پرش به محتوا

ابن تیمیة لیس شیخ‌الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''ابن تيمية ليس شيخ‌الإسلام'''، اثری از [[مسکه، محمد بن احمد|محمد بن احمد مسکه بن عتیق یعقوبی برکی اشعری مالکی]] (ولادت 1356ق)، از پیروان طریقه مریدیه، در نقد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است.
'''ابن تيمية ليس شيخ‌الإسلام'''، اثری از [[مسکه، محمد بن احمد|محمد بن احمد مسکه بن عتیق یعقوبی برکی اشعری مالکی]] (ولادت 1356ق)، از پیروان طریقه مریدیه، در نقد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است.


نوشتار حاضر پیرامون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] به نگارش درآمده است. نگارنده بر آن بوده تا از رهگذر واکاوی شخصیت [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و بررسی عقایدش با تکیه بر آثار برجای‌مانده از او، متصف شدن وی را به‌عنوان شیخ‌الاسلام مورد نقد و انکار قرار دهد. ازآنجاکه نویسنده به رد عقاید انحرافی ابن تیمیه در دیگر آثارش پرداخته، در این اثر متعرض این امر نشده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص19-21</ref>.
نوشتار حاضر پیرامون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] به نگارش درآمده است. نگارنده بر آن بوده تا از رهگذر واکاوی شخصیت [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و بررسی عقایدش با تکیه بر آثار برجای‌مانده از او، متصف شدن وی را به‌عنوان شیخ‌الاسلام مورد نقد و انکار قرار دهد. ازآنجاکه نویسنده به رد عقاید انحرافی ابن تیمیه در دیگر آثارش پرداخته، در این اثر متعرض این امر نشده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص19-21</ref>.


== شیخ الاسلام کیست؟ ==
شیخ الاسلام، عنوانی احترام‌آمیز یرای علما و فقهای طراز اول و نیز منصبی دینی و رسمی در دوره صفوی-قاجاری و نیز در عثمانی بوده است. ظاهراً شیخ‌الاسلام برای اولین بار به‌عنوان یک لقب عالی دینی از حدود قرن چهارم در خراسان معمول شد و به تدریج از غرب تا آناطولی و سرزمین‌های عربی و از شرق تا چین و هند و سیام رواج یافت و صرف‌نظر از اختلاف دیدگاه‌ها در این زمینه، احتمالاً از عصر سلیمان قانونی (حک: 926-974) به صورت یک منصب رسمی دینی درآمد. احتمالاً در آغاز، به‌ویژه در خراسان، شیخ‌الاسلام‌ها، نه صاحبان فتوای رسمی، بلکه مدرسان بزرگ و صاحب‌نفوذ بوده‌اند... در برخی از منابع، برای ابن تیمه این لقب به کار رفته است<ref>بیانلو، حسین، ج28، ص316</ref> که مخالفانی از جمله نویسنده کتاب حاضر، محمد بن احمد مسکه دارد.
شیخ الاسلام، عنوانی احترام‌آمیز یرای علما و فقهای طراز اول و نیز منصبی دینی و رسمی در دوره صفوی-قاجاری و نیز در عثمانی بوده است. ظاهراً شیخ‌الاسلام برای اولین بار به‌عنوان یک لقب عالی دینی از حدود قرن چهارم در خراسان معمول شد و به تدریج از غرب تا آناطولی و سرزمین‌های عربی و از شرق تا چین و هند و سیام رواج یافت و صرف‌نظر از اختلاف دیدگاه‌ها در این زمینه، احتمالاً از عصر سلیمان قانونی (حک: 926-974) به صورت یک منصب رسمی دینی درآمد. احتمالاً در آغاز، به‌ویژه در خراسان، شیخ‌الاسلام‌ها، نه صاحبان فتوای رسمی، بلکه مدرسان بزرگ و صاحب‌نفوذ بوده‌اند... در برخی از منابع، برای ابن تیمه این لقب به کار رفته است<ref>بیانلو، حسین، ج28، ص316</ref> که مخالفانی از جمله نویسنده کتاب حاضر، محمد بن احمد مسکه دارد.


مطالب کتاب در یک مقدمه، پانزده فصل و یک خاتمه تنظیم شده است. نویسنده پیش از پرداختن به مباحث اصلی کتاب در مقدمه‌ای کوتاه پاره‌ای از سخنان علمای معاصر و برخی از همفکران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، نظیر: [[ذهبی، محمد بن احمد|حافظ ذهبی]]، [[تقی‌الدین سبکی]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از عالمان سنی را درباره او و انحرافاتش آورده است<ref >ر.ک: همان، ص21-24</ref>.
== ساختار ==
مطالب کتاب در یک مقدمه، پانزده فصل و یک خاتمه تنظیم شده است.
 
== گزارش محتوا ==
نویسنده پیش از پرداختن به مباحث اصلی کتاب در مقدمه‌ای کوتاه پاره‌ای از سخنان علمای معاصر و برخی از همفکران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، نظیر: [[ذهبی، محمد بن احمد|حافظ ذهبی]]، [[تقی‌الدین سبکی]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] و برخی دیگر از عالمان سنی را درباره او و انحرافاتش آورده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص21-24</ref>.


در ادامه در فصل اول تحت عنوان «روش ابن تیمیه در فریب‌کاری و به گمراهی کشیدن»، به مباحث مختلفی از جمله گریز و ظفره رفتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در بیان برخی مسائل به‌منظور فرار از بازخواست توسط علمای اهل سنت به‌همراه ذکر نمونه‌ مسائلی در این راستا پرداخته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-56</ref>.
در ادامه در فصل اول تحت عنوان «روش ابن تیمیه در فریب‌کاری و به گمراهی کشیدن»، به مباحث مختلفی از جمله گریز و ظفره رفتن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در بیان برخی مسائل به‌منظور فرار از بازخواست توسط علمای اهل سنت به‌همراه ذکر نمونه‌ مسائلی در این راستا پرداخته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55-56</ref>.
خط ۵۵: خط ۶۰:


به جهت اهمیت این کتاب، عالمان متعددی از اهل سنت بر آن تقریظ زده و آن را به جهت ویژگی‌هایی که از آن برخوردار است، مورد ستایش قرار داده‌‌اند و در ضمن آن به برخی از ویژگی‌های آن اشاره نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص279-337</ref>.
به جهت اهمیت این کتاب، عالمان متعددی از اهل سنت بر آن تقریظ زده و آن را به جهت ویژگی‌هایی که از آن برخوردار است، مورد ستایش قرار داده‌‌اند و در ضمن آن به برخی از ویژگی‌های آن اشاره نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص279-337</ref>.
از جمله ویژگی‌های این اثر با توجه به حجم کم آن بیان عقاید اهل سنت از منظر عالمانی مانند [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام|عز بن عبدالسلام]]، همچنین مشتمل بودن آن بر بحث ارزشمندی در عصمت انبیا همراه با سبک و روشی متمایز در توضیح مطالب و بیان روش‌های فریب‌کارنه ابن تیمیه در سخن و... است<ref>ر.ک: همان، ص333-334</ref>.
از جمله ویژگی‌های این اثر با توجه به حجم کم آن بیان عقاید اهل سنت از منظر عالمانی مانند [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام|عز بن عبدالسلام]]، همچنین مشتمل بودن آن بر بحث ارزشمندی در عصمت انبیا همراه با سبک و روشی متمایز در توضیح مطالب و بیان روش‌های فریب‌کارنه ابن تیمیه در سخن و... است<ref>ر.ک: همان، ص333-334</ref>.