پرش به محتوا

الإقناع فی التربیة الإسلامیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صلّى اللّه علیه و اله' به 'صلّى‌اللّه‌علیه‌واله'
جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ه‌های')
جز (جایگزینی متن - 'صلّى اللّه علیه و اله' به 'صلّى‌اللّه‌علیه‌واله')
خط ۴۱: خط ۴۱:
فصل دوم. روش‌هاى اقناع: در این فصل به شرح روش‌هاى زیر مى‌پردازد: سرمشق نیکو:  
فصل دوم. روش‌هاى اقناع: در این فصل به شرح روش‌هاى زیر مى‌پردازد: سرمشق نیکو:  


نگارنده در شرح این روش، سرمشق را معنا مى‌کند و از نمونه و سرمشق نیکو مى‌گوید و از نیاز انسان به سرمشق یاد مى‌کند؛ سپس، از مراحل و مراتب پیروى از سرمشق به اعتبار مراتب سرمشقها مى‌گوید و از والاترین سرمشق یعنى، جناب رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله و پیروى از او بعنوان برترین پیروى مى‌گوید از پیروى از صحابه یاد مى‌کند و پیروى از پیروان سلف صالح نبوى در امت اسلامى را مرتبۀ سوم مى‌خواند و پیروى از پدر و مادر نیکوکار را مرتبۀ چهارم و پیروى از معلمان را مرتبه پنجم مى‌شمارد، آخرین مرحله و رتبه، پیروى از دوستان و معاشران نیک است. نگارنده پس از این به عناصر شخصیتى که کسى را به مقام سرمشقى مى‌رساند، اشاره مى‌کند. پس از این از روش گفتگو یاد مى‌کند و با یاد اهمیت آن، انواعش را در کتاب و سنت بررسى مى‌کند؛ یعنى، گفتگو تشریعى، وصفى، داستانى و جدلى. روش بعدى، داستان‌سرایى است، در قرآن چهارگونه داستان آمده است که پس از شرح آنها، از اهداف داستان‌هاى قرآنى مى‌گوید تا مى‌رسد به روش استفاده از مثال و تمثیل و کاربرد‌هاى قرآنى آن. نگارنده در این بخش، از اهمیت این روش و انواع آن در قرآن مى‌گوید و از چگونگى تحقق اقناع از راه تمثیل و مثال یاد مى‌کند؛ سپس، به روش تمرین و عمل مى‌پردازد و با اشاره به اهمیت آن از چگونگى به کار بردن این روش براى اقناع مى‌گوید. روش بعدى که از آن یاد مى‌کند، ترغیب و ترهیب است که نخست از کاررفت‌هاى قرآنى و سنتى این روش مى‌گوید، سپس، به روش اقناع از راه ترغیب و ترهیب مى‌پردازد و ویژگی‌هاى ترغیب و ترهیب قرآنى و نبوى را برمى‌شمارد.  
نگارنده در شرح این روش، سرمشق را معنا مى‌کند و از نمونه و سرمشق نیکو مى‌گوید و از نیاز انسان به سرمشق یاد مى‌کند؛ سپس، از مراحل و مراتب پیروى از سرمشق به اعتبار مراتب سرمشقها مى‌گوید و از والاترین سرمشق یعنى، جناب رسول اللّه صلّى‌اللّه‌علیه‌واله و پیروى از او بعنوان برترین پیروى مى‌گوید از پیروى از صحابه یاد مى‌کند و پیروى از پیروان سلف صالح نبوى در امت اسلامى را مرتبۀ سوم مى‌خواند و پیروى از پدر و مادر نیکوکار را مرتبۀ چهارم و پیروى از معلمان را مرتبه پنجم مى‌شمارد، آخرین مرحله و رتبه، پیروى از دوستان و معاشران نیک است. نگارنده پس از این به عناصر شخصیتى که کسى را به مقام سرمشقى مى‌رساند، اشاره مى‌کند. پس از این از روش گفتگو یاد مى‌کند و با یاد اهمیت آن، انواعش را در کتاب و سنت بررسى مى‌کند؛ یعنى، گفتگو تشریعى، وصفى، داستانى و جدلى. روش بعدى، داستان‌سرایى است، در قرآن چهارگونه داستان آمده است که پس از شرح آنها، از اهداف داستان‌هاى قرآنى مى‌گوید تا مى‌رسد به روش استفاده از مثال و تمثیل و کاربرد‌هاى قرآنى آن. نگارنده در این بخش، از اهمیت این روش و انواع آن در قرآن مى‌گوید و از چگونگى تحقق اقناع از راه تمثیل و مثال یاد مى‌کند؛ سپس، به روش تمرین و عمل مى‌پردازد و با اشاره به اهمیت آن از چگونگى به کار بردن این روش براى اقناع مى‌گوید. روش بعدى که از آن یاد مى‌کند، ترغیب و ترهیب است که نخست از کاررفت‌هاى قرآنى و سنتى این روش مى‌گوید، سپس، به روش اقناع از راه ترغیب و ترهیب مى‌پردازد و ویژگی‌هاى ترغیب و ترهیب قرآنى و نبوى را برمى‌شمارد.  


در فصل سوم، سخن از کاربرد‌هاى تربیتى اقناع است. نگارنده در شرح این کاربردها، از کاربرد تربیتى اقناع در زمینۀ برنامه و محتواى درسى مى‌گوید و به مفهوم برنامه درسى و اهمیت آن اشاره مى‌کند از ویژگی‌هاى برنامه درسى خوب مى‌گوید به برخى از کوتاهیها در برنامه‌‌هاى درسى اشاره مى‌کند؛ سپس، به کاربرد‌هاى تربیتى اقناع در حوزۀ روش تدریس مى‌پردازد و مفهوم روش را مى‌آورد، از برخى از ویژگی‌هاى روش مى‌گوید به اهمیت روش تدریس در فرایند تربیت اشاره مى‌کند، انواع ششگانۀ روش تدریس را شرح مى‌دهد، از روش شایسته، شروط و ویژگی‌هاى دهگانۀ آن یاد مى‌کند و شروط و عناصر تدریس در اسلام را شرح مى‌دهد و به ویژگی‌هاى معلم موفق مى‌پردازد و به جنبه‌‌هاى منفى روش تدریس و کوتاهی‌هاى انجام شده در روش تدریس اشاره مى‌کند؛ سپس، از روش‌هاى تدریس برگرفته از روش‌هاى اقناعى در تربیت اسلامى مى‌گوید، به برخى از مبانى تدریس در اسلام مى‌پردازد، به کاربرد‌هاى تربیتى اقناع در مدیریت مدرسه و روابط آموزشگاهى مى‌رسد و در شرح آن از نکات زیر یاد مى‌کند: مفهوم سرپرستى مدرسه و روابط آموزشگاهى، اهمیت این دو امر، هدف‌هاى مدیریت آموزشى، ویژگی‌هاى مدیریت آموزشى، انواع آن و اصول حاکم بر روابط انسانى در مدیریت آموزشى.  
در فصل سوم، سخن از کاربرد‌هاى تربیتى اقناع است. نگارنده در شرح این کاربردها، از کاربرد تربیتى اقناع در زمینۀ برنامه و محتواى درسى مى‌گوید و به مفهوم برنامه درسى و اهمیت آن اشاره مى‌کند از ویژگی‌هاى برنامه درسى خوب مى‌گوید به برخى از کوتاهیها در برنامه‌‌هاى درسى اشاره مى‌کند؛ سپس، به کاربرد‌هاى تربیتى اقناع در حوزۀ روش تدریس مى‌پردازد و مفهوم روش را مى‌آورد، از برخى از ویژگی‌هاى روش مى‌گوید به اهمیت روش تدریس در فرایند تربیت اشاره مى‌کند، انواع ششگانۀ روش تدریس را شرح مى‌دهد، از روش شایسته، شروط و ویژگی‌هاى دهگانۀ آن یاد مى‌کند و شروط و عناصر تدریس در اسلام را شرح مى‌دهد و به ویژگی‌هاى معلم موفق مى‌پردازد و به جنبه‌‌هاى منفى روش تدریس و کوتاهی‌هاى انجام شده در روش تدریس اشاره مى‌کند؛ سپس، از روش‌هاى تدریس برگرفته از روش‌هاى اقناعى در تربیت اسلامى مى‌گوید، به برخى از مبانى تدریس در اسلام مى‌پردازد، به کاربرد‌هاى تربیتى اقناع در مدیریت مدرسه و روابط آموزشگاهى مى‌رسد و در شرح آن از نکات زیر یاد مى‌کند: مفهوم سرپرستى مدرسه و روابط آموزشگاهى، اهمیت این دو امر، هدف‌هاى مدیریت آموزشى، ویژگی‌هاى مدیریت آموزشى، انواع آن و اصول حاکم بر روابط انسانى در مدیریت آموزشى.