۱۵٬۴۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
زمخشرى گوید: «زیاد بن ابیه از او در مورد دوستى على(ع) پرسید او در پاسخ گفت: محبّت او در دل من روزافزون است آنگونه که محبّت معاویه در دل تو مىافزاید تنها فرقش اینست که من براى خدا و روز آخرت او را دوست دارم تو براى دنیا و زینت آن، به او ارادت مىورزى.» | زمخشرى گوید: «زیاد بن ابیه از او در مورد دوستى على(ع) پرسید او در پاسخ گفت: محبّت او در دل من روزافزون است آنگونه که محبّت معاویه در دل تو مىافزاید تنها فرقش اینست که من براى خدا و روز آخرت او را دوست دارم تو براى دنیا و زینت آن، به او ارادت مىورزى.» | ||
== | ==اعرابگذاری قرآن توسط او== | ||
در آن روزگار که زیاد بن سمیه والى بصره بود از ابوالأسود خواست که به منظور اصلاح قواعد عربى نشانهها و علائمى را وضع کند تا قرآن از خطا مصون گردد و مردم بتوانند قرآن را به آسانى تلاوت کنند او نخست خوددارى کرد ولى زیاد مردى را مأمور ساخت که سر راه ابوالأسود بنشیند و به هنگام عبور، به او نزدیک گردد و با صداى بلند عمدا قرآن را غلط و نادرست بخواند، وقتى ابوالأسود از کنار این مرد مىگذشت آیه أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ را عمدا با کسر لام «رسوله» قرائت کرد (که با مضموم بودن لام، رسوله بهعنوان فاعل برى ولى با کسر آن خوانده شود که عطف به جاى مشرکین گردد معنى بسیار غلطى در حدّ شرک را بوجود مىآورد. این قرائت نادرست (کسر لام) سخت بر او گران آمد و گفت: «نعوذ باللّه من الخور بعد الکور» اى من نقصان الایمان بعد الکفر «زنهار و پناه بر خدا از نقصان ایمان پس از فزونى آن.» | در آن روزگار که زیاد بن سمیه والى بصره بود از ابوالأسود خواست که به منظور اصلاح قواعد عربى نشانهها و علائمى را وضع کند تا قرآن از خطا مصون گردد و مردم بتوانند قرآن را به آسانى تلاوت کنند او نخست خوددارى کرد ولى زیاد مردى را مأمور ساخت که سر راه ابوالأسود بنشیند و به هنگام عبور، به او نزدیک گردد و با صداى بلند عمدا قرآن را غلط و نادرست بخواند، وقتى ابوالأسود از کنار این مرد مىگذشت آیه أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ را عمدا با کسر لام «رسوله» قرائت کرد (که با مضموم بودن لام، رسوله بهعنوان فاعل برى ولى با کسر آن خوانده شود که عطف به جاى مشرکین گردد معنى بسیار غلطى در حدّ شرک را بوجود مىآورد. این قرائت نادرست (کسر لام) سخت بر او گران آمد و گفت: «نعوذ باللّه من الخور بعد الکور» اى من نقصان الایمان بعد الکفر «زنهار و پناه بر خدا از نقصان ایمان پس از فزونى آن.» | ||
ابوالأسود بىاختیار پیش زیاد رفت و گفت من هماکنون آمادهام درخواست تو را اجابت نمایم و کار اعرابگذارى قرآن را آغاز نمایم. کاتب و نویسندهاى برایم فراهم نما. زیاد، سى کاتب براى ابوالأسود آماده ساخت و او از میان آنان یک نفر را انتخاب نمود که از قبیله عبد قیس بود به او دستور داد قرآن را باز کند و با رنگ متفاوت از متن قرآن علامتگذارى نماید، به او گفت: وقتى لبانم را براى تلفّظ حرفى بالا بردم و آن را گشودم پس نقطهاى روى آن حرف بگذار. (فتحه) هرگاه پائین آوردم نقطهاى در زیر آن قرار بده (کسره) و هرگاه | ابوالأسود بىاختیار پیش زیاد رفت و گفت من هماکنون آمادهام درخواست تو را اجابت نمایم و کار اعرابگذارى قرآن را آغاز نمایم. کاتب و نویسندهاى برایم فراهم نما. زیاد، سى کاتب براى ابوالأسود آماده ساخت و او از میان آنان یک نفر را انتخاب نمود که از قبیله عبد قیس بود به او دستور داد قرآن را باز کند و با رنگ متفاوت از متن قرآن علامتگذارى نماید، به او گفت: وقتى لبانم را براى تلفّظ حرفى بالا بردم و آن را گشودم پس نقطهاى روى آن حرف بگذار. (فتحه) هرگاه پائین آوردم نقطهاى در زیر آن قرار بده (کسره) و هرگاه لبهایم را بستم نقطهاى در میان آن قرار بده (ضمّه). | ||
و اگر شنیدى همراه این حرکات حرفى را با غنّه (صدائى که از کام بیرون آید) اداء کردم دو نقطه روى آن حرف بنگار (تنوین). | و اگر شنیدى همراه این حرکات حرفى را با غنّه (صدائى که از کام بیرون آید) اداء کردم دو نقطه روى آن حرف بنگار (تنوین). | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
==اخلاق او== | ==اخلاق او== | ||
قاضى نوراللّه شوشترى در | قاضى نوراللّه شوشترى در مجالسالمؤمنین آورده است: «که معاویه هدایائى به ابوالأسود فرستاد که جزء آنها حلوائى نیز وجود داشت دخترش به حلوا نگریست و از پدر پرسید این هدیه از کیست؟ | ||
گفت از سوى معاویه است و مىخواهد ما را از این اعتقاد و دینمان برگرداند دخترش بالبداهه این شعر را آورد: | گفت از سوى معاویه است و مىخواهد ما را از این اعتقاد و دینمان برگرداند دخترش بالبداهه این شعر را آورد: | ||
أ بالشّهد المزعفر یا بن هند | أ بالشّهد المزعفر یا بن هند *** نبیع علیک أحسابا و دینا | ||
معاذ اللّه کیف یکون هذا؟ | معاذ اللّه کیف یکون هذا؟ *** و مولانا، أمیر المؤمنینا | ||
صبغت أمیه بالدّماء اکفّنا | صبغت أمیه بالدّماء اکفّنا *** و طوت أمیه، دوننا دنیانا | ||
==وجه تسمیه علم نحو== | ==وجه تسمیه علم نحو== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
على(ع) او را مأمور وضع علم نحو نمود و گفت چه زیبا است جهتگیرى که نمودهاى بدان جهت «نحو» را نحو گفتند یعنى ما احسن هذا النحو الّذى نحوت.» | على(ع) او را مأمور وضع علم نحو نمود و گفت چه زیبا است جهتگیرى که نمودهاى بدان جهت «نحو» را نحو گفتند یعنى ما احسن هذا النحو الّذى نحوت.» | ||
یا جامع العلم نعم الذّخر تجمعه | یا جامع العلم نعم الذّخر تجمعه *** لا تعدلنّ به درّا و لا ذهبا | ||
و جامع العلم، مغبوط به أبدا | و جامع العلم، مغبوط به أبدا *** فلا یحاذر فیه الفوت و السّلبا | ||
== وفات او== | == وفات او== |