۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[]]' به '') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'والدین' به 'و الدین') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در چگونگى تألیف تاریخنامه مىنگارد که او کتاب مجموعه غیاثى را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایى خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاثالدین تقدیم کرده است. ملک [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نیست گزارشگران و جهانگردان آن چه خود مىخواهند، به هم مىبافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق مىگردند.» | [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در چگونگى تألیف تاریخنامه مىنگارد که او کتاب مجموعه غیاثى را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایى خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاثالدین تقدیم کرده است. ملک [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نیست گزارشگران و جهانگردان آن چه خود مىخواهند، به هم مىبافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق مىگردند.» | ||
[[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در پایان رخدادهاى سال 721ق مىنگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجى غازى غیاثالحق | [[سیفی هروی، سیف بن محمد|سیفى]] در پایان رخدادهاى سال 721ق مىنگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجى غازى غیاثالحق و الدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگارى دفتر ثانى را در کتابت آرم.» | ||
او همچنین از یکى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبتهایش به مؤلف هنگام تألیف کتاب یاد کرده، او را دعا مىکند و مىنویسد: «اگر تربیت او نبودى، این تاریخنامه که 120 تا کاغذ است، سالها به انجام نپیوستى و بىکرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدى.» | او همچنین از یکى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبتهایش به مؤلف هنگام تألیف کتاب یاد کرده، او را دعا مىکند و مىنویسد: «اگر تربیت او نبودى، این تاریخنامه که 120 تا کاغذ است، سالها به انجام نپیوستى و بىکرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدى.» |