۱۰۷٬۰۹۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علیه السّلام' به 'علیهالسّلام') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
باری، این کتاب کاوشی است اجمالی و گزینشی دربارۀ مسائل تربیتی از نگاه شیعه از آغاز تا اواخر قرن پنجم هجری. تکیه اصلی نگارنده بر احوال و آثار امامان شیعه علیهم السّلام است و از پرداختن به آراء مربیان شیعه خودداری کرده است. کار نگارنده بیشتر گردآوری و تألیف است و حرف تازه و ابتکاری در آن کمتر دیده میشود. پارهای بزرگ از منابع نگارنده دست دوم است. بحثهای کتاب عموما در حوزۀ تعلیم است و نه تربیت؛ لذا، عنوان کتاب اعم از متن آن است. نیمی از کتاب مربوط به تاریخ آموزش در تشیع است. | باری، این کتاب کاوشی است اجمالی و گزینشی دربارۀ مسائل تربیتی از نگاه شیعه از آغاز تا اواخر قرن پنجم هجری. تکیه اصلی نگارنده بر احوال و آثار امامان شیعه علیهم السّلام است و از پرداختن به آراء مربیان شیعه خودداری کرده است. کار نگارنده بیشتر گردآوری و تألیف است و حرف تازه و ابتکاری در آن کمتر دیده میشود. پارهای بزرگ از منابع نگارنده دست دوم است. بحثهای کتاب عموما در حوزۀ تعلیم است و نه تربیت؛ لذا، عنوان کتاب اعم از متن آن است. نیمی از کتاب مربوط به تاریخ آموزش در تشیع است. | ||
بحث فلسفۀ تربیت از منظر شیعه پرورده و جامع و مانع نیفتاده است و مثلا معلوم نیست براساس کدام مرجح، نگارنده از تربیت اخلاقی و شغلی گفته؛ اما، تربیت عقلانی و اعتقادی و جسمی و عاطفی و جنسی و هنری را واگذاشته است، بگذریم از اینکه اصولا بحث از حوزههای تربیت خارج از حیطۀ فلسفۀ تربیت است. همچنین نگارنده از نگرشهای هستیشناختی، خداشناختی، جهانشناختی و انسانشناختی شیعه در اصول فلسفی آرای تربیتی شیعه یاد نکرده و تنها در فصل دوم و سوم اشارتی کوتاه و گزینشی به خداوند و انسان کرده است که کافی نیست. در فصل چهارم، دعا را از روشهای آموزشی دانسته است که پذیرش آن دشوار است، درستتر آن است که دعا از روشهای تربیتی بدانیم نه از روشهای آموزشی. نگارنده در صفحۀ 337 از قول عبد اللّه فیاض میگوید: امام باقر | بحث فلسفۀ تربیت از منظر شیعه پرورده و جامع و مانع نیفتاده است و مثلا معلوم نیست براساس کدام مرجح، نگارنده از تربیت اخلاقی و شغلی گفته؛ اما، تربیت عقلانی و اعتقادی و جسمی و عاطفی و جنسی و هنری را واگذاشته است، بگذریم از اینکه اصولا بحث از حوزههای تربیت خارج از حیطۀ فلسفۀ تربیت است. همچنین نگارنده از نگرشهای هستیشناختی، خداشناختی، جهانشناختی و انسانشناختی شیعه در اصول فلسفی آرای تربیتی شیعه یاد نکرده و تنها در فصل دوم و سوم اشارتی کوتاه و گزینشی به خداوند و انسان کرده است که کافی نیست. در فصل چهارم، دعا را از روشهای آموزشی دانسته است که پذیرش آن دشوار است، درستتر آن است که دعا از روشهای تربیتی بدانیم نه از روشهای آموزشی. نگارنده در صفحۀ 337 از قول عبد اللّه فیاض میگوید: امام باقر علیهالسّلام در شهر مدینه در مکتبخانه آموزش میداده است! که جای بررسی دارد. | ||
در این اثر هیچگونه تعصب و جانبداری از تشیع و تسنن دیده نمیشود و نگارنده با روحیۀ علمی پیشرفته است. با آنکه این اثر خالی از عیب و کاستی نیست؛ اما، جای آن در میان منابع فارسی در باب تربیت از نگاه شیعه خالی است و مطالعه و بررسی آن مفید است. بویژه اگر همراه با کتاب «تاریخ التربیة عند الامامیة و اسلافهم من الشیعة بین عهدی الصادق و الطوس1» مطالعه شود. | در این اثر هیچگونه تعصب و جانبداری از تشیع و تسنن دیده نمیشود و نگارنده با روحیۀ علمی پیشرفته است. با آنکه این اثر خالی از عیب و کاستی نیست؛ اما، جای آن در میان منابع فارسی در باب تربیت از نگاه شیعه خالی است و مطالعه و بررسی آن مفید است. بویژه اگر همراه با کتاب «تاریخ التربیة عند الامامیة و اسلافهم من الشیعة بین عهدی الصادق و الطوس1» مطالعه شود. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
موضوع فصل چهارم این اثر، برنامۀ درسی و مراحل آموزشی و روشهای آموزشی در نظر شیعه است. نگارنده برای بازشکافت این نکات، ابتدا به توجه شیعه به علوم غیردینی در کنار علوم دینی میپردازد، به برخی از مواد آموزشی مورد توجه شیعه در مراحل گوناگون آموزشی اشاره میکند، از اختلافنظر شیعه با اهل سنت در خصوص آغاز آموزش با حفظ قرآن یاد میکند. نگارنده پس از این به شرح مراحل آموزشی از منظر شیعه میرسد و به مرحلۀ کودکی (از ولادت تا 7 سالگی) و مرحلۀ صباوت (از 7 تا 15 سالگی) و مرحله تکلیف (از 15 سالگی به بعد) و سرانجام مرحلۀ اجتهاد اشاره میکند. | موضوع فصل چهارم این اثر، برنامۀ درسی و مراحل آموزشی و روشهای آموزشی در نظر شیعه است. نگارنده برای بازشکافت این نکات، ابتدا به توجه شیعه به علوم غیردینی در کنار علوم دینی میپردازد، به برخی از مواد آموزشی مورد توجه شیعه در مراحل گوناگون آموزشی اشاره میکند، از اختلافنظر شیعه با اهل سنت در خصوص آغاز آموزش با حفظ قرآن یاد میکند. نگارنده پس از این به شرح مراحل آموزشی از منظر شیعه میرسد و به مرحلۀ کودکی (از ولادت تا 7 سالگی) و مرحلۀ صباوت (از 7 تا 15 سالگی) و مرحله تکلیف (از 15 سالگی به بعد) و سرانجام مرحلۀ اجتهاد اشاره میکند. | ||
نکته دیگر در این فصل، روشهای آموزشی است که عبارتند از: مناظرۀ علمی، روش دعا و عنایت ویژۀ امامان شیعه بالاخص حضرت سجاد | نکته دیگر در این فصل، روشهای آموزشی است که عبارتند از: مناظرۀ علمی، روش دعا و عنایت ویژۀ امامان شیعه بالاخص حضرت سجاد علیهالسّلام به آن برای آموزش، روش املا، روش موعظه، روش مراسله و آموزش از راه مکاتبه، آموزش از راه کتاب، روش پرسش و گفتگو. نگارنده هریک از روشهای یاد شده را بشرح میآورد؛ سپس، به علم و متعلم در نگاه شیعه میپردازد، از آداب معلم نسبت به خود، آداب آموزگار نسبت به شاگردان، و نیز آداب شاگرد نسبت به معلم یاد میکند، به وضع اجتماعی معلم میرسد و از اوضاع مالی و محل تأمین هزینه مدرس، مدرسه و زندگی طلاب میگوید و به لباس معلمان اشاره میکند. | ||
فصل پنجم دربارۀ مهمترین مراکز علمی شیعه یا به دیگر سخن پراکندگی جغرافیایی مراکز آموزشی شیعه است. نگارنده برای آغاز این بحث ابتدا، از عوامل سهگانۀ زمان و محیط و شخصیت عالمان که در دگرگونی و گسترش مراکز آموزشی شیعه دخیل افتاده است یاد میکند؛ سپس، به شرح مراکز جغرافیایی آموزش در تشیع میپردازد: | فصل پنجم دربارۀ مهمترین مراکز علمی شیعه یا به دیگر سخن پراکندگی جغرافیایی مراکز آموزشی شیعه است. نگارنده برای آغاز این بحث ابتدا، از عوامل سهگانۀ زمان و محیط و شخصیت عالمان که در دگرگونی و گسترش مراکز آموزشی شیعه دخیل افتاده است یاد میکند؛ سپس، به شرح مراکز جغرافیایی آموزش در تشیع میپردازد: | ||
1) مدینۀ منوره: این شهر تربیتگاه امام علی | 1) مدینۀ منوره: این شهر تربیتگاه امام علی علیهالسّلام و حضرت فاطمه(س) و فرزندان آن بزرگان است و فقیهان بزرگی از صحابه در آن پرورش یافتند که همه از شیعیان علی علیهالسّلام بودند که سنت نبوی را پاس داشتند و به نسلهای دیگر منتقل کردند. حضرت علی علیهالسّلام پس از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله، بزرگترین عالم در علوم اسلامی است؛ چه، رسول اللّه شهر علم و علی دروازۀ آن است. حضرت امیر علیهالسّلام در مدینه به مدت 24 سال به آموزش معارف اسلامی پرداخت و هستۀ حرکت علمی را بنا نهاد که پس از آن حضرت علیهالسّلام در بغداد میوه داد. | ||
نگارنده در ادامه به اقدام علی | نگارنده در ادامه به اقدام علی علیهالسّلام برای جمعآوری قرآن میپردازد، از حرکت علمی شیعه در مدینه پس از حضرت علی اشاره میکند، از آموزش حضرت سجاد در آن شهر میگوید، به تأسیس مکتب اهل بیت در مدینه به زعامت و بنیانگذاری علمی و سیاسی حضرت باقر علیهالسّلام و حضرت صادق علیهالسّلام میپردازد و برخی از تربیتیافتگان این مکتب را نام میبرد و از محتوای فکری مدرسه و مکتب اهل بیت علیهم السّلام یاد میکند. | ||
2) عراق: نگارنده در اینجا ابتدا به شرح فعالیتهای علمی و آموزشی شیعه در کوفه میپردازد. وی در شرح این موضوع از هجرت علی | 2) عراق: نگارنده در اینجا ابتدا به شرح فعالیتهای علمی و آموزشی شیعه در کوفه میپردازد. وی در شرح این موضوع از هجرت علی علیهالسّلام از مدینه به عراق و ایجاد شهر کوفه به دستور آن حضرت میگوید و اشاره میکند که امام در کوفه به آموزش شاخههای گوناگون معرفت به فراخور زمان میپرداخته است. کوفه پیش از حضرت صادق علیهالسّلام مرکز حرکتهای فکری در عصر دوم فقه شیعه بوده و از اهم مراکز فقه شیعه به شمار میرفته است. چون امام صادق علیهالسّلام از مدینه منوره به کوفه منتقل شد باب تازهای از آموزش در شیعه گشوده شد که نمونۀ اعلای آن تربیت متکلمان زبردستی مانند هشام بن حکم در مکتب امام صادق علیهالسّلام است. | ||
پس از تأسیس شهر بغداد، حرکت علمی در عراق از کوفه به بغداد منتقل شد و دیری نگذشت که بغداد مدینة العلم شد و بسیاری از دانشمندان مسلمان از سراسر جهان اسلام بدانجا روی آوردند. امام موسی بن جعفر | پس از تأسیس شهر بغداد، حرکت علمی در عراق از کوفه به بغداد منتقل شد و دیری نگذشت که بغداد مدینة العلم شد و بسیاری از دانشمندان مسلمان از سراسر جهان اسلام بدانجا روی آوردند. امام موسی بن جعفر علیهالسّلام و نیز امام رضا علیهالسّلام هم به این شهر آمدند. | ||
نقش این دو امام همام در گسترش علوم و فرهنگ شیعه به پای تلاشهای صادقین(ع) نرسید که نگارنده برخی از عوامل این امر را یادآور میشود و میافزاید: با این همه دانشمندان بنامی در مکتب این دو امام بزرگوار شیعه پرورش یافتند که وجودشان اساس حرکت علمی در بغداد شد. نگارنده در ادامه با اشارتی به زندگی شیخ طوسی و اقدامات او برای احیا و گسترش حیات و حرکت علمی در نجف اشرف، از مواد آموزشی در نجف اشرف میگوید و به مراحل آموزش در آن میپردازد و از جماعت اخوان الصفا یاد میکند. | نقش این دو امام همام در گسترش علوم و فرهنگ شیعه به پای تلاشهای صادقین(ع) نرسید که نگارنده برخی از عوامل این امر را یادآور میشود و میافزاید: با این همه دانشمندان بنامی در مکتب این دو امام بزرگوار شیعه پرورش یافتند که وجودشان اساس حرکت علمی در بغداد شد. نگارنده در ادامه با اشارتی به زندگی شیخ طوسی و اقدامات او برای احیا و گسترش حیات و حرکت علمی در نجف اشرف، از مواد آموزشی در نجف اشرف میگوید و به مراحل آموزش در آن میپردازد و از جماعت اخوان الصفا یاد میکند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
نگارنده پس از این به مسجد و اهتمام مسلمانان به استفادۀ آموزشی از آن و نیز جایگاه ویژۀ مسجد و آموزش در آن، نزد شیعیان میپردازد و از امامان معصوم علیهم السّلام که در مسجد تدریس و سخنرانی میکردهاند نام میبرد و از مساجد ویژۀ شیعیان در بغداد که در آنها فعالیتهای آموزشی هم صورت میگرفته است یاد میکند و به حساسیت عباسیان نسبت به این مساجد و آنچه در آنها میگذشته است، اشاره میکند و از نقش بزرگ مسجد کوفه در رشد روح علمی و گسترش فرهنگ اسلامی در میان مسلمانان میگوید و از مسجد جامع الازهر در مصر یاد میکند و به اهمیت آن در اسلام و نمونه بودن آن در طول قرون وسطی اشاره میکند و میافزاید: روحیۀ تسامح مذهبی و علاقۀ علمی فاطمیان موجب شده بود که در الازهر دروس شیعی و سنی تدریس شود. | نگارنده پس از این به مسجد و اهتمام مسلمانان به استفادۀ آموزشی از آن و نیز جایگاه ویژۀ مسجد و آموزش در آن، نزد شیعیان میپردازد و از امامان معصوم علیهم السّلام که در مسجد تدریس و سخنرانی میکردهاند نام میبرد و از مساجد ویژۀ شیعیان در بغداد که در آنها فعالیتهای آموزشی هم صورت میگرفته است یاد میکند و به حساسیت عباسیان نسبت به این مساجد و آنچه در آنها میگذشته است، اشاره میکند و از نقش بزرگ مسجد کوفه در رشد روح علمی و گسترش فرهنگ اسلامی در میان مسلمانان میگوید و از مسجد جامع الازهر در مصر یاد میکند و به اهمیت آن در اسلام و نمونه بودن آن در طول قرون وسطی اشاره میکند و میافزاید: روحیۀ تسامح مذهبی و علاقۀ علمی فاطمیان موجب شده بود که در الازهر دروس شیعی و سنی تدریس شود. | ||
از دیگر مکانهای آموزشی شیعه میتوان به منازل امامان علیهم السّلام و دانشمندان و امیران اشاره کرد. مثلا منزل امام زین العابدین | از دیگر مکانهای آموزشی شیعه میتوان به منازل امامان علیهم السّلام و دانشمندان و امیران اشاره کرد. مثلا منزل امام زین العابدین علیهالسّلام محل رفت و آمد طلاب علوم دینی بوده است؛ چنانکه، این امر در منازل مبارک امام پنجم، ششم و هشتم علیهم السّلام هم رخ میداده است. منازل علمای شیعه هم محل تحصیل و تدریس بوده که نگارنده برای نمونه به خانۀ عیاشی و سید مرتضی اشاره میکند و به منازل امیران مثل سیف الدولۀ حمدانی و وجود فعالیتهای آموزشی در آن میپردازد. | ||
نگارنده پس از این به مجالس علم و نقش آموزشی آنها میرسد و از مجلس درس حضرت صادق | نگارنده پس از این به مجالس علم و نقش آموزشی آنها میرسد و از مجلس درس حضرت صادق علیهالسّلام میگوید و با یاد مجالس درس پارهای از مشایخ بزرگ شیعه چون: | ||
ابن جغایی، شیخ مفید، سید مرتضی و عیاشی، به دار العلم و نقش آموزشی آن در فرهنگ تشیع میپردازد و از دار العلم بغداد که در سال 383 هجری به فرمان ابو نصر شاپور ابن اردشیر بنا شد، یاد میکند و از دار العلم شریف رضی میگوید و به دار العلم الحاکم بامر اللّه فاطمی که در 395 هجری در قاهره بنا شد و آن را دار الحکمه نامیدند اشاره میکند. | ابن جغایی، شیخ مفید، سید مرتضی و عیاشی، به دار العلم و نقش آموزشی آن در فرهنگ تشیع میپردازد و از دار العلم بغداد که در سال 383 هجری به فرمان ابو نصر شاپور ابن اردشیر بنا شد، یاد میکند و از دار العلم شریف رضی میگوید و به دار العلم الحاکم بامر اللّه فاطمی که در 395 هجری در قاهره بنا شد و آن را دار الحکمه نامیدند اشاره میکند. |