۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
# بنای ما بر این است که ضعف خبر با عمل مشهور جبران میشود و این مطلب را در کتاب خود [[مقياس الرواة|مقياس الرواية]] اثبات کردهایم؛ پس موافق نظر [[امام خمینی]] در این موارد هستیم، ولی این در جایی است که اخبار متعارض باشد؛ وگرنه شهرت روایی، مرجّح اخبار متعارض است و شهرت فتوایی، دلیل بر ترجیح خبر متعارض نیست. امّا اعراض مشهور هم بنا بر نظر ما موجب وهن روایت صحیح نیست و البته این در جایی است که جماعت مهمّی مخالف مشهور باشند و آن مسئله فرعی مشخص را مطرح کرده و مخالفت کرده باشند؛ وگرنه روایت مخالف کنار گذاشته میشود، هرچند مشهور باشد؛ مانند آنکه یکی دو نفر از قدما یا متأخران مخالفت کرده و سایر قدما اصلا وارد این مسئله نشده باشند یا نصوص، متعارض باشد و نصوص موافق نظر مشهور، شهرت روایی داشته باشد. | # بنای ما بر این است که ضعف خبر با عمل مشهور جبران میشود و این مطلب را در کتاب خود [[مقياس الرواة|مقياس الرواية]] اثبات کردهایم؛ پس موافق نظر [[امام خمینی]] در این موارد هستیم، ولی این در جایی است که اخبار متعارض باشد؛ وگرنه شهرت روایی، مرجّح اخبار متعارض است و شهرت فتوایی، دلیل بر ترجیح خبر متعارض نیست. امّا اعراض مشهور هم بنا بر نظر ما موجب وهن روایت صحیح نیست و البته این در جایی است که جماعت مهمّی مخالف مشهور باشند و آن مسئله فرعی مشخص را مطرح کرده و مخالفت کرده باشند؛ وگرنه روایت مخالف کنار گذاشته میشود، هرچند مشهور باشد؛ مانند آنکه یکی دو نفر از قدما یا متأخران مخالفت کرده و سایر قدما اصلا وارد این مسئله نشده باشند یا نصوص، متعارض باشد و نصوص موافق نظر مشهور، شهرت روایی داشته باشد. | ||
# گاه در هنگامه استدلال فقهی به برخی از روایات، با اشاره به قاعده تبدیل سند، سندش را صحیح میشماریم (مانند طریق [[شیخ طوسی]] به [[علی بن حسن بن فضّال]]) و این قاعده را در کتاب مقياس الرواية بهتفصیل بحث کردهایم. | # گاه در هنگامه استدلال فقهی به برخی از روایات، با اشاره به قاعده تبدیل سند، سندش را صحیح میشماریم (مانند طریق [[شیخ طوسی]] به [[علی بن حسن بن فضّال]]) و این قاعده را در کتاب مقياس الرواية بهتفصیل بحث کردهایم. | ||
# همچنین به وجه تصحیح برخی از اصول روایی (مانند کتاب علی بن جعفر با طریق صاحب وسائل، نه طریق علامه مجلسی در بحار) و نیز وجه تضعیف برخی دیگر اشاره کردهایم، ولی تفصیل بحث در کتاب [[مقياس الرواة|مقياس الرواية]] آمده است. | # همچنین به وجه تصحیح برخی از اصول روایی (مانند کتاب علی بن جعفر با طریق صاحب وسائل، نه طریق [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] در [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار]]) و نیز وجه تضعیف برخی دیگر اشاره کردهایم، ولی تفصیل بحث در کتاب [[مقياس الرواة|مقياس الرواية]] آمده است. | ||
# وضعیت هریک از راویان را که در اسناد روایات آمده، بررسی کرهادیم؛ زیرا این احادیث، محور استدلال و استنباط فقهی است و در موارد اختلافی به قواعد رجالی (برای اثبات یا نفی وثاقت راوی یا اعتبار روایتش) نیز اشاره کردهایم و بنای ما بر آن است که راویان دارای «اصل» و کثرت روایت که در ضمن توثیق عامّی واقع شدهاند و اجلای اصحاب از آنها نقل کرده و قدح و نقدی در مورد آنان وارد نشده، روایاتشان معتبر است و میگوییم اگر این قرائن در مورد کسی جمع شود، باعث وثوق نوعی به حُسن حالش میشود و بلکه معمولا از اعتبار روایتش و بلکه از وثاقتش کشف میکند؛ وگرنه اگر عیب و اشکالی در چنین شخصی بود، آشکار میشد و همچنین در خلال بحث و استدلال، به قواعد کلی اصولی اشاره کردهایم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/829?pageNumber=7&viewType=pdf، متن کتاب، ص7-10]</ref>. | # وضعیت هریک از راویان را که در اسناد روایات آمده، بررسی کرهادیم؛ زیرا این احادیث، محور استدلال و استنباط فقهی است و در موارد اختلافی به قواعد رجالی (برای اثبات یا نفی وثاقت راوی یا اعتبار روایتش) نیز اشاره کردهایم و بنای ما بر آن است که راویان دارای «اصل» و کثرت روایت که در ضمن توثیق عامّی واقع شدهاند و اجلای اصحاب از آنها نقل کرده و قدح و نقدی در مورد آنان وارد نشده، روایاتشان معتبر است و میگوییم اگر این قرائن در مورد کسی جمع شود، باعث وثوق نوعی به حُسن حالش میشود و بلکه معمولا از اعتبار روایتش و بلکه از وثاقتش کشف میکند؛ وگرنه اگر عیب و اشکالی در چنین شخصی بود، آشکار میشد و همچنین در خلال بحث و استدلال، به قواعد کلی اصولی اشاره کردهایم<ref>[https://noorlib.ir/book/view/829?pageNumber=7&viewType=pdf، متن کتاب، ص7-10]</ref>. | ||