۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] در این اثر، مبحثهای «بیان»، «عام و خاص»، «ناسخ و منسوخ» و مباحثی در سنت نبوی و جایگاه آن در قانونگذاری شرعی، بههمراه فروع، علتها و بسیاری از اصطلاحهای آن سنت و آنچه را که از این سنت نبوی به دانش اصول وابسته است، مانند: خبر واحد، خبر متواتر، مباحث اجماع، قیاس، اجتهاد، استحسان و اختلاف را ارائه داده است<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص6</ref>. | [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] در این اثر، مبحثهای «بیان»، «عام و خاص»، «ناسخ و منسوخ» و مباحثی در سنت نبوی و جایگاه آن در قانونگذاری شرعی، بههمراه فروع، علتها و بسیاری از اصطلاحهای آن سنت و آنچه را که از این سنت نبوی به دانش اصول وابسته است، مانند: خبر واحد، خبر متواتر، مباحث اجماع، قیاس، اجتهاد، استحسان و اختلاف را ارائه داده است<ref>ر.ک: مقدمه محققان، ص6</ref>. | ||
الرساله، اندیشه اصولی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] است که به احتمال قوی، نخستین تحریر آن در فاصله سالهای ۱۹۵-۱۹۷ق در بغداد سامان یافته است. او در این کتاب - که بهعنوان نخستین اثر مدون در علم اصول شهرت دارد - مباحث گوناگون اصولی را در سطحی نسبتاً گسترده مطرح نموده است، ولی با بررسی عناوین موضوعی این اثر، دیده میشود که هنوز تفکیک دقیقی میان مسائل علم اصول و برخی مسائل مربوط به علوم دیگر (مانند علم الحدیث) صورت نپذیرفته است؛ در نتیجه، میتوان گفت که الرساله شافعی، با صرف نظر از برخی نوشتههای بازمانده و یافتنشده پیشینیان و نیز با چشمپوشی از دو کتاب ناشناخته منسوب به ابویوسف و محمد بن حسن | الرساله، اندیشه اصولی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] است که به احتمال قوی، نخستین تحریر آن در فاصله سالهای ۱۹۵-۱۹۷ق در بغداد سامان یافته است. او در این کتاب - که بهعنوان نخستین اثر مدون در علم اصول شهرت دارد - مباحث گوناگون اصولی را در سطحی نسبتاً گسترده مطرح نموده است، ولی با بررسی عناوین موضوعی این اثر، دیده میشود که هنوز تفکیک دقیقی میان مسائل علم اصول و برخی مسائل مربوط به علوم دیگر (مانند علم الحدیث) صورت نپذیرفته است؛ در نتیجه، میتوان گفت که الرساله شافعی، با صرف نظر از برخی نوشتههای بازمانده و یافتنشده پیشینیان و نیز با چشمپوشی از دو کتاب ناشناخته منسوب به ابویوسف و [[شیبانی، محمد بن حسن|محمد بن حسن شیبانی]]، در واقع نخستین نمونه برجایمانده از تدوین مباحث اصول فقه است که در آثار بعدی تأثیر قابل ملاحظهای نهاده است. | ||
در بررسی سرفصلهای موضوعی الرساله و مقایسه آن با آثار اصولی سده ۴ق و پس از آن، فاصلهای بسیار میان موضوعات حس میشود، اما این ویژگی که کتابِ اصولی، با مجموعهای از مباحث «الفاظ» در تحلیل اقسام خطاب آغاز گردیده و با بحثی گسترده از ادله ادامه یابد، بهعنوان خصوصیتی مشترک در الرساله نیز دیده میشود. در ریزمباحث، آنچه بهعنوان گامی در جریان تدوین تدریجی اصول در این رساله و البته شیوه عمومی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] در برخورد با مباحث اختلافی به چشم میآید، اقدام او به ارائه تعریفهایی از مفاهیم اصولی است؛ تعریفهایی که قادرند برای آن کسی که نسبت به اساس نظام پیشنهادی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] خوشبین و پذیرنده باشد، بسیاری از منازعههای قدیمی در باب شیوههای فقهی را بدون گفتگو، حل نمایند. | در بررسی سرفصلهای موضوعی الرساله و مقایسه آن با آثار اصولی سده ۴ق و پس از آن، فاصلهای بسیار میان موضوعات حس میشود، اما این ویژگی که کتابِ اصولی، با مجموعهای از مباحث «الفاظ» در تحلیل اقسام خطاب آغاز گردیده و با بحثی گسترده از ادله ادامه یابد، بهعنوان خصوصیتی مشترک در الرساله نیز دیده میشود. در ریزمباحث، آنچه بهعنوان گامی در جریان تدوین تدریجی اصول در این رساله و البته شیوه عمومی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] در برخورد با مباحث اختلافی به چشم میآید، اقدام او به ارائه تعریفهایی از مفاهیم اصولی است؛ تعریفهایی که قادرند برای آن کسی که نسبت به اساس نظام پیشنهادی [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] خوشبین و پذیرنده باشد، بسیاری از منازعههای قدیمی در باب شیوههای فقهی را بدون گفتگو، حل نمایند. |