۱۰۶٬۲۸۴
ویرایش
جز (ردهافزایی) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابوالعباس شمسالدین احمد بن شهابالدین محمد (یا بهاءالدین) بن ابراهیم بن ابى بکر بن | '''ابوالعباس شمسالدین احمد بن شهابالدین محمد (یا بهاءالدین) بن ابراهیم بن ابى بکر بن خَلِّکان''' (11 ربیع الاخر 608 -26 رجب 681ق) معروف به ابن خَلِّکان، قاضى، مورخ و ادیب مشهور شافعى مذهب. ضبط واژه «خَلکان» به فتح خاء و کسر و تشدید لام است که گویا خود شمسالدین احمد نیز چنین مینوشته و به گونههای متفاوتى هم ضبط شده است. اسنوی، خلکان را نام قریهای دانسته که به گفته عبدالله جبوری هنوز برجای است. | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
وی از خاندانى که از علما و فقها بودند برخاست که بهتصریح کمالالدین موسى پسر شمسالدین احمد، به قبیله کردِزرزاریه منسوب بوده و نیاکانش که به خالد بن برمک نسب میبردند، اصلاً از بلخ برخاستند. بااینهمه برخى در درستى انتساب آنان به برامکه تردید داشتند. چنانکه از قول یونینى نقل شده که میگفتهاند آن نسب نامه را ابوشامه برای شمسالدین احمد بن خلکان برساخته است و روایتى نیز هست که تسمیه نیای شمسالدین احمد را به خلکان ناشى از فخر وی به پدرانش یعنى برمکیان دانسته است که طى آن بدو گفتند: سخن پدرانت را رها کن (= خل کان... یعنى دع کان ابى کذا و جدّی کذا و نسبى کذا). این روایت اگرچه افسانه آمیز به نظر میرسد، اما بههرحال شمسالدین احمد خود از انتسابش به برمکیان دفاع کرده است. | وی از خاندانى که از علما و فقها بودند برخاست که بهتصریح کمالالدین موسى پسر شمسالدین احمد، به قبیله کردِزرزاریه منسوب بوده و نیاکانش که به خالد بن برمک نسب میبردند، اصلاً از بلخ برخاستند. بااینهمه برخى در درستى انتساب آنان به برامکه تردید داشتند. چنانکه از قول یونینى نقل شده که میگفتهاند آن نسب نامه را ابوشامه برای شمسالدین احمد بن خلکان برساخته است و روایتى نیز هست که تسمیه نیای شمسالدین احمد را به خلکان ناشى از فخر وی به پدرانش یعنى برمکیان دانسته است که طى آن بدو گفتند: سخن پدرانت را رها کن (= خل کان... یعنى دع کان ابى کذا و جدّی کذا و نسبى کذا). این روایت اگرچه افسانه آمیز به نظر میرسد، اما بههرحال شمسالدین احمد خود از انتسابش به برمکیان دفاع کرده است. |