۱۵٬۴۸۹
ویرایش
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
او گاهی از واژههای هممعنا یا قریبالمعنی در ترجمه یک واژه بهرهجسته است تا مفهومهای گوناگون آن در جمله آشکار شود؛ مانند «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ (زمر،41)»: تو بر ایشان کارساز و گماشته و نگهبان نیستی. | او گاهی از واژههای هممعنا یا قریبالمعنی در ترجمه یک واژه بهرهجسته است تا مفهومهای گوناگون آن در جمله آشکار شود؛ مانند «وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ (زمر،41)»: تو بر ایشان کارساز و گماشته و نگهبان نیستی. | ||
او گاهی در ترجمه آیههایی که همه یا بخشی از آنها هماننداند، تفنن بخشیده است. مانند « یَا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا»: ای ایشان که بگرویدند! ای گرویدگان! ای شما که گرویدگان اید! .<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، ص28-21</ref> | او گاهی در ترجمه آیههایی که همه یا بخشی از آنها هماننداند، تفنن بخشیده است. مانند « یَا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا»: ای ایشان که بگرویدند! ای گرویدگان! ای شما که گرویدگان اید! .<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1372ش، ص28-21</ref> | ||
میبدی نه فقط واژههای فارسی را با الفاظ معادلسازی میکند، بلکه به لایههای پنهان معنایی واژگان نیز نظر دارد؛ در این نگاه، منظومه ادبی و عرفانی اندیشۀ او حضوری معنادار یافته است؛ ترجمۀ «رحمان» به: فراخبخشایش، «مُبین» به: پیداکنندۀ حق از باطل، «أکرِمی مَثواهُ» به: گرامی دار و بناز ساز جای این غلام؛ «وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً» به: و ایشان را جای به نازنشستن ساخت، نمونهای از این نگاه ادیبانه و عارفانه است.<ref>ر.ک: دشتی، مهدی، ص99،103</ref> | میبدی نه فقط واژههای فارسی را با الفاظ معادلسازی میکند، بلکه به لایههای پنهان معنایی واژگان نیز نظر دارد؛ در این نگاه، منظومه ادبی و عرفانی اندیشۀ او حضوری معنادار یافته است؛ ترجمۀ «رحمان» به: فراخبخشایش، «مُبین» به: پیداکنندۀ حق از باطل، «أکرِمی مَثواهُ» به: گرامی دار و بناز ساز جای این غلام؛ «وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً» به: و ایشان را جای به نازنشستن ساخت، نمونهای از این نگاه ادیبانه و عارفانه است.<ref>ر.ک: دشتی، مهدی، ص99،103</ref> |