۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR64549J1.jpg | عنوان = سیری در سیره نبوی | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = مطهری، مرتضی (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = صدرا | مکان نشر = ایران - تهران | سال نشر = 13سده | ک...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سیری در سیره نبوی'''، کتابی است از شهید مطهری با نگاهی به سیره پیامبر(ص). | '''سیری در سیره نبوی'''، کتابی است از [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] با نگاهی به سیره پیامبر(ص). | ||
کتاب حاضر دارای سه بخش است: بخش اول که دیباچه نام گرفته، شامل دو مقاله تحت عنوانهای «دعوتهای سه بعدی» و «موج اسلامی» است. این دو مقاله در اصل مقدمههای جلدهای اول و دوم کتاب محمد خاتم پیامبران است و این کتاب مجموعه مقالاتی از چند تن از نویسندگان اسلامی است که در سال 1346ش، برابر با 1387ق، بهمناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت از سوی حسینیه ارشاد منتشر شد. البته در آن کتاب این دو مقدمه به نام استاد چاپ نشده، بلکه با امضای مؤسسه مذکور درج گردیده است، ولی اصل این مقالات به خط استاد موجود است و مناسب است که این دو مقاله در ابتدای کتاب حاضر قرار گیرد. قسمتهای اندکی از این دو مقاله که در توضیح مقالات آن کتاب میباشد، حذف شده است. | کتاب حاضر دارای سه بخش است: بخش اول که دیباچه نام گرفته، شامل دو مقاله تحت عنوانهای «دعوتهای سه بعدی» و «موج اسلامی» است. این دو مقاله در اصل مقدمههای جلدهای اول و دوم کتاب محمد خاتم پیامبران است و این کتاب مجموعه مقالاتی از چند تن از نویسندگان اسلامی است که در سال 1346ش، برابر با 1387ق، بهمناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت از سوی حسینیه ارشاد منتشر شد. البته در آن کتاب این دو مقدمه به نام استاد چاپ نشده، بلکه با امضای مؤسسه مذکور درج گردیده است، ولی اصل این مقالات به خط استاد موجود است و مناسب است که این دو مقاله در ابتدای کتاب حاضر قرار گیرد. قسمتهای اندکی از این دو مقاله که در توضیح مقالات آن کتاب میباشد، حذف شده است. | ||
بخش دوم که قسمت اصلی کتاب میباشد مشتمل بر هشت سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «سیره نبوی» است که در ایام فاطمیه سال 1396ق، مطابق با فروردین 1354ش، در مسجد جامع بازار تهران ایراد شده است. عنوان اولیه این بحث، «منابع شناخت از نظر اسلام» بوده که استاد پس از برشمردن چند منبع، سیره اولیای دین را نیز بهعنوان یکی از منابع شناخت از نظر اسلام معرفی نموده و از آنجا وارد بحث «سیره نبوی» میشود. قبل از ورود به این بحث، استاد شهید بحث کوتاهی پیرامون این فکر انحرافی که «ما قادر به پیروی از اولیای دین نیستیم» مینماید؛ این بحث در این کتاب، مقدمه آن هشت جلسه سخنرانی قرار داده شده است. | بخش دوم که قسمت اصلی کتاب میباشد مشتمل بر هشت سخنرانی [[مطهری، مرتضی|استاد شهید]] تحت عنوان «سیره نبوی» است که در ایام فاطمیه سال 1396ق، مطابق با فروردین 1354ش، در مسجد جامع بازار تهران ایراد شده است. عنوان اولیه این بحث، «منابع شناخت از نظر اسلام» بوده که استاد پس از برشمردن چند منبع، سیره اولیای دین را نیز بهعنوان یکی از منابع شناخت از نظر اسلام معرفی نموده و از آنجا وارد بحث «سیره نبوی» میشود. قبل از ورود به این بحث، [[مطهری، مرتضی|استاد شهید]] بحث کوتاهی پیرامون این فکر انحرافی که «ما قادر به پیروی از اولیای دین نیستیم» مینماید؛ این بحث در این کتاب، مقدمه آن هشت جلسه سخنرانی قرار داده شده است. | ||
بدیهی است بحث «سیره نبوی» بحثی بسیار گسترده است و اگر کسی بخواهد کتابی در این باب بنگارد، چند جلد پرحجم خواهد شد. چنانکه استاد در همین کتاب میفرمایند: چند سال پیش من فکر کردم که در زمینه سیره پیغمبر اکرم کتابی بنویسم به همین سبکی که عرض خواهم کرد؛ مقدار زیادی یادداشت تهیه کردم، ولی هرچه جلوتر رفتم دیدم مثل این است که دارم وارد دریایی میشوم که بهتدریج عمیقتر میشود. البته صرف نظر نکردم و میدانم که من نمیتوانم ادعا کنم که میتوانم سیره پیغمبر را بنویسم، ولی «ما لا يدرك كله لا يترك كله»...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8-9</ref>. | بدیهی است بحث «سیره نبوی» بحثی بسیار گسترده است و اگر کسی بخواهد کتابی در این باب بنگارد، چند جلد پرحجم خواهد شد. چنانکه استاد در همین کتاب میفرمایند: چند سال پیش من فکر کردم که در زمینه سیره پیغمبر اکرم کتابی بنویسم به همین سبکی که عرض خواهم کرد؛ مقدار زیادی یادداشت تهیه کردم، ولی هرچه جلوتر رفتم دیدم مثل این است که دارم وارد دریایی میشوم که بهتدریج عمیقتر میشود. البته صرف نظر نکردم و میدانم که من نمیتوانم ادعا کنم که میتوانم سیره پیغمبر را بنویسم، ولی «ما لا يدرك كله لا يترك كله»...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8-9</ref>. |