۱۶۹
ویرایش
Fgarnezadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Fgarnezadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==باورها== | ==باورها== | ||
اما احتمالاً شاخصترین ویژگی شعر ابن هانی که از او شاعری بحثانگیز ساخته، همانا درون مایه اعتقادی و سیاسی اشعار اوست و همین ویژگی است که از دیرباز سبب شده که داوریهای ادبی و فنی منتقدان درباره وی از حب و بغضهای مذهبی و سیاسی برکنار نماند. | اما احتمالاً شاخصترین ویژگی شعر ابن هانی که از او شاعری بحثانگیز ساخته، همانا درون مایه اعتقادی و سیاسی اشعار اوست و همین ویژگی است که از دیرباز سبب شده که داوریهای ادبی و فنی منتقدان درباره وی از حب و بغضهای مذهبی و سیاسی برکنار نماند. | ||
مدیحههایی که ابن هانی در ستایش معز سروده اغلب آکنده از مفاهیم و باورهای مذهبی و کلامی اسماعیلی است. مفاهیمی چون امامت، عصمت امام، جایگاه امام در خلقت و سایر باورهای بنیادی اسماعیلیان بهویژه درباره امامت که همه در قالب مدح و خطاب به معز، امام و ممدوح شاعر به نظم آمده، در بسیاری از قصاید او به چشم میخورد. در برخی از این قصاید که طبعاً برای خواننده ناآشنا با باورهای اسماعیلیان غریب مینماید، شاعر گاه چنان صفتهای بزرگی (مثلاً واحد، قهار، علة الدنیا) به ممدوح خود نسبت میدهد که جز با تفسیرهای پیچیده کلامی نمیتوان از تضاد آنها با باورهای متعارف اهل سنت کاست. همین امر سبب شده که به استثنای شیعیان امامی که البته نسبت به او نظر مساعد داشتهاند. تقریباً تمامی منابع دیگر او را به غلو یا کفرگویی متهم کنند و آنان نیز که خواستهاند توضیحی برای این امر بیابند، یا مانند ابن شَدّاد قیروانی خلیفه معز را متهم ساختهاند که شعرای خود را وادار به چنین غلوهایی کرده است. و یا اصولاً در صداقت ابن هانی شک کرده و مدیحههای شاعر را تنها وسیلهای برای تملق و دستیابی به عطایایی بیشتر قلمداد کردهاند، حال آنکه، با توجه به قراین تاریخی و ادبی، دلیلی برای تردید در صداقت ابن هانی در دست نیست و آنچه غلو و در نتیجه کفرگویی ابن هانی خوانده شده، درواقع چیزی نیست جز تجلّی منظوم عقاید نحلههایی که صرف ظهور تاریخیشان، در نظر عامه اهل سنت، حاکی از نوعی فراتر رفتن از حد متعارف زندگی و باورهای مسلمانان بوده است. | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
ابن هانی هنگام انتقال پایتخت به قاهره، زمانی که خلیفه در حال حرکت به سوی مصر بود، به گونهای نامنتظر کشته شد. علل و چگونگی مرگ ابن هانی خود از نکات تاریک زندگی اوست. به روایت منابع، شاعر هنگامی که معز، افریقیه (تقریباً تونس امروزی) را به قصد مصر ترک میگفت، تا مسافتی از راه (ظاهراً پس از برقه) در رکاب وی بود و آنگاه که پس از بدرقه او، برای آوردن خانواده خود، به سوی مغرب باز میگشته، در برقه چند روزی در خانه یکی از اعیان شهر اقامت کرد. در همین شهر، در بامداد شبی که با بادهنوشی و احیاناً کشمکشهایی همراه بوده، پیکر بیجان او را که با پارهای از جامهاش خفه شده بود، در باغی یافتند. برخی قتل او را با شرابخواری و هوسرانیهای او مربوط دانسته اند. برخی نیز حسادتها و خصومتهای شخصی یا سیاسی را در این امر دخیل شمرده اند. | ابن هانی هنگام انتقال پایتخت به قاهره، زمانی که خلیفه در حال حرکت به سوی مصر بود، به گونهای نامنتظر کشته شد. علل و چگونگی مرگ ابن هانی خود از نکات تاریک زندگی اوست. به روایت منابع، شاعر هنگامی که معز، افریقیه (تقریباً تونس امروزی) را به قصد مصر ترک میگفت، تا مسافتی از راه (ظاهراً پس از برقه) در رکاب وی بود و آنگاه که پس از بدرقه او، برای آوردن خانواده خود، به سوی مغرب باز میگشته، در برقه چند روزی در خانه یکی از اعیان شهر اقامت کرد. در همین شهر، در بامداد شبی که با بادهنوشی و احیاناً کشمکشهایی همراه بوده، پیکر بیجان او را که با پارهای از جامهاش خفه شده بود، در باغی یافتند. برخی قتل او را با شرابخواری و هوسرانیهای او مربوط دانسته اند. برخی نیز حسادتها و خصومتهای شخصی یا سیاسی را در این امر دخیل شمرده اند. مرگ ابن هانی، بر معز نیز گران آمد، چه او امید داشت که با داشتن شاعر بزرگی چون وی، از لحاظ ادبی نیز خلافت بغداد را به مبارزه بطلبد و هر چه بیشتر بر رونق ادبی و سیاسی بارگاه خود بیفزاید. | ||
مرگ ابن هانی، بر معز نیز گران آمد، چه او امید داشت که با داشتن شاعر بزرگی چون وی، از لحاظ ادبی نیز خلافت بغداد را به مبارزه بطلبد و هر چه بیشتر بر رونق ادبی و سیاسی بارگاه خود بیفزاید. | |||
==آثار== | ==آثار== |