۱۰۶٬۲۵۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references/>↵==منابع مقاله==↵' به '<references/> ==منابع مقاله== ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '(د ' به '(متوفای ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن حبیب (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|ابن حبیب (ابهام زدایی)}} | ||
'''ابومروان عبدالملك بن حبيب بن سليمان سلمى'''، محدث، فقيه، اديب، نحوى، شاعر و نسّابه اندلسى، از موالى قبيله سليم و يا به گفته ابن حارث از خود قبيله سليم بوده است. قاضى عياض، نياى بزرگ او را ربيع بن سليمان ياد كرده است. نياكان وى اهل طليطله بودهاند، اما نياى وى سليمان به قرطبه كوچ كرده و پدر او، حبيب ( | '''ابومروان عبدالملك بن حبيب بن سليمان سلمى'''، محدث، فقيه، اديب، نحوى، شاعر و نسّابه اندلسى، از موالى قبيله سليم و يا به گفته ابن حارث از خود قبيله سليم بوده است. قاضى عياض، نياى بزرگ او را ربيع بن سليمان ياد كرده است. نياكان وى اهل طليطله بودهاند، اما نياى وى سليمان به قرطبه كوچ كرده و پدر او، حبيب (متوفای 221ق) در «فتنة الربض» به البيره مهاجرت كرده است. وى به حبيب عصار شهرت داشته و از فقيهان قرطبه بشمار مىرفته است. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ابن حبيب، مقدمات علوم را در زادگاه خویش نزد ابوعبدالله صعصعة بن سلام شامى، ابومحمد غازى بن قيس و زياد بن عبدالرحمان فراگرفت و فقه را نزد يحيى بن يحيى ليثى، عيسى بن دينار از فقيهان بنام اندلس و زياد بن عبدالرحمان شبطون و ديگر اصحاب مالك بن انس در اندلس آموخت و از آنان حديث شنيد، سپس برای استماع حديث به مسافرت پرداخت و از اندلس خارج شد و در 208ق، يا در حدود 210ق، به مكه رفت و پس از مراسم حج به مدينه وارد شد و در حلقههاى درس عالمانى مانند ابومروان عبدالملك بن ماجشون، ابومصعب مطرّف بن عبدالله يسارى و ديگران شركت كرد و از آنان حديث شنيد و تأليفات خود را به آنان عرضه كرد. وى به مصر نيز سفر كرد و از اسد بن موسى و ديگران حديث شنيد. ابن ابىمريم پس از ذكر ورود ابن حبيب به مصر، چگونگى اجازه گرفتن ابن حبيب از اسد بن موسى را بيان داشته است. او سرانجام در 210ق و يا در 216ق، به اندلس بازگشت. | ابن حبيب، مقدمات علوم را در زادگاه خویش نزد ابوعبدالله صعصعة بن سلام شامى، ابومحمد غازى بن قيس و زياد بن عبدالرحمان فراگرفت و فقه را نزد يحيى بن يحيى ليثى، عيسى بن دينار از فقيهان بنام اندلس و زياد بن عبدالرحمان شبطون و ديگر اصحاب مالك بن انس در اندلس آموخت و از آنان حديث شنيد، سپس برای استماع حديث به مسافرت پرداخت و از اندلس خارج شد و در 208ق، يا در حدود 210ق، به مكه رفت و پس از مراسم حج به مدينه وارد شد و در حلقههاى درس عالمانى مانند ابومروان عبدالملك بن ماجشون، ابومصعب مطرّف بن عبدالله يسارى و ديگران شركت كرد و از آنان حديث شنيد و تأليفات خود را به آنان عرضه كرد. وى به مصر نيز سفر كرد و از اسد بن موسى و ديگران حديث شنيد. ابن ابىمريم پس از ذكر ورود ابن حبيب به مصر، چگونگى اجازه گرفتن ابن حبيب از اسد بن موسى را بيان داشته است. او سرانجام در 210ق و يا در 216ق، به اندلس بازگشت. | ||
ابن حبيب، پس از مراجعت به اندلس در البيره سكنى گزيد و در آنجا به اشاعه حديث پرداخت، اما ديرى نپاييد كه عبدالرحمان بن حكم بن هشام ( | ابن حبيب، پس از مراجعت به اندلس در البيره سكنى گزيد و در آنجا به اشاعه حديث پرداخت، اما ديرى نپاييد كه عبدالرحمان بن حكم بن هشام (متوفای 238ق) امیر اموى قرطبه ابن حبيب را به قرطبه فراخواند. بر اساس روايات «خشنى» گویا امیر عبدالرحمان او را از گذشته مىشناخته و به دانش گسترده وى آگاهى داشته است؛ ازاينرو، وقتى يحيى بن يحيى ليثى به وى پيشنهاد مىكند كه از وجود ابن حبيب استفاده كند، بلافاصله مىپذيرد و او را به قرطبه منتقل مىسازد و او و يحيى بن يحيى را در رأس فقيهان قرطبه قرار مىدهد و مقام و منزلت وى نزد امیر زيادتر مىشود. مقام علمى و آگاهى گسترده او در فقه، حديث، ادبيات و ديگر فنون از یک طرف و تقرب بسيار وى نزد امیر از سوى ديگر، سبب برانگیخته شدن حسادت ديگر فقيهان و عالمان قرطبه حتى يحيى بن يحيى مىگردد، اما با همه اينها هنگامى كه يحيى بن يحيى ليثى متهم مىشود كه عليه عبدالرحمان توطئه كرده است، ابن حبيب به دفاع از او پرداخته، نزد امیر از وى به نیکى ياد مىكند. او پس از يحيى بن يحيى به رياست فقيهان اندلس رسيد و مدتها در این مقام بود. عبدالرحمان نيز حرمت او را بسيار مىداشت و در هيچ امرى، از مشورت با وى عدول نمىكرد. به اشاره ابن حبيب بود كه در 229ق، امیر، ديوار دفاعى اشبيليه را در مقابل هجوم مسيحيان بنا كرد و به دسيسه او بود كه عبدالرحمان يحيى بن معمر قاضى را كه برخلاف رأى ابن حبيب حكم كرده بود، از مقام خویش عزل كرد. | ||
ابن حبيب، شاعر نيز بوده و ابياتى از وى باقى مانده است. | ابن حبيب، شاعر نيز بوده و ابياتى از وى باقى مانده است. |