۱٬۱۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی') برچسبها: برگرداندهشده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[عبدالسید، عصام]] (محقق) | [[عبدالسید، عصام]] (محقق) | ||
[[ابن بابویه، محمد بن علی]] (نویسنده) | [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 209/7 /م7م6 5.ش | | کد کنگره =BP 209/7 /م7م6 5.ش | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''الاعتقادات''' كتابى است كلامى كه مرحوم [[شيخ صدوق]] در آن با استناد به روايات و احاديث وارده از معصومان عليهمالسلام به اثبات عقائد شيعى میپردازد. شيخ اين كتاب را به هنگام مسافرت به نيشابور بنا به درخواست عالمان آن ديار كه از وى خواستند به صورت اجمال و مختصر عقائد شیعیان را برای آنان بيان كند املاء نمود. | '''الاعتقادات''' كتابى است كلامى كه مرحوم [[شيخ صدوق]] در آن با استناد به روايات و احاديث وارده از معصومان عليهمالسلام به اثبات عقائد شيعى میپردازد. شيخ اين كتاب را به هنگام مسافرت به نيشابور بنا به درخواست عالمان آن ديار كه از وى خواستند به صورت اجمال و مختصر عقائد شیعیان را برای آنان بيان كند املاء نمود. | ||
از آن جا كه [[شيخ صدوق]] اساسا يك محدث است، چه در فقه و چه در عقايد، خود را محدود به معارف قرآن و روايات مىبيند. اين التزام تا بدان حد است كه حتى در کتابهاى فقهى و اعتقادىاش از الفاظ و تعابير احاديث سود مىجويد و تا حد ممكن از آوردن آراى خويش پرهيز مىكند. كتاب [[المقنع]] در فقه و كتاب الاعتقادات (عقايد اماميه) نمايانگر تفكر و بيانگر سبک و شيوه اوست. در واقع بايد كلام [[ابن بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه (صدوق)]] را متون احاديث دانست كه با كمترين تصرف ممكن در قالب يك نظام كلامى ريخته شده و تدوين گشته است. | از آن جا كه [[شيخ صدوق]] اساسا يك محدث است، چه در فقه و چه در عقايد، خود را محدود به معارف قرآن و روايات مىبيند. اين التزام تا بدان حد است كه حتى در کتابهاى فقهى و اعتقادىاش از الفاظ و تعابير احاديث سود مىجويد و تا حد ممكن از آوردن آراى خويش پرهيز مىكند. كتاب [[المقنع]] در فقه و كتاب الاعتقادات (عقايد اماميه) نمايانگر تفكر و بيانگر سبک و شيوه اوست. در واقع بايد كلام [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|ابن بابويه (صدوق)]] را متون احاديث دانست كه با كمترين تصرف ممكن در قالب يك نظام كلامى ريخته شده و تدوين گشته است. | ||
البته نبايد پنداشت كه [[شيخ صدوق]] صرفا به نقل و ضبط روايات پرداخته است، بلكه او با احاطه بر روايات و با استفاده از معيارهاى تشخيص و ترجيح احاديث به سنجش و گزينش روايات مىپردازد و آنچه را كه طبق موازين مىبيند به عنوان عقيده يا فتواى خويش بيان مىدارد. متأسفانه تا سخن از محدث به ميان مىآيد، بعضى بسرعت تفكر اهل حديث را در نظر مىآورند. [[ابن بابویه، محمد بن علی|شيخ صدوق]] به هيچ روى با اين تفكر آشتى ندارد. او بحث و استدلال در رد منكران را نه تنها جايز، بلكه واجب مىشمارد. مناظراتى كه از وى نقل شده، كاملا بر اين مطلب گواه است. | البته نبايد پنداشت كه [[شيخ صدوق]] صرفا به نقل و ضبط روايات پرداخته است، بلكه او با احاطه بر روايات و با استفاده از معيارهاى تشخيص و ترجيح احاديث به سنجش و گزينش روايات مىپردازد و آنچه را كه طبق موازين مىبيند به عنوان عقيده يا فتواى خويش بيان مىدارد. متأسفانه تا سخن از محدث به ميان مىآيد، بعضى بسرعت تفكر اهل حديث را در نظر مىآورند. [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|شيخ صدوق]] به هيچ روى با اين تفكر آشتى ندارد. او بحث و استدلال در رد منكران را نه تنها جايز، بلكه واجب مىشمارد. مناظراتى كه از وى نقل شده، كاملا بر اين مطلب گواه است. | ||
[[شيخ صدوق]] معرفت خداوند و توحيد را امرى «فطرى» مىداند كه همه خلق را بر آن سرشتهاند. حتى انسان با تهذيب نفس و پيروى از فطرت خويش مىتواند به رؤيت قلبى خداوند نايل شود. اما با اين همه عقل را در شناخت خداوند و صفات او بكلى ناتوان نمىبيند. بخش عمدهاى از کتابهاى او به نقل احتجاجات ائمه(ع) با مخالفين و بيان استدلالات ايشان اختصاص دارد. البته [[ابن بابویه، محمد بن علی|شيخ صدوق]] به محدوديت عقل در اين ميدان باور داشت و از اين رو برخلاف متكلمان، جز در موارد ضرورت، آن هم در محدوده متون و معارف كتاب و سنت، مناظره و مجادله را روا نمىشمرد. عجيب نيست كه در ميان صدها كتابى كه از وى بازمانده حتى يك اثر كلامى نيز نمىتوان يافت. به طور كلى از نظر [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] روش، قلمرو و موضوع عقل در معارف دينى داراى محدوديت بسيار است و معرفت دينى بيشتر بر مبناى فطرت و عقل فطرى بنا مىشود. | [[شيخ صدوق]] معرفت خداوند و توحيد را امرى «فطرى» مىداند كه همه خلق را بر آن سرشتهاند. حتى انسان با تهذيب نفس و پيروى از فطرت خويش مىتواند به رؤيت قلبى خداوند نايل شود. اما با اين همه عقل را در شناخت خداوند و صفات او بكلى ناتوان نمىبيند. بخش عمدهاى از کتابهاى او به نقل احتجاجات ائمه(ع) با مخالفين و بيان استدلالات ايشان اختصاص دارد. البته [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|شيخ صدوق]] به محدوديت عقل در اين ميدان باور داشت و از اين رو برخلاف متكلمان، جز در موارد ضرورت، آن هم در محدوده متون و معارف كتاب و سنت، مناظره و مجادله را روا نمىشمرد. عجيب نيست كه در ميان صدها كتابى كه از وى بازمانده حتى يك اثر كلامى نيز نمىتوان يافت. به طور كلى از نظر [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|صدوق]] روش، قلمرو و موضوع عقل در معارف دينى داراى محدوديت بسيار است و معرفت دينى بيشتر بر مبناى فطرت و عقل فطرى بنا مىشود. | ||
اين كتاب پس از نگارش مورد توجه جدى متكلمان قرار گرفت. برخى از مطالبى كه [[شيخ صدوق]] در كتاب خود به عنوان عقائد كلامى اماميه مطرح نموده به شدت بحث انگیز بوده است و مورد نقد برخى از عالمان ديگر از جمله شاگرد [[شيخ صدوق]]؛[[شيخ مفيد]] قرار گرفته است.[[شيخ مفيد]] كه در اثبات عقائد كلامى به عقل استناد مى جست در نقد و بررسى كتاب استاد خويش، كتاب [[تصحيح إعتقادات الإمامية]] را نگاشت. با مقايسه اين دو اثر آشكار میشودكه بين اين دو اختلافات قابل ملاحظهاى در مسائل فرعى وجود دارد. | اين كتاب پس از نگارش مورد توجه جدى متكلمان قرار گرفت. برخى از مطالبى كه [[شيخ صدوق]] در كتاب خود به عنوان عقائد كلامى اماميه مطرح نموده به شدت بحث انگیز بوده است و مورد نقد برخى از عالمان ديگر از جمله شاگرد [[شيخ صدوق]]؛[[شيخ مفيد]] قرار گرفته است.[[شيخ مفيد]] كه در اثبات عقائد كلامى به عقل استناد مى جست در نقد و بررسى كتاب استاد خويش، كتاب [[تصحيح إعتقادات الإمامية]] را نگاشت. با مقايسه اين دو اثر آشكار میشودكه بين اين دو اختلافات قابل ملاحظهاى در مسائل فرعى وجود دارد. |