی و نیز حجم فراوان نگاشته‌های فقهی-حدیثی به‌جامانده از آنان، بررسی این مکتب حدیثی را ضروری می‌نمایانند. در کنار اینها، حوزه حله، دارای اندیشه‌ها و جریآن‌های حدیثی منسجمی بوده است که هر یک، مبانی حدیثی ویژه خود داشته‌اند و اندیشه‌های برخی از بزرگان این مکتب، همچون علامه حلی، تا چند سده پس از آنان بر آرا و دیدگاه‌های فقیهان و محدثان شیعه، اثرگذار بوده و برخی ابتکارات آنان (همچون تقسیم‌بندی چهارگانه حدیث) تا روزگار ما نیز هواداران بسیار داشته است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص9-8</ref>‏
نویسنده، در ضرورت پژوهش درباره حوزه حدیثی حله و دانشوران آن می‌نویسد: شمار فراوان دانشوران حلّی و نیز حجم فراوان نگاشته‌های فقهی- حدیثی به‌جامانده از آنان، بررسی این مکتب حدیثی را ضروری می‌نمایانند. در کنار اینها، حوزه حله، دارای اندیشه‌ها و جریآن‌های حدیثی منسجمی بوده است که هر یک، مبانی حدیثی ویژه خود داشته‌اند و اندیشه‌های برخی از بزرگان این مکتب، همچون [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]، تا چند سده پس از آنان بر آرا و دیدگاه‌های فقیهان و محدثان شیعه، اثرگذار بوده و برخی ابتکارات آنان (همچون تقسیم‌بندی چهارگانه حدیث) تا روزگار ما نیز هواداران بسیار داشته است.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص9-8</ref>‏


مطالب در هشت فصل تدوین شده است. فصل اول به شکل گذرا، درباره شهر حله و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن سخن گفته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏ سپس در فصول دوم تا چهارم، پس از آشناکردن خواننده با اندیشه‌های برجسته مکتب حدیثی حله، اندیشه یا جریان حدیثی دانشوران حلی را به سه گونه تقسیم کرده است: جریان پیرو مکتب بغداد که شاید ابن ادریس حلی تنها شخصیت این جریان حدیثی باشد؛ جریان حدیث محور که چهره برجسته این جریان در مکتب حله، سید علی بن طاووس است؛ و جریان حدیثی فقه محور که چهره‌های شاخص این جریان سید احمد بن طاووس، محقق حلی و علامه حلی است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص213 و 215 و 221</ref>‏
مطالب در هشت فصل تدوین شده است. فصل اول به شکل گذرا، درباره شهر حله و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن سخن گفته است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏ سپس در فصول دوم تا چهارم، پس از آشناکردن خواننده با اندیشه‌های برجسته مکتب حدیثی حله، اندیشه یا جریان حدیثی دانشوران حلی را به سه گونه تقسیم کرده است: جریان پیرو مکتب بغداد که شاید ابن ادریس حلی تنها شخصیت این جریان حدیثی باشد؛ جریان حدیث محور که چهره برجسته این جریان در مکتب حله، [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید علی بن طاووس]] است؛ و جریان حدیثی فقه محور که چهره‌های شاخص این جریان [[ابن طاووس، احمد بن موسی|سید احمد بن طاووس]]، [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلی]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص213 و 215 و 221</ref>‏


در فصول ششم و هفتم، جریآن‌های حدیثی در مکتب حله، مکتب حله و ارتباط آن با اهل‌سنت و مکتب حله از نگاه دانشوران موردبحث قرار گرفته است. از جمله مباحث مهمی که در فصول آخر کتاب مطرح شده این است که برخی ارزیابی‌ها درباره عالمان حلی نادرست است: زیرسؤال‌بردن میراث روایی سید ابن طاووس در حوزه دعا، به بهانه انشای دعا توسط وی؛ نسبت‌دادن تحلیل صوفیانه از قیام سید الشهداء به سید ابن طاووس و نسبت‌دادن «اصالة العدالة» در حوزه رجال به علامه حلی از جمله این اشتباهات است.<ref>ر.ک: همان، ص313-312</ref>‏
در فصول ششم و هفتم، جریان‌های حدیثی در مکتب حله، مکتب حله و ارتباط آن با اهل‌سنت و مکتب حله از نگاه دانشوران موردبحث قرار گرفته است. از جمله مباحث مهمی که در فصول آخر کتاب مطرح شده این است که برخی ارزیابی‌ها درباره عالمان حلی نادرست است: زیرسؤال‌بردن میراث روایی [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید ابن طاووس]] در حوزه دعا، به بهانه انشای دعا توسط وی؛ نسبت‌دادن تحلیل صوفیانه از قیام سید الشهداء به [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید ابن طاووس]] و نسبت‌دادن «اصالة العدالة» در حوزه رجال به [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] از جمله این اشتباهات است.<ref>ر.ک: همان، ص313-312</ref>‏


==پانویس ==
==پانویس ==